به یقین تازهترین مواضع از سوی وزیر خارجه آمریکا مبنی بر اینکه برجام از دستور کار ما خارج گردیده، مهر تأییدی بر این واقعیت است که مذاکرات هستهیی با شکست و فرجامی تیره روبهرو میباشد.
یک دلیل برای این بست همان چرخش اوضاع در داخل کشور با بروز قیامها علیه رژیم آخوندی است که اکنون در منطق خود تاثیرات بلامنازعی بر مجموعه روابط حکومت با جهان غرب بهویژه اتحادیه اروپا و آمریکا برجا گذاشته است.
در این رابطه آنتونی بلینکن در یک کنفرانس خبری با همتای انگلیسی خود تأکید کرده است: «برجام[توافق هستهای] الآن چند ماه است که دیگر بهعنوان موضوعی عملی در دستور کار نیست» (خبرگزاری حکومتی ایسنا ۲۸دی ۱۴۰۱).
نخستین واقعیت طی گذشت قریب سه سال از آغاز مذاکرات اتمی بر سر جاهطلبیهای خامنهای آن است که دیکتاتوری ولیفقیه در سایه سیاست کش و قوس دادن مذاکرات ، بهترین فرصت را برای بازسازی ، تشدید و ضریب زدن به مجموعهیی از سیاستهای اتمی خود خریده است.
راهاندازی آبشارهای غنیسازی با سانتریفوژ های مدل جدید ، انباشت اورانیم غنی شده ، غنیسازی ۲۰ و رفتن بسوی ۶۰ و حتی ۹۰درصدی ، عدم همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و یا تولید صفحات اورانیوم تماماً در این چارچوب قرار دارند.
مضافا بر این نکات نیز باید به رشد و گسترش سیاستهای جنگطلبانه آخوندی و بهویژه مشارکت مستقیم در جنگ علیه مردم اوکرائین ، با هدف صدور بحران سرنگونی به خارج از مرزها اشاره نمود تا پازل واقعیات فوق روشنتر گردد.
ارسال پهپاد و موشک که اکنون زیر بناها و تأسیسات حیاتی در اوکرائین را هدف قرار داده و یا به بروز فاجعهیی انسانی در این کشور انجامیده به یقین از چشم سیاستمداران و حامیان استمالت بهدور نمانده است.
در این رابطه وزیر خارجه آمریکا ضمن انگشت گذاشتن بر این نکات ، میافزاید: «حالا ایران پا فراتر گذاشته و پهپادهایی به روسیه داده است که برای کشتار غیرنظامیان اوکراین به کار رفته است».
بدین سان مشخص میشود که به چه میزان سیاست مخرب مماشات برای این روند که همواره مقاومت ایران آن را بهعنوان «چوب زیر بغل» برای دیکتاتوری ولیفقیه ارزیابی کرده ، نقش ویژهیی ایفا نموده است.
سخن از دست روی دست گذاشتنهای عامدانه و اعطاء فرصت به یک دیکتاتوری خون ریز، سرکوبکر ، تروریستپرور و جنگطلب میباشد که در روز روشن بر سر تمامی طرفها «کلاهی گشاد» گذاشته است.
مضافا بر نکات فوق نیز باید به برهم خوردن تعادل رژیم در داخل کشور بهعنوان اصلیترین مبنا برای بروز تمامی بنبستها ، بهویژه اتمی اشاره نمود که در منطق خود به مجموعه عظیمی از اعتراضات جهانی منجر گردیده است.
کشتار مردم بیدفاع و قیامآفرینان ، صدور احکام و اجرای احکام اعدام ، شکنجه ، دستگیریهای کور و نقض فاحش حقوق انسانی ، به یقین نقش ویژهیی را برای چرخش علیه رژیم آخوندی در صحنه بینالمللی ایفا نمودهاند.
وزیر خارجه آمریکا در ادامه به این واقعیت اشاره و ضمن محکوم نمودن نقض حقوقبشر در ایران و بهویژه روند روبه رشد اعدامها و سرکوب ، میافزاید: «این جنایتها بیپاسخ نمیماند. ما به همراه بسیاری از کشورهای دیگر جهان انواع اقدامات یکجانبه و چند جانبه و مکانیسمهای سازمان ملل را به کار گرفتهایم تا حکومت ایران را پاسخگو کنیم. آنها مردم خودشان را سرکوب میکنند. پیام سادهای که میدهم این است که آنها باید تغییر کنند، نه بهخاطر ما، نه بهخاطر چیزی که ما میگوییم یا انجام میدهیم، بلکه به این خاطر که خواسته مردم خودشان است».