سناتور جولیو ترتزی، رئیس کمیسیون سیاستهای اروپا در سنای ایتالیا طی مقالهای در «فورمیچه» ۸ دی ۱۴۰۱ نوشت: قیامی که بیش از سه ماه پیش در ایران آغاز شده، ضربه سختی به تعادل سیاسی داخل و خارج کشور وارد کرده است. این پدیدهای است که قطعاً از جهاتی شخصیتی خودجوش را نشان داده است. با این حال، باید در نظر داشت که ریشههای آن تا چه اندازه با حمایت گسترده، نهادهای سازمانیافته و چشمانداز بلندمدت جنبشهای مقاومت ایران مرتبط است: اول از همه، سازمان مجاهدین خلق، همراه با سایر جریانات تحت رهبری شورای ملی مقاومت ایران و رئیسجمهور منتخب آن مریم رجوی.
کسانی که از زمان شاه و با جنبشهای مخالف دیکتاتوری دینی ایران آشنا هستند، میدانند که شورش زنان ایرانی بهسرعت با لایههای وسیعی از جامعه ایران همراه شد، در چهار سال اخیر جایگاه خود را بیشازپیش تثبیت کرده و در ماههای اخیر سرنوشتسازتر شده است. تمام خشم اجتماعی که نزدیک به نیمقرن است در کنار یک اپوزیسیون قدرتمند و سرسخت علیه رژیمی که برای دهها میلیون ایرانی نفرتانگیز و غیرقابلقبول شده، رویهم انباشتهشده و عصیان و اعتراض را در روح و روان جامعه ریشهدار کرده است. این خشم اکنون به هویت عمیق مردم ایران که خواهان آزادی هستند، علیه رژیم تبدیلشده است.
اگرچه تلاشهای مکرر، اما بیهودهای برای بیاعتبار یا کم اهمیت جلوه دادن واقعیت جامعه ایران و جدا کردن ریشههای آن از گذشته صورت گرفته است، اما کارزار سیاسی گستردهای که مجاهدین خلق و متحدانش علیه آخوندها پیش بردهاند، ماهیت واقعی رژیم را به طرز چشمگیری آشکار کرده است.
سناتور ترتزی در این مقاله مینویسد:
وحشیگری رژیم با کشتار ۳۰ هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷ که بیشتر آنها از طرفداران مجاهدین خلق بودند به اوج خود رسید. نسلکشی به دستور خمینی و توسط «کمیسیون مرگ» که ابراهیم رئیسی عضو آن بود و اکنون رئیسجمهور رژیم ایران شده، صورت گرفت. شورای ملی مقاومت ایران، جایگزینی کارا، مؤثر و دموکراتیک علیه رژیم آخوندی، طی چهل سال گذشته کارزاری بیامان را در داخل و خارج از ایران برای افشای فعالیتهای تروریستی رژیم به راه انداخته است. لذا اکنون، بیش از هر زمان دیگری مناسب است که جامعه بینالمللی فعالانه از رئیسجمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران، مریم رجوی، و گروههای متحد او در پیشروی طولانی آنها بهسوی آزادی و دموکراسی و رسیدن به یک کشور فوقالعاده، ایران. جایی که آزادی و دموکراسی باید در آن بدرخشد، حمایت کند.
مریم رجوی با طرح ده مادهای خود سالهاست که متعهد به اصلاح و احیای کشورش بوده است. طرح ده مادهای او چشماندازی گسترده برای آینده ایران است....
سناتور ترتزی در پایان نتیجه میگیرد که: بسیاری از دولتهای غربی سالهای متمادی است که سیاستهای واهی مماشات را دنبال کردهاند وحق مهم مردم ایران و مخالفت مجاهدین خلق با رژیم را نادیده گرفتهاند. کاملاً واضح است که رژیم ایران هرگز اصلاحپذیر نیست. بنابراین یک نیاز فوری به جلوگیری از ادامه قتلعام و شکنجه مردم ایران، بیثبات کردن تمامی مناطقی که برای اروپا اهمیت اساسی دارند، تشدید دخالت در جنگ تجاوزکارانه علیه اوکراین، و تهدید مستقیم و از طریق گروههای تروریست و نیابتیهای رژیم وجود دارد. این رژیم بنیادگرای ایران دیگر نمیتواند این قیام گسترده در سراسر ایران را از دید جهانیان پنهان کند. به یمن پایگاه گسترده و مشروعیت سیاسی و اخلاقی، مقاومت ایران به رهبری مجاهدین خلق و شخصیت کاریزماتیک مریم رجوی، بهطور کامل ماهیت و اهمیت قیام جاری در ایران را برای تغییر رژیم که اجتنابناپذیر شده، بهخوبی به نمایش گذاشته است.