خامنهای درمانده پس از گذشت بیش از ۱۰۰ روز از وقوع حملات شیمایی علیه دختران در مدارس، دانشگاهها و خوابگاهها سرانجام به دلیل فشار و اعتراضات داخلی و بینالمللی وارد صحنه شد.
وی در یک اقدام کاملاً نمایشی و در سخنانی که از آن بوی «ساختگی» به مشام میرسید و با کلی «اماواگر» بافی ازجمله میگوید: «اگر واقعاً دستهایی در کار باشد و افرادی، گروههایی، در این زمینه دخالت داشته باشند، این جنایتِ بزرگ و غیرقابلاغماضی است. اگر کسانی تو این کار دست دارند ــ که لابد دست دارند کسانی بلاشک؛ به یک نحوی حتماً کسانی دست دارند ــ بایستی دستگاههای مسئول، دستگاههای اطلاعاتی، دستگاههای انتظامی دنبال کنند»!!
مهملبافیهای خامنههای دختر کش در حالی است که بنا برداده های حکومتی، رسانههای رژیم از دادن هرگونه اطلاعرسانی و شفافیت سازی برای این حجم از حملات بیولوژیک ممنوع شدهاند. طی روزهای اخیر نیز پارهای از رسانهها و خبرنگارانی که دست به تهیه مطلب و افشاگری زدهاند، دستگیر و روانه سیاهچالهای حکومتی گردیدهاند.
سخن از پارادوکسی در درون حاکمیت میباشد که یک سر آن بیت خامنهای و بویژه شخص رهبر نظام با فرمان «آتش به اختیار» قرارداشته و در رأس دیگر ارگانها و باندهای مافیایی مانند بسیج، انصار، شبکههای گسترده لباس شخصیها و یا طلاب وابسته به حکومت.
حاکم مستبد و دروغگو آنچنان خود را به «کوچه علی چپ» میزند که گوئیا نقش بسیج و نیروهای اطلاعاتی در قتلهای زنجیرهای در سال ۸۳ و یا فاجعه اسید پاشی در سال ۹۸ و نقش مستقیم نماینده خود در اصفهان با صدور فرمان برای «اسید پاشی» را فراموش کرده است.
تنها چند ساعت پس از بیان این جملات، بیش از ۱۳۰ دانش آموز مورد حمله قرار گرفتند. بعنوان نمونه35 دانشآموزدر سه مدرسه نیشابور و قوچان با علائم مسمومیت راهی مراکز درمانی گردیدهاند. همچنین مسمومیت ۴۹ دانشآموز دیگر در استان همدان، در یکی از کلاسهای دبیرستان شاهد شهیده مقابل ناحیه یک سنندج نیز ۱۳ دانش آموز دیگر دچار حمله با ماده سمی شدهاند.
.
رهبر حقه باز نظام در ادامه میافزاید: «بایستی دستگاههای مسئول، دستگاههای اطّلاعاتی، دستگاههای انتظامی دنبال کنند و سررشته این جنایت را پیدا کنند، هم عاملان را، هم مسبّبین را و اینها بایستی به اشدّ مجازات محکوم بشوند»!!
بدینسان وی آن چیزی را از دوایر اطلاعاتی رژیم طلب میکند که خود منشأ فساد، تمامی قتلها، سرکوب، سر به نیست نمودنهای قهری و پروندهسازی علیه زنان و دختران میهنمان میباشد.
در این رابطه بسیاری از کارشناسان بدرستی بر چند نکته تاکید نمودهاند. برای نمونه شروع حملات شیمیایی نخست از شهر مذهبی قم آغاز گردیده، امری نشان از وجود دستان آخوندها و دوایر متهجر حکومتی در این ماجرای ضد انسانی را دارد.
همچنین گستردگی حملات که اکنون بیش از ۱۵ استان کشور را در برگرفته، به یقین سخن از وجود «نیرو، سازماندهی، تشکیلات و تجهیزات شیمیایی» دارند که تهیه آنها منطقاً از عهده هیچ فردی به تنهایی امکان پذیر نمیباشد.
سخن از انتقام گیری از زنان و دختران بدلیل نقش رهبری کننده آنان بویژه از فردای شروع قیامها در کشور میباشد که اکنون به خاری در چشم و گلوی دیکتاتوری تبدیل گردیده است. دراین راستا باید به سنبه پر زورنیمی از آحاد جامعه اشاره نمود که با وجود تمامی تمهیدات و سرکوب خونین همچنان پرچم مبارزه علیه تبعیض و برای برابری را برافراشته نگاه داشتهاند.
دراین رابطه خانم مریم رجوی در توئیتی بر نقش مستقیم خامنهای برای این بحران انسانی تاکید و از جمله نوشتهاند: «بعد از ۱۰۰ روز، خامنهای دیرهنگام بیدار شده و از ترس قیام بهدنبال مقصری برای مسمومیت دانش آموزان دختر میگردد که البته کسی جز خودش و دستگاهها و عوامل تحت امر او نیست. در غیر اینصورت باید هیات تحقیق بینالمللی را که از روز اول از مللمتحد خواستیم قبول کند».