جامعه دردمند ایران از فردای راه افتادن سلسلهای از مسمومیت در مدارس دخترانه در شهرهای قم، تهران، بروجرد و اردبیل بهدرستی انگشت اتهام را بهسوی رژیم کودک کش ولیفقیه دراز کرده است.
سخن از جنایتی است که اکنون در ۶۰ مدرسه، صدها تن از دختران دانشآموز را روانه بیمارستانها نموده و یا در چندین مورد نیز به مرگ آنان منتهی شده است. براین اساس تنها طی هفته گذشته در شهر مذهبی قم بیش از «۱۴۰» دانشآموز دختر دچار مسمومیت گردیده و «۱۷» تن دیگر راهی بیمارستان شدهاند.
در این رابطه باید تأکید نمود که صدالبته دوایر اطلاعاتی و امنیتی حکومت بر ماجرا اشراف داشته، اما از دادن هرگونه توضیحات و یا دستگیری عوامل پشت پرده آن خودداری مینمایند.
ابعاد این وضعیت ضد انسانی به حدی است که اکنون رسانههای حکومتی ناچار گردیدهاند تا موضوع را صرفاً از «شایعات» به «خبررسانی» تبدیل نمایند.
نگرانی خانوادهها، فشار افکار عمومی و عمق تنفر ملی از راه افتادن این دور از سرکوب، در منطق خود نیز به موضعگیری پارهای از متولیان حکومتی انجامیده است.
برای نمونه خبرگزاری حکومتی ایرنا (۷ اسفند ۱۴۰۱) به نقل از یونس پناهی معاون تحقیقات و فناوری وزیر بهداشت رژیم ضمن «عمدی» خواندن این مسمومیتها با ترکیبات شیمیایی در قم گفته است: «مشخص شد افرادی دوست داشتند که تمامی مدارس، بهخصوص مدارس دخترانه تعطیل شوند».
وی سپس میافزاید: «مسمومیت دانشآموزان مدارس قمی ناشی از ترکیبات شیمیایی در دسترس بود». (سایت مجاهدین خلق ۷ اسفند ۱۴۰۱)
در این رابطه یک دانشآموز دختر نیز در گزارشی ازجمله میگوید: «امروز توی مدرسه یه گازی زدن حال همه بد شد. خیلیا از حال رفتن و بااینحال معاونین بچهها رو میفرستادن به زور! جلوتر از اورژانس پلیس فرستادن. داد میزدن برید اگر نرید با اردنگی می بریمتون»!
بدینسان مشخص میشود که دستان آلوده بخشهایی از حکومت و اساساً تفکر ارتجاعی و زنستیزانه آخوندی در پشت این اعمال جنایتکارانه قرار دارند. سخن از تفکری باریشههای بهغایت سرکوبگرانه و در تضاد با دنیای امروزی است که سیاستهای آن علیه آحاد مردم در تاریکخانهها و اتاقهای فکر ولایتفقیه طراحی و به اجرا درمیآیند.
یک نمونه برای این ادعا همان تکذیبیههای مکرر از سوی وزیر آموزشوپرورش در دیکتاتوری ولیفقیه میباشد وی در جمع خبرنگاران حکومتی ازجمله میگوید: «تا الان هیچ آلودگی میکروبی کشف نشده و هیچ عارضه ماندگاری در دانشآموزان مسموم یا کسانی که احساس مسمومیت داشتند وجود ندارد»!!
بهموازات این واقعیات نیز باید به سکوت مرگبار شخص ولیفقیه در این رابطه و یا دولت نحس سیزدهم خود آینه تمام قدی برای سیاست انتقامگیری از دانشآموزان به دلیل حضور گسترده آنان در قیامهای اخیر و همچنین برای نقش مستقیم اتاقهای فکر حاکمیت برای کودک کشی میباشند.
ابعاد جنایت به حدی است که معاون سابق آخوند شیاد محمد خاتمی در توئیتی نوشته است: «بوکو حرام هم از راه رسید».
در نمونهای دیگر نیزآخوند فاضل میبدی، از حوزه علمیه قم، طی مصاحبهای با «شبکه شرق» اذعان کرده است که: «عمدی بودن این ماجرا واقعیت دارد. گفته میشود گروهی موسوم به هزاره گرا مسئول این مسمومیتهای سریالی در مدارس هستند».
در این رابطه نیز خانم مریم رجوی ضمن محکوم نمودن این اقدامات سرکوبگرانه و ضد بشری، ازجمله تأکید کردهاند: «مسمومیت زنجیرهای دختران دانشآموز در قم که سه ماه پیش شروع شده حالا به تهران هم رسیده است، تصادفی نیست. یک جنایت سیستماتیک و بی تردید ناشی از یک اراده خبیث در حکومتی است که هیستری زن ستیزانه آن با توجه به نقش دختران در قیام مضاعف شده است».