فراخوان به محاکمه سران رژیم آخوندی
به جرم نسلکشی، جنایت علیه بشریت و تروریسم
توقف مصونیت سران رژیم
نه به آزادسازی تروریستها
شنبه ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ -۱۹ شهریور ۱۴۰۱
سخنرانیهای:
• دکتر آلخو ویدال کوادراس – رئیس کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت
• و محمد محدثین مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران
دکتر آلخو ویدال کوادراس درباره معاهده ننگین برای آزاد کردن دیپلمات تروریست رژیم در بلژیک گفت بدون شک اینیک نمونه از مماشات است. بعد از بیش از ۲ سال تحقیقات، قضاییه بلژیک قاطعانه اسدی را بهحبسابد محکوم کرد و بدون ابهام گفت که او به نیابت از حکومت ایران اقدام میکرده؛ یعنی رژیم ایران آن حمل تروریستی را سازماندهی کرد. این اولین بار است که یک دیپلمات شاغل به خاطر نقشش در یک توطئه تروریستی در قلب اروپا محکومشده است. مقامهای رژیم ایران اعلام کردهاند و بارها و بارها علناً گفتهاند که محکومیت اسدی را توسط دادگاه بلژیک قبول ندارند. بالاترین سران رژیم ایران خواهان آزادی فوری و بدون پیششرط اسدی شدهاند. وضعیتی که در آن هستیم بیشازپیش نگرانکننده است؛ بهاین دلیل که تروریسم حکومتی رژیم ایران با دیپلماسی گروگانگیری درهمآمیخته و بلژیک از این موضوع استفاده میکند تا هیچ مسئولیتی نپذیرد. هر بار که حکومت تهران با یک چالش هرچند ضعیف در برابر تروریسمش مواجه میشود، شهروندان بیگناه غربی را بر اساس اتهامات واهی دستگیر میکند و میخواهد از وضعیت آنها بهعنوان اهرم فشار استفاده کند تا از کشورهای غربی امتیاز بگیرد. مطبوعات رژیم ایران بهروشنی گفتهاند که برخی از این افراد فقط در صورتی آزاد میشوند که اسدی آزاد شود. اتفاقی نیست که رژیم ایران شهروندان بلژیکی، فرانسوی و سوئدی... را در ماههای اخیر دستگیر کرده و منبع ذخایر گروگانهای غربی خودش را پر تر کرده است. باید به این تمایل پایان داد. برای آزاد کردن و نجات دادن زندگی این شهروندان اروپایی همه کشورهای اروپایی باید یک سیاست قاطع را در پیش بگیرند. باید روی رژیم ایران فشار بگذارند تا به این سیاست غیرانسانی پایان بدهد. تجربه مستقیم ما نشان میدهد مماشاتی که به آزادی اسدی منجر شود، با هر بهانهای هم که باشد، فقط به تقویت اعمال تروریستی رژیم منجر خواهد شد و امنیت اروپا و شهروندان اروپایی را به خطر میاندازد. اجرای معاهدة بلژیک با رژیم ایران و آزادی و انتقال اسدی یک سابقه خطرناک را به ثبت خواهد رساند و حکومت قانون را تضعیف خواهد کرد و این پیام را میفرستد که رژیم ایران میتواند از مسؤلیت برای جنایتهای بزرگ بینالمللیاش، جنایتهایی که در اروپا انجام میدهد بگریزد. بلژیک مسئولیت سنگینی را روی دوش خودش خواهد داشت. در این رابطه سکوت فرانسه و پاسیو بودن کشورهای اتحادیة اروپا هم شوکهکننده است. چون یک قتلعام میتوانست توسط اسدی در خاک فرانسه صورت بگیرد و سرویسهای امنیتی فرانسه در خنثیکردن این سوءقصد تروریستی و دستگیری عاملان آن نقش داشتند. بنابراین من از خودم سؤال میکنم، چهطور دولت فرانسه که متعهد بهمبارزه علیه تروریسم است، میتواند در برابر چنین مماشاتی بیتفاوت باشد؛ یعنی انتقال این تروریست رژیم ایران بهایران و باز کردن راه دیگر تروریستهای این رژیم در اروپا. بروکسل باید بهروشنی تأکید کند که این معاهده برای تروریستها صدق نمیکند؛ بخصوص در رابطه با هدایتکنندة این عملیات تروریستی یعنی اسدالله اسدی (صدق نمیکند). برای امنیت همة کشورهای اروپایی باید تمام حکم اسدی در بلژیک اجرا بشود. (امسال) سی و چهارمین سالگرد قتلعام ۳۰ هزار زندانی سیاسی در ایران در سال ۶۷ است و این شرمآور است که یک تروریست همین رژیم که همان قتلعام را مرتکب شد در این سال آزاد بشود.
در قسمت دیگری از کنفرانس پاریس آلخو ویدال کوادراس گفت
شما پرسیدید که چرا رژیم ایران این جنون را علیه دوستان ما یعنی در قبال مقاومت ایران و علیه شورای ملی مقاومت و خانم رجوی دارد. بهنظرم پاسخ بسیار روشن است. مطمئنم که شما بارها این استدلال را شنیدهاید که مسؤلان سیاسی در اروپا از آن استفاده میکنند؛ بهخصوص در وزارتخانههای خارجه آنها میگویند که بله اگر رژیم مذهبی در ایران سرنگون بشود بعد از آنچه خواهد شد؟ هرج و مرج خواهد شد و حداقل (الآن) یکی را داریم که با آن مذاکره کنیم. پاسخی که این استدلال را از بین میبرد این است که (یک جایگزین وجود دارد و آن) مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت است.
شما برنامه ۱۰ مادهای خانم رجوی رادارید (که) حقوق بشر، حقوق بنیادین، دموکراسی، منع سلاحهای اتمی، آزادی و برابری زنان (را تضمین میکند)؛ یعنی همة چیزهایی که ما برای ایران خواهان آن هستیم. و این موضوع که مقاومت ایران وجود دارد یک تهدید موجودیتی و دائم برای رژیم ایران است.
این توضیح میدهد که چرا (این رژیم) چنین جنون و خواستهای برای از بینبردن مقاومت ایران دارد. این بههمة ما یادآوری میکند که یک جایگزین برای رژیم ایران وجود دارد. و رژیم ایران نمیتواند این را تحمل کند. تصور کنید اگر از مردم ایران و مقاومت ایران و خانم رجوی (نمیترسند)، پس چرا یک اقدام تروریستی را در ویلپنت سازماندهی کردند که هدفش نهتنها خانم رجوی بود، بلکه علاوه بر آن میتوانست پارلمانترهای اروپایی و همچنین مقامهای آمریکایی را بهقتل برساند؛ در این صورت یک فاجعه رخ میداد؛ فاجعهای غیرقابلتصور. آنها حاضر بودند برای از بینبردن این مقاومت این کار را انجام بدهند. این به ما نشان میدهد که تهدید همواره موجود است. باید همیشه آمادهباشیم. اگر آنها چنین عملیاتی را در ویلپنت سازماندهی کردند، ممکن است هر کاری را انجام دهند.
در ادامه کنفرانس پاریس محمد محدثین مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت گفت:ما امروز که داریم صحبت میکنیم بهتازگی ۵۸ مین سال حیات سازمان مجاهدین خلق شروعشده ۵۷ سال هست که سازمان ما جنبش ما در یک مبارزه مرگ وزندگی با دو دیکتاتوری هست و همینطور ۳۴ مین سالروز و سالگرد قتلعام سی هزار زندانی سیاسی هست که الان آقای ویدال کوادراس بهخوبی توضیح دادند
در این شش دهه ما نه با یک قتلعام ونه با یک ترور بلکه با دهها قتلعام و صدها ترور مواجه بودیم
قتلعامی که در سال ۱۹۸۸ در زندانها رخ داد و همانطور که خانم آتیاس گفتند بینظیره که یک قتل عام در زندان رخ میده نه یک قتلعام در یک جامعه عادی. این در ۳۴ مین سال این قتلعام و در ۵۸ مین سال حیات سازمان ما در واقع این سؤال و این نکتهای که این مقاومت این جنبش چگونه ادامه پیداکرده و چگونه ادامه باید پیدا کنه این سؤال محوری در تمام این سالها برای ما بوده.
بهجرئت میشه گفت که کمترجنبشی را میشود سراغ داشت که ۵۷ سال در اپوزیسیون بوده باشد زیر انواع و اقسام فشارها زیر ترور، زیر اعدامهای گسترده، زد و بندهای بین المللی نکاتی که دوستان مطرح کردند و من تکرار نمیکنم. و با این حال دوام آورده باشد و به مبارزهاش ادامه داده باشه. در ۵۷ سال در این مشکلات.
اما اگر من در یککلام بخواهم به سؤال شما پاسخ بدهم بله این جنبش توانسته علیرغم همه این مشکلات و علیرغم همه این ناملایمات و ترورها و قتلعامها به مبارزه خودش ادامه بده نهتنها، بلکه توانسته این جنبش و مقاومت گسترش پیدا کنه کما اینکه اگر به یک سال اخیر به پرونده این مقاومت در یک سال اخیر مراجعه کنیم و نگاه کنیم میبینیم که در همه عرصهها چه داخلی و چه بینالمللی توانسته ابعاد جدیدی بخودش بگیرد.
در همین مراسم در ایران آزاد ۲۰۲۲ که بسیاری از دوستان حضور داشتند در اشرف ۳ شاهد بودیم که کانونهای شورشی که در داخل ایران فعالیت میکنند پیامهای خودشان را به این گردهمایی فرستاده
کما اینکه در جنبشها و خیزشهای اجتماعی ما در یک سال گذشته ابعاد جنبشهای اجتماعی بسیار بیشتر از گذشته بوده.
اما برای اینکه این وضعیت رو کمی روشنتر کنم به دو عامل به دو عنصر هم باید توجه داشت اول اینکه: قتلعام مجاهدین و فتوایی که خمینی برای قتلعام مجاهدین داده درواقع قتلعام یک سری افراد مشخص در زندان نبوده آنهایی که در زندان اعدام شدند و قتلعام شدند در سال 67 در سال 1998 بخشی از هدف خمینی بودند هدف این رژیم بودند هدف رژیم قتلعام همه مجاهدین هرکجا و هر زمان و قتلعام این ایده و این ایدئولوژی و این تفکر بوده. و واقعیت این است که این رژیم همین رئیسی رئیسجمهور فعلی رژیم که توضیح دادند دوستان که در قتلعام چه نقشی داشته چند سال پیش آن زمانی که دادستان کل کشور بود و معاون قضاییه رژیم بود گفت: مجاهدین تا زمانی که سازمانی وجود داشته باشد به اسم مجاهدین و تا زمانی که رهبری داشته باشد این تشکیلات باید تکتک شان اعدام، همه آنها محارب محسوب میشوند و حکمشان اعدام هست این آن چیزی هست که منطق خمینی هست. علت هم خیلی واضح است.
یک تفسیر از اسلام. یک تفسیری که مبنایش حکومت کردن است. اسلام را آنگونه تفسیر کنند که اینها حکومت کنند که هیچ ربطی به اسلام واقعی و حقیقی ندارد.
در مقابل این مجاهدین جنبش ما مقاومت ما از روز اول یک تز دیگری داشته و اینکه اسلام یک دینی هست مثل همه ادیان آسمانی ادیان الهی ادیان ابراهیمی که در ذات خودش در عنصر اصیل خودش موافق با دمکراسی با زندگی مدرن با پیشرفتهای اجتماعی است و این آن چیزی هستش که مجاهدین از ابتدا از آن دفاع میکردند. از یک حکومت غیردینی تفکیک دین و دولت.
بهاینترتیب مجاهدین و این رژیم تز و آنتیتز هم بودند و خمینی و جانشینانش تصورشان این بود و اعتقادشان این بود که باید این ایده نابود بشود و این ایدئولوژی نابود بشود.
به همین خاطر هم هست که سؤال در قتل عام این هست که آیا به مجاهدین وفادار هستید یا نیستید؟
اگر به مجاهدین وفادار هستید باید اعدام شوید
چون وفاداری به مجاهدی یعنی وفاداری به این ایدئولوژی وفاداری به این تفکر دمکراتیک و برداشت دمکراتیک از اسلام.
بهرحال این ایده و آرمان به خلاف با کشتار از بین نرفته. با کشتار رشد و گسترش پیدا کرده و هرچند که هرکدام از ما صدها و هزاران تن از کسانی که با ما با من وارد این جنبش شدند. و یا زودتر از من یا بعد از من وارد شدند، الان در کنار ما نیستند. و به دست این رژیم به شهادت رسیدند. ولی آنها و منجمله خون همین شهیدانی که در قتل عام شهید شدند و یا بیش از صدهزار نفری از اعضا و هواداران جنبش ما در این ۴۰ سال به شهادت رسیدند، خون اینها پشتوانه یک دمکراسی پایدار و مردمی و حکومتی که مبتنی بر آرای مردم باشد در آینده ایران است. بر این این صد سال دیکتاتوری، دیکتاتوری شاه و شیخ را با این سرمایه و با این پشتوانه عظیم باید غلبه کرد.
اما نکته دوم که خیلی خلاصه بگم و رد بشوم اینکه ما در یک شرایطی هستیم رژیمی که با آن مواجهیم در شرایط بحرانی است. از یکطرف مقاومت پیشرفت کرده و از طرف دیگر رژیم با بحرانهای متعددی مواجه هست. در ۴ سال گذشته خیزشها و قیامهای متعددی وجود داشته که رژیم را تکان داده و شعارهای مرگ بر خامنهای و مرگ بر رئیسی و مرگ بر اصل ولایتفقیه به پایههای اجتماعی در جامعه ایران رگ و ریشه پیداکرده به همین خاطر رژیم در وضعیت بسیار شکنندهای هست
انتخاب رئیسی یک قاتل شناختهشده بهعنوان رئیسجمهور رژیم از طرف خامنهای خودش حاکی از بنبستی است که رژیم با آن مواجه است.
ریزشهایی که درون رژیم هست بحرانهایی که درون رژیم هست تلاش کردند با آوردن رژیم با آوردن رئیسی رژیم را یکپایه کنند ولی نتوانستند و نمیتوانند چون زمان این رژیم گذشته است دیگر این رژیم زمان زیادی ندارد. این جنایت بیش از این امکان این باند جنایتکار امکان دوام ندارند. با این حرف با یکی از حرفهای یکی از مقامات خود رژیم تمام میکنم که اخیراً گفت معاون قوه قضاییه رژیم گفت ما تا سال ۲۰۲۱ مصمم بودیم که اسمی از مجاهدین نیاوریم مجاهدین را فراموششده این رادر یک سخنرانی عمومی گفت فراموش شده در نظر بگیریم ولی به این نتیجه رسیدیم که امکان ندارد و باید به هر ترتیبی شده با آنها مقابله کنیم.
والان اولویت ما در سطح بینالمللی این هست که علیه مجاهدین کارکنیم و این حرف رژیم هست که خودش گویای این هست که این پایداری که مبتنی بر یک آرمان عادلانه بوده و یک سازمان منسجم و انسانهایی که حاضرند برایش فدا کنند توانسته ادامه پیدا کند و گسترش پیدا کند.
من فقط یک موضوع را میخواستم دوسه دقیقه توضیح بدهم خانم آتیاس گفتند که شورای ملی مقاومت به بیرون خودش مراجعه کرد حرف بسیار درستی است و این ابتکاری بود که از روز اول مریم رجوی در مقابل جنبش ما گشود که باید به بیرون خودمان مراجعه کنیم و من اینجا باید تشکر کنم از آنچه که شما گفتید تحت عنوان اینکه به بیرون خودش و منجمله همه دوستانی که این جا هستند من به هرکس که نگاه میکنم از شهردار لوگاره خود خانم آتیاس و خانم بتانکور دوست عزیزم آلخو همه در واقع نقش بسیار موثری در نبرد ما برای در آمدن از لیست تروریستی که گفتین یک مقدارش شبیه معجزه بود برای مقابله با برای حفاظت اشرف برای نجات مجاهدین در اشرف و در تمامیتش برای دفاع از آزادی و دمکراسی در ایران داشتند. ولی یک نکته در یک کارزار بزرگی هم همه شما با ما سهیم بودید که کارزار بسیار بزرگی بود و اون کارزار مقابله با شیطان سازی که رژیم علیه جنبش ما در طول همه این سالها داشته این شیطان سازی البته از امروز و دیروز و در این ده سال شروع نشده از ۴۰ سال پیش جریان داشته. باید شیطان سازی کرد تا بتوان سرکوب کرد. باید شیطان سازی کرد تا بتوان اعدام کرد. این از روز اول خمینی گفت اینها مسلمان نیستند منافقند مرتدند. محاربند اینها بعداً تبدیل شد به عناوین حقوقی قضایی برای اعدامها مرتد، محارب، منافق اینها همه تبدیل شد به پایههایی برای سرکوب و اعدام چون اگر قبول میکرد اینها مسلمان هستند خب دیگر سرکوبشان مشکل بود بعداً این تبدیل شد به اینکه در سطوح پنجم دشمن هستند با عراق همکاری میکنند و بعداً وقتی به خارج کشیده شد این موضوع تبدیل شد به کلماتی که به اصطلاح با ارزشهای غربی در تعارض است. اینها سکت هستند. اینها مجاهدین سکت هستند. فرقه اند. کیش شخصیت دارند در درون خودشان دمکراتیک نیستند حقوق خودشون را نقض میکنند. انبوهی اینجا این کلمات لازم هست این ترمها لازم هست برای اینکه کار را برای ترور راحت کند. اشاره کردند دوستان که قرار بودکه بکشند و بعد بگویند که خودشان خودشان را کشتند کمااینکه در همین ویلپنت طرح این بود اصلاً وزیر خارجه رژیم بعدها گفت که اینها دعواهای داخلی خودشان است همدیگر را میخواهند بکشند. یعنی همه این کارزار شیطان سازی که به صور مختلف در این سالها جریان داشته، این کارزار شیطان سازی یا پشتوانه اعدام بوده یا پشتوانه کشتار و سرکوب بوده و یا پشتوانه ترور بوده و در آخر هم پشتوانه این بوده که به کشورهای غربی این الان دوستان شکوه میکردند از سیاست مماشات این شیطان سازی پشتوانه سیاست مماشات هم هست. وقتی اپوزیسیون این رژیم سازمان مجاهدین، شورای ملی مقاومت یک همچین چهره مخوفی دارد. پس بنابراین بهتر است با همین رژیم کنونی کنار بیاییم با همین رژیم کنونی سازش کنیم و با آن کنار بیاییم. پس بنابراین لازم است که از این اپوزیسیون شیطان سازی بشود تا بتوانند درواقع، همین حکومت کنونی قابل قبول بشود. شیطان شناخته شده بهتر است از شیطان ناشناخته. یا همین توضیحاتی که دوستان دادندکه و واقعاً در این کارزار شرکت دوستان و دوستانی که از سالهای زیاد با ما و در کنار ما بودند بسیار ارزشمنده و از همه تشکر میکنم خیلی ممنون آقای پرزیدنت از اداره این جلسه با تشکر.