در پی قتل مهسا امینی، نو بانوی ۲۲ ساله اهل سقز به دلیل ضربات بر جمجمه از سوی گشت سرکوبگر ارشاد، اکنون شاهد خیزش مجدد جامعه و بهتبع آن رشد و نمو همبستگی آحاد مردم در شهرهای مختلف کشور علیه دیکتاتوری ولایتفقیه هستیم.
براین اساس خامنهای طلسم شکسته در روزهای پایانی عمر ننگین خود، دیگربار ضرب شست جانانهای را بهویژه از زنان، دانشجویان و جوانان قیام آفرین در حداقل ۲۲ شهر کشور دریافت نمود.
بهیقین فریادهای «مرگ بر خامنهای»، «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر». یا «مجتبی بمیری رهبری رو نبینی»، ««این آخرین پیام است، هدف کل نظام است»، «تا آخوند کفن نشود، این وطن وطن نشود» و همچنین به آتش کشیدن خودروها و وسایل نقلیه یگان ویژه، تصاویر منحوس وی و یا جنگ تنبهتن در بسیاری از شهرهای بپا خاسته، ترجمان خشم مقدسی است که اکنون آتش آن دامن دیکتاتوری سرکوبگر و خونریز را گرفته است.
آری جامعه زخمخورده و خشمگین، اما هرگز در خود فرونرفته است، جامعه ایران به یمن نیروی پیشتاز و هوشیاری کانونهای شورشی و حضور فعال آنان درصحنه با چندین عملیات اختناقشکنانه، اکنون در موقعیتی است که توان سمتوسو دادن به تحولات و بهتبع آن هرچه بیشتر رادیکالیزه نمودن جنبش را دارا میباشد.
در این راستا نیز پیشتر رهبر مقاومت آقای مسعود رجوی در پیامی خطاب به مردم ایران تأکید کرده بودند: «سنندج و سقز نباید تنها بمانند. از ایستادگی زنان و جوانان جنگاور در سنندج باید درس گرفت. جوانان شورشگر در شهرهای دیگر به یاری برمیخیزند».
در مقابل این همبستگی عظیم و جوشوخروش انقلابی، این دیکتاتوری عنانگسیخته و بهویژه خامنهای زهر خورده است که به محاق فرورفته، سکوت مرگبار بر لب زده، بر خود میلرزد و میگرید و در هراس از بی آیندگی، شب را به صبح میرساند.
رسانه حکومتی شرق (۲۷ شهریور ۱۴۰۱) ضمن اعتراف به ابعاد اعتراض علیه جنایات رژیم حتی در درون خود رژیم مینویسد که ورود طیف گستردهای از چهرههای شناختهشده به موضوع ازجمله سیاستمداران، ورزشکاران، هنرمندان، نویسندگان و برخی روحانیان نشانه حساسیت وجدان جمعی به رویداد منتهی به فوت خانم امینی و اصل موضوع گشت ارشاد است.
براین منطق نیز تنها راهکار حکومت، همان گسیل گزمگان تادندانمسلح، گارد ویژه سرکوب، شلیک به معترضین و هرچه بیشتر نظامی و امنیتی کردن جامعه برای مقابله با بحران سرنگونی است. در این راستا و تا تهیه این مطلب، برابر گزارشات دریافتی حداقل «8 تن» به شهادت رسیده و صدها نفر نیز زخمی گردیدهاند، امر یکه نشان از ابعاد سرکوب اعتراضات از سوی ارگانهای سرکوبگر حکومتی رادارند.
همچنین آنچه که یکبار دیگر طی گذشت ۳ روز از قیام به اثبات رسیده است، همان شکست سیاستهای رژیم آخوندی برای به انحراف کشاندن جنبش و با بیرون کشیدن «رضاشاه» از قبر میباشد.
این واقعیت را بهخوبی میتوان در مجموعه تصاویر و یا ویدئوهای منتشرشده طی روزهای گذشته و با نیمنگاهی به شعارها و حرکات انقلابی از سوی مردم علیه سپاه پاسداران و بسیج سرکوبگر و گارد ویژه، رؤیت نمود.
مهر تائید براین واقعیت نیز همان سکوت رسانههای استعماری و معلومالحال میباشد که همواره طی قیامهای گذشته تلاش داشتند با صحنهآرایی، این دروغ آشکار را «حقنه» نمایند که گوئیا جامعه دردمند ایران راهکار برای خلاصی از شر ولایت را در دیکتاتوری سابق جستجو میکند!
اما پاسخ کوبنده جامعه با شعار «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر» بهیقین ترجمان شکست تمامی تلاشهای هردو طیف میباشد.
برای مطالعه سایر مطالب گزیده ها اینـجـا را کلیک کنید