تصویب قطعنامه شماره ۱۰۰ در حمایت از مقاومت ایران و طرح ۱۰ مادهیی خانم مریم رجوی برای یک جمهوری دموکراتیک، آنهم در آستانه سالروز انقلاب ضد سلطنتی، بهمانند ریختن آب در لانه «عقرب و افعی» ولایت ارزیابی میگردد.
یک دلیل برای این واقعیت نیز همان واکنشهای وحشتزده از سوی متولیان و یا رسانههای حکومتی و بهویژه سپاه مردمکش پاسداران و یا دولت آخوند جلاد ابراهیم رئیسی میباشد.
خامنهای طلسم شکسته که صدالبته از ابعاد سیاسی، اجتماعی، رسانهای و دیپلماتیک این قطعنامه دوحزبی بهخوبی مطلع میباشد، تلاش دارد تا با آسمانوریسمان بافتن، جوهر و روح حاکم براین قطعنامه تاریخی که همان «نفی دو دیکتاتوری شاه و شیخ» است، را در هالهای از ابهام فروببرد.
خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به «فارس» ضمن دستکاری عامدانه این خبر، ازجمله مینویسد: «بیش از ۱۰۰ نفر از اعضای کنگره آمریکا روز چهارشنبه از قطعنامهیی حمایت کردهاند که ضمن طرح اتهامات تکراری درباره اغتشاشات در ایران حاوی بندهایی در حمایت از مجاهدین است».
سخن از دستگاه پروپاگاندای حکومتی درمانده است که خود را به حداقل پرنسیپهای رسانهای متعهد نمیبیند، زیرا همگان بهخوبی مطلع هستند که اولاً سخن از «۱۶۶ نماینده» در میان بوده ونه «۱۰۰» نفر!! در ثانی اطلاق الفاظی مانند «اغتشاشگر» به قیام آفرینان و معترضین که طی 5 ماه گذشته دربهای جهنم را برای خامنهای کودک کش بازنمودهاند، صرفاً با هدف مخدوش نمودن حقایق در ایران آخوند زده صورت گرفته است.
در نمونهای دیگر روزنامه ایران (۲۰ بهمن ۱۴۰۱) در یک خبر کلیشهای اعتراف کرده است: «قطعنامه مذکور جمهوری اسلامی ایران را به «نقض حقوق بشر» متهم میکند و ازآنچه طرح «مریم رجوی» برای «آینده ایران» خواندهشده حمایت کرده است».
بهیقین آنچه را که اتاقهای فکر رژیم آخوندی تا به امروز از درک آن عاجز ماندهاند، وجود واقعیتی بنام ریشهدار بودن این مقاومت با چهره کاریسمای خانم رجوی میباشد.
سخن از زنی شجاع، مدیر، مدبر و الهامدهنده میباشد که اکنون در رأس جنبش سیاسی ایران به تنها هماورد علیه رژیم زنستیز آخوندی و نیز دیکتاتوری مخلوع سلطنت تبدیل گردیده است.
بدینسان جامعه بینالمللی و بهویژه رهبران سیاسی بسیاری از احزاب، دولتهای سایه و پارلمانترها، سندیکاها، سازمانهای مدافع حقوق بشر، شخصیتهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و فکری، بهخوبی به عمق نفوذ اجتماعی مریم رجوی پی برده و بر برنامه مترقی ایشان بهعنوان الگویی برای یک ایران دموکراتیک مهر تائید زدهاند.
در این رابطه نمایندگان کنگره آمریکا ضمن انگشت گذاشتن براین واقعیت ازجمله تأکید کردهاند: «دهها هزار نفر در پاریس در گردهمایی ایران آزاد از یک جمهوری دموکراتیک با جدایی دین و دولت و غیر اتمی و از طرح ۱۰ مادهیی خانم مریم رجوی برای آینده ایران حمایت کردند».
گذشته از این واقعیات، خامنهای درمانده و دستگاه تبلیغاتی حاکمیت بهغلط براین باور بودند که از فردای یک فرمان «قلابی» مبنی بر «عفو» پارهای از اسیران قیامی که اکنون پروسه اجرایی آن در هالهای از ابهام قرارگرفته، موضوع جنایات خود و نیروهای وحشی حکومت در رابطه با کشتار، ترور، سربه نیست نمودن معترضین، شکنجه و یا صدور و اجرای احکام ظالمانه اعدام «خاتمه» یافته است.
اما نمایندگان کنگره آمریکا با شناخت عمیق از ابعاد تبهکاری و جنایات رژیم آخوندی بهخوبی بر وجود نقض وحشیانه حقوق بشر در ایران، اینگونه تأکید کردهاند: «نیروهای امنیتی ایران با مصونیت کامل حداقل ۴۰ کودک را کشته و تعداد زیادی را مجروح کردهاند تا روحیه مقاومت در میان جوانان کشور را درهم بشکنند و سیطره آهنین خود بر قدرت را به هر قیمت حفظ کنند».
این جملات بهیقین ترجمان شکست تلاشهای خامنهای میباشد که اکنون از طریق دوایر و رسانههای حکومتی، چیزی را در بوق و کرنا میکنند، که اساساً در قامت فکری، عقیدتی و سیاسی این حکومت مردمکش نمیگنجد.
برای مطالعه سایر مطالب گزیده ها اینـجـا را کلیک کنید