ئی‌یو ریپورتر: فعالان ایرانی در اروپا دموکراسی را ترویج می‌کنند و با روایتهای سلطنت‌طلب مقابله می‌کنند

 

ئی یو ریپورتر روز جمعه ۵اسفند در گزارشی از تظاهرات ایرانیان آزاده و هواداران مجاهدین و شورای ملی مقاومت در پایتختهای مختلف اروپا نوشت: فعالان ایرانی و مخالفان حکومت دینی حاکم در هفته‌های اخیر در پایتختهای مختلف اروپا از جمله پاریس و بروکسل بسیار فعال بوده‌اند. تظاهرات آنها پیام یک قیام سراسری را که در شهریورماه در سرزمین مادری آنها آغاز شد، تقویت می‌کند.
قیام سراسری ایران تا به امروز با وجود سرکوبهای سنگین که منجر به کشته شدن صدها معترض و زندانی شدن هزاران نفر شده است، ادامه دارد.
فعالان در حالی که برای یک جایگزین دموکراتیک فشار می‌آورند، از سیاست‌گذاران اروپایی می‌خواهند که گرایش دیرینه خود به مماشات با رژیم ایران را کنار بگذارند و سیاست بسیار قوی‌تری اتخاذ کنند. در هفته‌های اخیر آنها به‌طور خاص از اتحادیه اروپا خواسته‌اند که سپاه پاسداران را به‌عنوان یک سازمان تروریستی معرفی کند. این اقدام در طول سال‌ها بارها توسط مریم رجوی، رهبر اپوزیسیون ایران توصیه شده است.
در مقابل، رضا پهلوی، فرزند شاه [مخلوع]، در چندین نوبت آشکارا سعی کرده است با برخی از جناح‌های سپاه ارتباط برقرار کند، گروهی که به‌عنوان مسئول اصلی سرکوب‌هایی که در جریان است، شناخته می‌شود.

پنج ماه گذشته پهلوی که پدرش در انقلاب ۱۹۷۹ ( ۱۳۵۷) خلع شد، تلاش کرده است خود را در بحثها در مورد اعتراضات اخیر و جاری علیه دیکتاتوری مذهبی کشور نمایان کند.

در کنفرانس امنیتی اخیر مونیخ، او یکی از سه فعال به‌اصطلاح اپوزیسیون بود که به جای نمایندگان رسمی رژیم ایران ظاهر شد، که از دعوت آنها، به‌دلیل سرکوب مخالفان و حمایت ایران از روسیه در جنگ بی‌دلیل علیه اوکراین خودداری کرده بودند.
حضور پهلوی در چنین رویدادهایی با واکنش شدید ایرانیان خارج از کشور، به‌ویژه آنهایی که اعضای فعلی گروه‌های فعال دموکراسی هستند، مواجه شده است.

بسیاری از این فعالان در هفته‌های اخیر در راهپیمایی‌های گسترده در سراسر اروپا شرکت کرده‌اند، از جمله یکی از راهپیمایی‌ها در پاریس که به‌مناسبت ۱۱فوریه (۲۲بهمن) سالگرد سرنگونی خاندان پهلوی(قیام ضدسلطنتی) برگزار شد. به‌رغم تلاش‌های پسر شاه برای بازسازی وجهه خانواده‌اش، جامعه مهاجران ایرانی عموماً دیدگاه مطلوبی نسبت به این جنبه از انقلاب ۱۹۷۹ دارد و در عین‌حال دیکتاتوری تئوکراتیک را که جای سلطنت را گرفت، محکوم می‌کند... .
این احساس در راهپیمایی این ماه پاریس به‌خوبی منعکس شد و به همان اندازه در شعارهای قیام در داخل جمهوری اسلامی منعکس شده است. از جمله «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر».
این شعارها هم‌چنین تأکیدی بر این واقعیت است که قیام از تمرکز اولیه خود بر مرگ مهسا امینی در سپتامبر گذشته فراتر رفته است...

استرون استیونسون، عضو سابق پارلمان اروپا، که هماهنگ‌کننده کمپین تغییر ایران نیز هست، در کتاب اخیر خود با عنوان «دیکتاتوری و انقلاب: ایران - تاریخ معاصر» به این نتیجه رسیده است که هم سلطنت و هم دیکتاتوری تئوکراتیک «حقوق بشر جهانی» را انکار می‌کنند. مردم را نابالغ و نیازمند قیم می‌دانند و مشروعیت خود را از منابعی غیر از صندوق رأی و قانون دموکراتیک می‌گیرند. هر دو مرتکب نقض فاحش حقوق‌بشر از قبیل بازداشتهای خودسرانه، محاکمه‌های کوتاه مدت، مجازاتهای ظالمانه و غیرانسانی، شکنجه و اعدام‌های سیاسی شده‌اند. هر دو عملاً حکومت تک حزبی را ایجاد کرده‌اند، کثرت‌گرایی را انکار کرده‌اند، بسیاری از اقشار جامعه را سرکوب کرده‌اند، آزادی بیان یا تشکل را انکار کرده‌اند، مطبوعات آزاد را ممنوع کرده‌اند، و شهروندان را محروم کرده‌اند».

رضا پهلوی طبیعتاً نقض حقوق‌بشر مرتبط با واکنش تهران به قیام کنونی را محکوم کرده است، اما این اظهارنظر توسط فعالان دموکراتیک که به‌شدت از تخلفات خانواده‌اش آگاه هستند، جدی گرفته نمی‌شود. او هرگز علناً این سوء‌استفاده‌ها را رد نکرده است. برعکس او گهگاه از سلطنت پدرش به‌عنوان افتخار یاد کرده است.

به گفته فعالان ایرانی، نزدیک به نیم قرن، خانواده پهلوی و پلیس مخفی آن، ساواک، فعالان سیاسی و روشنفکران اعم از نویسندگان، دانشگاهیان، هنرمندان و شاعران را به طرز وحشیانه‌ای به‌قتل رساندند و شکنجه کردند، در حالی که شکنجه یک «سرگرمی ملی» برای مردم ایران بود. رژیم شاه. همین امر در مورد رژیم آخوندی امروز نیز صادق است، و بنابراین مردم ایران با قدرت متعهد به پشت سر گذاشتن هر دو نوع دیکتاتوری هستند.

فعالان تبعیدی تأکید می‌کنند که مردم ایران با شعارهای خود علیه شاه و رهبر، گذشته و حال را به نفع آینده‌ای دموکراتیک رد می‌کنند و به‌دنبال جمهوری سکولار، دموکراتیک و نماینده‌ای هستند که به حقوق‌بشر احترام بگذارد. و حقوق زنان و اقلیت‌ها و ....