تازهترین سخنان از سوی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر اینکه رژیم آخوندی «به حد کافی مواد برای چندین سلاح هستهای جمعآوری کردهاند، نه برای یکی»، به یقین مهرتائیدی براین واقعیت است که پرونده هستهای با دیکتاتوری ولی فقیه به مرحله «انفجاری» رسیده است.
گروسی در حالی این وضعیت را ترسیم میکند که بنابرآخرین دادههای آژانس، رژیم آخوندی اکنون بیش از «۷۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد غنیشده و هزار کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصد غنیشده» در اختیار دارد.
سخن از پروژهای مخرب با هدف دستیابی به سلاح هستهای است که متولی اصلی آن سپاه مردمکش پاسداران میباشد.
در این راستا باید تأکید نمود که عدم لیست گذاری این ارگان تروریستی و جنگافروز از سوی اتحادیه اروپا بهیقین بهمانند «چراغ سبزی» برای ادامه سیاستهای مخرب آن، بهویژه درزمینهٔ اتمی است.
در این راستا و منطقاً در صورت تحریم و لیست گذاری سپاه پاسداران، دو پرونده علیه رژیم آخوندی بازگشایی میگردید. نخست «بازگشت تحریمها» عطف به قطعنامه 2231 و دیگری ارجاع پرونده به «شورای امنیت ملل متحد».
در این رابطه نیز جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی در این اتحادیه و طرف حساب رژیم آخوندی در تمامی مناسبات، ازجمله گفته است: «شناسایی سپاه بهعنوان سازمان تروریستی خارجی از سوی اتحادیه اروپا، اقدامی نیست که بدون تصمیم دادگاه انجام شود»!!
وی سپس موضوع را برای آسایش خیال خامنهای، دوقبضه کرده و میافزاید: «نمیتوانید بگویید چون از شما خوشم نمیآید پس تروریست هستید».
بههرحال آنچه طی روزهای اخیر از سوی مدیرکل آژانس برملا گردیده، ترجمان واقعیتی بنام بیعملی و دست روی دست گذاشتن از سوی شرکای تجاری آخوندی و مماشات گران میباشد.
بدینسان سپاه مردمکش پاسداران برای تقویت زرادخانه موشکی و یا رسیدن به سلاح اتمی بهترین فرصت ممکن را به دست آورده است، بطوریکه به گفته گروسی «با اقدامات ایران، عملاً از برجام چیزی نمانده، فقط کسی حاضر نیست مرگ آن را اعلام کند». (سایت مجاهدین خلق ۵ بهمن ۱۴۰۱)
یک دلیل دیگر برای بروز این بحران وجود واقعیتی بنام «خرید وقت» از سوی دیکتاتوری ولیفقیه میباشد که طی سه سال از مذاکرات اتمی به نحوه احسنت آن را به دست آورده است.
شکست مذاکرات اتمی ریشه در دو واقعیت دیگر نیز دارد، نخست نبود هرگونه طرح جایگزین برای طرفهای مذاکرهکننده و دیگری باز گذاشتن منابع مالی رژیم با فروش «نفت» و ورود به بازار تجارتهای جهانی.
بدینسان خامنهای در سایه این بیعملی، همچنان به دلارهای نفتی و صادراتی برای پیشبرد اهداف پلید حکومتش دستیافته است. دور زدن تحریمها که تماماً از چشم متولیان سیاست مخرب مماشات به دور نبوده، در این راستا نقش ویژهای را برای تأمین منابع درآمدهای رژیم آخوندی ایفا کرده است.
مضافاً براین نکات نیز باید به عدم همکاری رژیم آخوندی با بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اشاره نمود که مدیرکل آژانس از آن با این جمله که «در بسیاری موارد نابینا هستم»، نامبرده است.
موضوع سه سایت مخفی که در آن چاشنیهای انفجاری صورت گرفته، افزایش تعداد آبشارها، از کار انداختن دوربینها و رفتن بهسوی غنیسازی ۹۰ درصدی تماماً در این پازل قراردارند.
برای مطالعه سایر مطالب گزیده ها اینـجـا را کلیک کنید