قیام ایران - «دیگه تمومه ماجرا»

 

به‌یقین به میدان فرستادن مهره‌های باند مغلوب از سوی خامنه‌ای درمانده و ارسال پیام‌های فله‌ای از سوی آنان، ریشه در شکست سیاست‌های سرکوبگرانه رژیم با هدف منکوب نمودن جامعه توفانی ایران را دارد.

در این رابطه شاهد هستیم که نه‌تنها میرحسین موسوی، نخست‌وزیر دوران جنگ ضد میهنی و از عوامل کشتار و قتل‌عام زندانیان سیاسی، بلکه آخوند شیاد خاتمی و یا روحانی نیز، پس از گذشت ۵ ماه سکوت مطلق در رابطه با قیام در شهرهای میهن، اکنون یکی پس از دیگری وارد میدان شده‌اند.

سخن از راه‌اندازی پروژه دیگری از سوی اتاق‌های فکر ولی‌فقیه کودک کش در فردای شکست «وکالت می‌دهم» می‌باشد که تلاش دارند تا بر موج نارضایتی و بحران سرنگونی خاک پاشیده و دست به خرید فرصت دیگری برای بازسازی ماشین جهنمی سرکوب بزنند.

میرحسن موسوی که کارنامه ماشین جنگ و اعدام مجاهدین و مبارزین در سال ۶۰ و ۶۷ را در پرونده خود دارد، در پیامی ضمن اعتراف به شکست سیاست استمالت، و اینکه «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» دیگر کارساز نیست، و خواستار «برگزاری همه‌پرسی پیرامون آری یا نه به قانون اساسی موجود» برای «نجات ایران» گردیده است.

خرمردرندی این مهره حزب الهی در همین چند کلمه به‌خوبی قابل‌رؤیت می‌باشد، زیرا وی که به‌یقین از عمق تنفر ملی علیه دیکتاتوری خون‌ریز آخوندی و شکاف عمیق میان جامعه و حاکمیت اطلاع دارد، آگاهانه تلاش می‌کند تا موضوع «سرنگونی» و تغییر این دیکتاتوری را صرفاً به «برگزاری همه‌پرسی» تقلیل داده و بدین‌سان شعار «مرگ بر اصل ولایت‌فقیه» و یا «جمهوری اعدامی نمی‌خواهیم» را در هاله‌ای از ابهام فروببرد.

واقعیت در ایران تحت حاکمیت ولی‌فقیه کودک کش، آن است که اولاً بار طبقاتی جامعه دیگر بر پاشنه سال 88 برپا نیست و مردم ایران سال‌هاست که به یمن نیروی پیشتاز کانون‌های شورشی و به‌ویژه از دی‌ماه سال 96 از کلیت نظام آخوندی عبور کرده‌اند.
شعار «اصلاح‌طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» صدالبته ترجمان این خواسته ملی برای یک جمهوری دموکراتیک و حاکمیت مردمی می‌باشد.
بدین‌سان باید تأکید نمود که هرگونه تلاشی از سوی این باند شکست‌خورده و عامداً به محاق رفته، در این دوران و به‌ویژه از فردای ۲۵ شهریور امسال، به‌یقین با شکست دیگری روبرو خواهد شد.

در نمونه‌ای دیگر نیز باید به تلاش‌های مذبوحانه آخوند شیاد محمد خاتمی، سوگلی بیت ولی‌فقیه در دوران اصلاحات قلابی اشاره نمود تا بدین‌سان به پازل پروژه حکومت برای به منحرف نمودن جامعه بهتر پی ببریم.
سایت حکومتی دیدبان ایران، ازجمله رسانه‌های امنیتی رژیم، مطلبی از وی را منتشر کرده که در آن این آخوند شیاد ازجمله می‌نویسد: «به نظر من "اصلاح خود" هم در ساختار و هم رویکرد و هم رفتار، کم‌هزینه‌ترین و پرفایده‌ترین راه برون رفتن از بحران است».

نیازی به ترجمه این جملات نیست، زیرا بقول معروف، آنچه عیان است، چه حاجت به بیان است.
سخن از استمالت و تلاش دیگری از سوی باند مغلوب در دیکتاتوری ولی‌فقیه می‌باشد که اکنون با نزدیک شدن به دو انتخابات مهم در درون رژیم، تلاش دارد تا خامنه‌ای کودک کش را «بر سر عقل» آورده و سهم خواهی نماید.

به‌یقین نقطه مشترک هردو باند غالب و مغلوب در درون رژیم آخوندی، نه در حاکمیت مردمی، حقوق بشر، خواسته‌های دموکراتیک جامعه و یا آزادی‌های بنیادین، بلکه تنها و تنها برای حفظ کلیت این نظام اهریمنی با تمامی اهرم‌های سرکوبگر آن مانند سپاه مردم‌کش، بسیج سرکوبگر، دوایر متعدد اطلاعاتی و امنیتی و پروژه‌های مخرب تروریسم، صدور بنیادگرایی، اتمی و موشکی نهفته است.

 

برای مطالعه سایر مطالب گزیده ها اینـجـا را کلیک کنید