علائم و نشانهها از مجموعه رایزنیها در پایتختهای اروپایی سخن از آن دارند که موضوع قراردادن نام سپاه مردمکش و جنگطلب پاسداران اکنون در دستور کار قرارگرفته است.
برای نمونه وزیر خارجه آلمان در توئیتی تأکید کرده است: «در نشست بعدی وزرای خارجه اتحادیه اروپا ما با شرکای خود در اتحادیه اروپا راهکارهایی را برای در نظر گرفتن لیستهای جدید به کار میگیریم اما این برای ما کافی نیست: قرار دادن سپاه پاسداران در لیست تروریستی ازنظر سیاسی مهم و سودمند است.»
چنین مواضعی نیز پیشتر از سوی دولتهای انگلیس و فرانسه اعلامشده است که خود نشان از وجود واقعیتی بنام تلاش برای پیدا نمودن چارچوبی است تا یا تمام و یا بخشی از سپاه پاسداران را در لیست سیاه و بهتبع آن تحریمها قرار دهند.
برای مثال سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه در نشست روزانه خود در پاسخ به این سؤال که: «آیا پاریس از قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست تروریستی حمایت میکند، گفت: با توجه به تداوم سرکوبها [در ایران]، فرانسه با شرکای اروپایی خود بدون اینکه هیچ موردی را حذف کند، روی اقدامات تحریمی جدید کار میکند». (سایت مجاهدین خلق ۲۰ دیماه ۱۴۰۱)
براین اساس قرار است تا موضوع لیست گذاری این نیروی سرکوبگر و تروریستی در دستور کار پارلمان اروپا قرار گیرد. بهیقین باوجود فشارهای اجتماعی در میان 27 کشور عضو این اتحادیه علیه سپاه پاسداران و نقش مستقیم آن در جنگ و کشتار مردم بیدفاع اوکراین، اکنون پیشبینی میشود که لیست گذاری سپاه مورد تائید و النهایه تصویب این پارلمان قرار بگیرد.
بدینسان توپ در زمین شورای وزرا در اتحادیه اروپا قرار خواهد گرفت که چگونه با این مصوبه برخورد نماید؟ زیرا تا پیش از راه افتادن خواسته تحریم، این استدلال از سوی طرفهای تجاری رژیم آخوندی صورت میگرفت که گوئیا «قرار دادن سپاه پاسداران در لیست تروریستی اتحادیه اروپا چندان مهم نیست، زیرا قبلاً تحت تحریم سلاحهای کشتارجمعی قرارگرفته است». (موضعگیری نوربرت روتگن، عضو پارلمان آلمان ۱۴ دیماه)
وی سپس در توئیت خود میافزاید: «همانطور که وزارت خارجه میداند. فقط لیست ترور به این معنی است که ما با این رژیم قطع رابطه میکنیم».
سخن از اختاپوسی با مجموعه عظیمی از زیر شبکههای مالی و اقتصادی و تجاری است که نبض اقتصاد ایران را در دست گرفته و به اصلیترین پایه حفظ قدرت برای خامنهای و صدور بنیادگرایی و تروریسم در سراسر جهان تبدیلشده است.
در این رابطه خانم مریم رجوی (19 فروردین 1398) تأکید کرده بودند: «سپاه پاسداران که حتی اسم ایران در نام رسمی آن وجود ندارد، نیروی اصلی حفظ نظام ولایتفقیه، ارگان محوری قهر و سرکوب، عامل اصلی جنگافروزی و صدور تروریسم و متصدی پروژه دستیابی به سلاح اتمی و پروژههای موشکی رژیم است. سپاه بخش اعظم اقتصاد ایران را در کنترل دارد. بیجهت نیست که فاشیزم دینی حاکم بر ایران و حامیان و مزدورانش از لیست گذاری سپاه بشدت وحشت کردهاند».
بدینسان مشخص میشود که موضوع لیست گذاری سپاه پاسداران از سوی اتحادیه اروپا عبور از «خطوط قرمزی» است که خامنهای برای کشورهای غربی ترسیم کرده و به چه میزان برای دیکتاتوری حائز اهمیت میباشد.
وجود صدها شرکت، موسسه، بانک، زیر شبکههای مالی علنی و غیرعلنی و یا سرمایههای عظیم منقول و غیرمنقول و همچنین مجموعه مناسبات تجاری، نفتی و اقتصادی با سپاه پاسداران بهیقین نقش ویژهای برای تأخیر در لیست گذاری ایفا نمودهاند. این همان بهظاهر «موانع حقوقی» است که تا به امروز بهکرات برای عدم لیست گذاری سپاه مطرح گردیده است!
همچنین طی هفتهای گذشته نیز شاهد بودهایم که در آنطرف اقیانوس اطلس سپاه پاسداران از سوی خزانهداری آمریکا و دولت کانادا مورد تحریم و لیست گذاری قرارگرفته است.
بدینسان مشاهده میشود که به دلیل وجود واقعیتی بنام قیام در ایران و چشمانداز سرنگونی برای دیکتاتوری ولیفقیه، اکنون جامعه جهانی نیز ناچار به چرخش در مواضع خود در قبال رژیم آخوندی گردیده است.