بن بست حاکمیت – خرمردرندی خامنه‌ای

 

بروز بحران‌های متعدد در دیکتاتوری ولی‌فقیه به‌یقین تابع مستقیمی از سیاست‌های راهبردی رژیم می‌باشد که تماماً از سوی شخص ولی‌فقیه و اتاق‌های فکر وابسته به بیت وی طراحی و به اجرا گذاشته‌شده‌اند.

خامنه‌ای که اکنون به‌مانند فاعل بلامنازع بر تمامی امور کشور چنبره انداخته ، در تازه‌ترین سخنان به وجود بحران‌های عظیم در دیکتاتوری خود این‌گونه اعتراف کرده است: «رفع فقر و مشکلات معیشتی مردم و تأمین رفاه و آسایش آنان، بدون رشد اقتصادی علاج‌پذیر نیست و همه مسئولان و افراد دارای توانایی‌های مدیریتی، فکری و مالی، در این زمینه مسئولیت سنگینی دارند». (سایت حکومتی آرمان امروز ۱۱ بهمن ۱۴۰۱)

بدین‌سان ولی‌فقیه درمانده در یک جمله به وجود سه ابر بحران در رژیم آخوندی که اکنون شیرازه‌های زندگی و معیشت مردم را از هم دریده ، اعتراف کرده است.

نخست سخن از وجود «فقر» گسترده که به‌تبع آن به رشد و نمو هیولای دیگری بنام «فلاکت» راه برده ، است. دراین راستا داده‌های قطره‌ای از سوی دولت آخوند جلاد ابراهیم رئیسی به وجود خط فقر مطلق برای قریب «۳۰ میلیون» از جمعیت کشور و وجود خط فقر برای قریب «۶۰ میلیون» اذعان کرده‌اند.

همچنین ولی‌فقیه طلسم شکسته با بیان این جملات به شکست «سیاست‌های اقتصادی» و نیز نبود «مسئولان و افراد دارای توانایی‌های مدیریتی، فکری» برای حل‌وفصل و ابر بحران‌های موجود نیز اعتراف می‌کند.

واقعیت در این دیکتاتوری مردم‌کش و خون‌ریز آن است که حاکمیت با سیزده ابر بحران از جمله «رکود شدید تولیدی و اقتصادی، رشد و نمو بیکاری، فقر گسترده، بحران شدید مالی، وجود ساختاری فرسوده، فاسد، غارتگر، علیل و ناتوان، ایزولاسیون بین‌المللی و منطقه‌ای و همچنین نبود هرگونه پایگاه اجتماعی» دست و پنجه نرم می‌کند.

بروز قیام‌ها در میانه شهریور امسال که ریشه در نکات فوق دارد ، به یقین مهر تائیدی بر شکست سیاست‌های راهبردی رژیم آخوندی در تمامی زمینه‌ها می‌باشد.

خامنه‌ای در ادامه ضمن انداختن توپ در زمین کارگزاران و به‌ویژه دولتیان حکومت می‌افزاید: «عقب‌ماندگی کشور در دهه نود و تعطیلی نسبی مسائل اقتصادی در برخی سالهای این دهه و درنتیجه شاخص‌های منفی در بخش‌های مختلف، واقعیت مهمی بود».

همچنین ولی‌فقیه کودک کش ناخواسته به وجود بلبشو و وجود جنگ باندی در حاکمیت اینگونه اعتراف کرده است: «ما گاهی اوقات تصمیم‌گیری‌های متناقض داریم؛ یک دستگاه یک تصمیمی می‌گیرد، اعلام می‌کند، یک دستگاه دیگر خلاف و ضد آن را تصمیم می‌گیرد، اعلام می‌کند! هر دو هم در جلسه هیئت دولت دور یک میز می‌نشینند، این نباید اتفاق بیفتد».

دریک نگاه اجمالی به سخنان اخیر خامنه‌ای باید تأکید نمود که وی با بیان این جملات تلاش دارد تا با خرمردرندی و به‌مانند همیشه از قبول شکست و مسئولیت برای بروز بحران‌های متعدد در جامعه سرباز بزند.

وی که در به‌کارگیری چنین شیوه‌هایی قهار می‌باشد ، بدون نام بردن از نقش مستقیم خود و وجود دولت سایه در بیت ولایت ، بابیان این جملات که «البته روش بنده ورود به مسائل اجرایی نیست اما راه را نشان می‌دهم» ، ناخوسته به نقش بلامنازع خود در حاکمیت و تعیین سیاست و خط مش‌های استراتژیک نظام آخوندی اعتراف کرده است.

یک نمونه برای نقش بی بدیل وی در تعین سیاست‌های راهبردی ، همان سیاست نگاه به شرق از سوی خامنه‌ای می‌باشد که اکنون با حضور در جنگ اوکرائین ، کشور را با بحرانی دیگر و تبعات مخرب آن روبرو ساخته است.

خاطرمان هست که وی در بهمن‌ماه ۹۶ این استراتژی را این‌گونه توصیف کرده بود: «در سیاست خارجی، ترجیح شرق بر غرب، ترجیح همسایه بر دور، ترجیح ملّت‌ها و کشورهایی که با ما وجه مشترکی دارند بر دیگران، یکی از اولویت‌های امروز ماست».

 

برای مطالعه سایر مطالب گزیده ها اینـجـا را کلیک کنید