موضوع مسکن و بویژه تامین هزینه برای ساده ترین آپارتمان و یا واحد مسکونی، اکنون به یکی از پیچیده ترین و گران ترین بحرانها در تاریخ معاصر میهن مان تبدیل گردیده است.
به یقین ریشه اصلی برای بروز این وضعیت ضد انسانی که در منطق خود به رشد بیمارگونه برای انواع و اقسام حاشیه نشینی، حلبی آبادها، کارتن خوابی، ماشین خوابی، گور خوابی، پشت بام خوابی و لوله خوابی راه برده است، همان وجود نحس دیکتاتوری ولی فقیه با مجموعه عظیمی از شبکههای بانکی و باند های مافیایی در بخش مسکن می باشد.
تمامی داده های حکومتی در این رابطه انگشت اتهام را نخست بسوی سپاه پاسداران با زیر شبکههای ساختمانی و تاسیساتی آن دراز میکنند. برای نمونه آپارتمان سازی های فله ای از سوی این ارگان سرکوبگر مانند مسکن مهر که به غارت آخرین تتمه های نیازمندان راه برده، هنوز در خاطره مردم باقی است.
همچنین ابعاد این بحران اکنون بحدی است که اگر یک کارگر درمند تمامی حقوق و مزایای خود را به مدت ۷۰ سال پس انداز نماید، همچنان از تامین یک سرپناه عاجز خواهد ماند.
بحران مسکن در ایران آخوند زده اکنون بحدی است که برای نمونه بخش قابل توجهی از سبد هزینههای خانوار را به خود اختصاص میدهد. بررسیهای حکومتی نشان میدهد که بعنوان نمونه در بزرگ شهرهایی مانند تهران « به طور میانگین حدود ۶۵ درصد درآمد خانوارها به هزینههای مسکن اختصاص مییابد و در مواردی این عدد به بالای ۹۰ درصد میرسد».
این وضعیت نیز در روند خود بحدی بحران را افزایش داده که برای نمونه قیمت هر متر مربع مسکن در تهران اکنون از « 50 میلیون تومان » نیز فراتر رفته است.
یک رسانه حکومتی در این رابطه اعتراف کرده است : « اگر بخواهیم روی بحث حق مسکن کارگری بحث و مذاکره کنیم باید تورم مسکن کشور را محاسبه کنیم و در این زمینه باید بگوییم که از سال ۱۳۹۵ تاکنون در مدت هفتساله شاهد تورم ۱۰۰۰ درصدی مسکن هستیم». (سایت حکومتی خبرآنلاین ۲۴ فروردین ۱۴۰۲)
این آمار و ارقام به یقین نشان از نوک کوه یخی بنام فساد ساختاری، غارت و بلبشو و شکست سیاست های اقتصادی در دیکتاتوری ولی فقیه را دارند. سقوط ارزش پول ملی درمقابل ارزهای خارجی، خود نیز به یکی از دلائل دیگر برای بحران مسکن تبدیل گردیده است، زیرا به هر میزان که نرخ ارزهای خارجی مانند دلار افزایش می یابد ، به همان میزان نیز بهای مصالح ساختمانی رشد نجومی را به ثبت می رساند. رشد بهای مصالح ساختمانی نیز در منطق خود به افزاش شدید بهای مسکن راه می برد، امری که اکنون در چرخه مخرب ساخت و ساز بخوبی قابل رویت می باشد.
همچنین شاهد هستیم که خامنه ای درمانده بعوض راه اندازی طرح های ضربتی برای مردم دردمند میهن مان، با حاتم بخشی، دست به بازسازی شهرهای جنگ زده در عراق و یا سوریه و لبنان زده است. خانه سازی برای مزدوران بشار اسد جنایتکار و یا حزب الشیطان تروریست نیز تماما از درآمد های ملی ما ایرانیان تامین می گردند.
مضافا براین واقعیت نیز باید به سیاست های دروغ درمانی از سوی دولت نحس سیزدهم اشاره نمود. خاطرمان هست که آخوند جلاد ابراهیم رئیسی در تمامی نمایشات انتخاباتی از تامین و ساخت « ۴ ملییون مسکن » خبرداده بود !! امری که اکنون به لطیفه ای و مزاح در میان مردم تبدیل گردیده است.