طی گذشت چهل و هفت روز از قیام مردم ایران علیه دیکتاتوری ولی فقیه شاهد هستیم که وحوش تا به دندان مسلح ولایت چگونه در کوچه خیابانها دست به هر گونه جنایتی علیه معترضین و شورشگران بویژه کودکان و نوجوانان میزنند.
یک نمونه برای این واقعیت همان ابعاد کودک کشی از سوی نیروهای سرکوبگر رژیم میباشد که تا به امروز جان عزیز حداقل «۳۴» کودک و نوجوان را به قربانی گرفتهاند.
در تازهترین نمونه نیز بسیج سرکوبگر با پخش ویدئویی در شبکههای مجازی و یا با بکارگیری بلندگو در مناطقی از تهران از جمله شهرک اکباتان، عملاً مهر تائیدی براین سیاست راهبردی حکومت زده است.
خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به فارس (۱۰ آبان ۱۴۰۱) ضمن انتشار این خبر ازجمله نوشته است: «شب گذشته صدای بلندگویی از شهرک اکباتان تهران در شبکههای اجتماعی پخش و نوشته شد که پلیس مردم را تهدید کرده و گفته پاش برسد سر ناموسمان را هم میبریم!».
این گزارش در ادامه میافزاید: «والله قسم اگر پایش برسد سر ناموس و زن و بچه خودمان را میبُریم، اما نمیگذاریم به این مملکت آسیبی برسد».
ترجمان این جملات به معنای اعتراف به وجود واقعیتی بنام «کودک کشی» از سوی دیکتاتوری خونریز آخوندی است. در این راستا نیز صحنههای زدن تیر خلاص بر سروصورت کودکان بهیقین باهدف هراس افکنی در میان قیام آفرینان صورت میگیرد.
ابعاد کودک کشی از سوی دیکتاتوری ولیفقیه به حدی است که سازمان ملل متحد نیز در بیانیهای ضمن محکوم نمودن چنین اعمال ضد انسانی، خواستار «تحقیقاتی جامع، مستقل و بیطرفانه درباره هرگونه خشونت علیه حقوق کودکان در جریان اعتراضات اخیر ایران» شده است.
در این رابطه نیز کمیته حقوق کودکان ملل متحد در بیانیهای با اشاره به «کشته شدن کودکان بهوسیله گلولههای جنگی و اقدام به قتل آنها از طریق ضرب و شتم» تأکید کرده است که «خانواده این افراد مجبور گردیدهاند تا با اعترافات اجباری، ادعا کنند که کودکانشان خودکشی کردهاند».
همچنین در یک اقدام ضد انسانی دیگر وزیر آموزشوپرورش در دولت آخوند جلاد ابراهیم رئیسی طی سخنانی از طرح سرکوبگرانهای بنام «بحث اصلاح و تربیت کودکان در مراکز روانشناسی» خبر داده است.
وی در این رابطه ازجمله اعتراف میکند: «برخی دانش آموزان بازداشتی برای اصلاح و تربیت به مراکز روانشناسی ارجاع دادهشدهاند تا مانع از تبدیل آنها به شخصیتهای ضداجتماعی شوند». (سایت حکومتی عصر ایران ۲۰ مهر ۱۴۰۱)
بنابراین طرح که به عنوان نمونه در شهرهای شمال کشور ازجمله بابل گزارششده است، رژیم آخوندی خانوادههای معترضین را مجبور کرده است تا ضمن دادن تعهدنامه کتبی مبنی بر اینکه کودکان نشان از وضعیت روحی مناسب برخوردار نبوده، آنان را به مراکز روانی گسیل کردهاند.
در این راستا نیز دیکتاتوری مذهبی بهمانند فاشیسم هیتلری، تجویز غیرقانونی داروهای ضد روانپریشی را عملاً به یکی دیگر از ابزارهای شکنجه قربانیان، بهویژه کودکان در دستور کار قرارداده است.
برای مطالعه سایر مطالب گزیده ها اینـجـا را کلیک کنید