بحران انزوای داخلی و بینالمللی برای دیکتاتوری ولیفقیه که از آغاز نیمه سال جاری با قیامی سراسری روبرو گردیده، در منطق خود تأثیرات بلامنازعی برای حاکمیت به همراه آورده است.
یک نمونه برای ابعاد این واقعیت همان قفل اقتصادی، عدم سرمایهگذاری و برهم خوردن قدرت مالی رژیم آخوندی میباشد.
در این رابطه باید به رکود شدید تولیدی، افت درآمدهای دولت و یا سقوط ارزش پول ملی که تنها طی چهار ماه گذشته با افت «۳۰ درصدی» روبرو گردیده، اشاره نمود.
براین اساس سه عامل مهم مانند «افت درآمدهای ارزی، افت درآمدهای مالیاتی و سقوط تولید ناخالص ملی» تأثیرات مستقیم خود را بر درآمدهای حکومت گذاشتهاند.
همچنین هزینهای سنگین برای سرکوب مردم، جاهطلبیهای هستهای، پروژههای مخرب موشکی و پهپادی و نیز حمایتهای مالی از نیروهای تروریستی و بنیادگرا در منطقه نیز تماماً از جیب مردم دردمند ایران پرداخت و بدینسان به بروز بحران کسری بودجه ضریب زدهاند.
ابعاد این وضعیت برای دولت آخوند بیسواد ابراهیم رئیسی به حدی است که دادههای حکومتی از کسری بودجهای بالغبر «۴۰۰ هزار میلیارد تومان» سخن به میان آوردهاند.
براین اساس و تنها کمتر از سه ماه به پایان سال جاری مانده، معلوم نیست که حکومت این میزان از کسری بودجه که رابطه مستقیم بر زندگی، کار، درمان، بهداشت، آموزش، درآمد و معیشت مردم تأثیرات دارد را چگونه تأمین خواهد کرد؟
یک رسانه حکومتی در مطلبی تحت عنوان «دولت نه برنامه دارد و نه بودجه» ازجمله مینویسد" ««کسری بودجه ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی حالا خود را نمایان کرده است و نیز دولت برای تدوین برنامه هفتم با گرفتاری دستوپنجه نرم میکند. رئیس سازمان برنامهوبودجه و همکارانش حالا درک میکنند برنامهنویسی برای همه ارکان اقتصاد ایران برای ۵ سال آینده نیاز به دانش و تجربه و مهارت دارد». (سایت حکومتی ساعت ۲۴ به تاریخ ۱۸ دیماه ۱۴۰۱)
این اعترافات در وهله نخست بهسوی فرد بیسوادی است که به دستور خامنهای اکنون بر اریکه قوه مجریه نشسته و با اتخاذ سیاستهای بهغایت سرکوبگرانه و ریاضتی مجموعه عظیمی از بروز و رشد بحرانها در کشور را دامن زده است.
در این راستا باید به حجم عظیم نقدینگی، دستکاریهای عامدانه در نرخ ارزهای خارجی، چاپ پول بدون پشتوانه اشاره نمود که در منطق خود به رشد تورم و گرانیهای سرسامآور ضریب زدهاند.
رئیس کمیسیون اقتصادی در مجلس حکومتی ضمن اعتراف به این واقعیات میگوید: «متوسط نرخ تورم در کشور در ۴ سال اخیر ۳۵ درصد بوده که تداوم آن قطعاً شرایط کشور را به وضعیت خاصی روبرو خواهد کرد. نرخ رشد نقدینگی در کشور هرساله متوسط ۳۲ درصد افزایش پیداکرده». (سایت حکومتی عصر ایران ۱۹ دیماه ۱۴۰۱)
بدینسان آخوند بیسواد ابراهیم رئیسی برای تأمین کسری بودجه دست به استقراض از نظام بانکی زده است، امری که با خود افزایش نقدینگی و به دنبال آن افزایش نرخ تورم و گرانیهای سرسامآور را به همراه داشته که آن نیز به چرخه مخرب دیگری بنام «فقر و فلاکت» راه برده است.
براین منطق شعار مردم در کف خیابانها مبنی بر «فقر، فساد، گرونی، می ریم تا سرنگونی» بهترین ترجمه برای وضعیت بحرانی در ایران آخوند زده میباشد.