"ایمان بدون مرز"
کتاب اسقف ترقیخواه و محبوب فرانسه زنده یاد ژاک گایو
اهدایی به برادر مجاهد مسعود رجوی
نشریه اتحادیه انجمنهای دانشجویان مسلمان - شماره ۱۳۴ - دوم اردیبهشت ۱۳۶۷
مجاهدین مثل رنگینکمانی هستند که آسمان و زمین را به هم وصل میکنند
و از این سر جهان تا سر دیگر آن کشیده شدهاند
تا که صلح و عدالت دیگر هیچ مرزی نشناسد
اسقف گایو:
"تقدیم به آقای مسعود رجوی، به نشانهٔ دوستی و قدرشناسی از مبارزاتش"
"به آقای رجوی بگوئید من برای نوشتن این یادداشت و نوشتن نام او روی کتاب، زانو زدم"
اسقف گایو کشیش ترقیخواه فرانسوی و یار بزرگ و فراموشی ناپذیر مقاومت ایران که روز چهارشنبه ۲۳ فروردین در پاریس درگذشت، در سال ۱۳۶۷ یک نسخه از کتاب خود بهنام «ایمان بدون مرز» را به برادر مجاهد مسعود رجوی هدیه کرد.
اسقف گایو در مؤخره کتاب خود نوشته است:
"مجاهدین مثل رنگینکمانی هستند که آسمان و زمین را به هم وصل میکنند و از این سر جهان تا سر دیگر آن کشیده شدهاند تا که صلح و عدالت دیگر هیچ مرزی نشناسد"
اسقف گایو، نوشته است:
تقدیم به آقای مسعود رجوی، به نشانهٔ دوستی و قدرشناسی از مبارزاتش. ۳۰/۳/۸۸- ژاک گایو".
وی هنگام نوشتن این عبارت، کتاب را روی میز کوچکی گذاشته و خود روی زمین زانو زد و گفت: "به آقای رجوی بگوئید من برای نوشتن این یادداشت و نوشتن نام او روی کتاب، زانو زدم."آقای گایو اسقف شهر "اورو" میباشد و بهخاطر مواضع ترقیخواهانهاش بهویژه مبارزاتش در دفاع از مردم و انقلاب فلسطین معروفیت دارد. وی در جریان اعتصابغذای حماسی و شکوهمند ۴۰روزهٔ مجاهدین [در آذر و دیماه ۱۳۶۶ که ژاک شیراک نخستوزیر وقت فرانسه گروهی از آنها را به گابن اخراج کرد]، آشنایی عمیقتری با سازمان مجاهدین خلق ایران و آرمان رهائیبخش مجاهدین پیدا کرد و شیفتهٔ شخصیت برادر مجاهد مسعود رجوی گردید. اسقف گایو در بخشی از کتاب خود بهنام "ایمان بدون مرز"از احترام عمیق خود نسبت به آرمان مجاهدین سخن گفته و کتاب خود را با توصیف تأثیری که از اعتصابغذای قهرمانانهٔ مجاهدین پذیرفته بپایان میبرد. ترجمهٔ آخرین صفحهٔ کتاب چنین است:"به دعوت ایرانیانی که اعتصاب غذا کردهاند، به نزد آنها در پاریس میروم. آنها علیه اخراج شتابزدهٔ چهارده نفر از نزدیکانشان به اعتراض برخاستهاند. بیشتر اخراجشدگان از موقعیت پناهندگی سیاسی برخوردار هستند. این جریان خیلی سر و صدا بهراه انداخته است. ایرانیها سیوپنجمین روز اعتصاب غذایشان را در کاروانها آغاز کردهاند. با آنها و خانوادههایشان صحبت میکنم. از آنچه میبینم و میشنوم منقلب شدهام. برای ملاقات آنها که وضعیتشان خطرناک شده مرا به بیمارستان هدایت میکنند. روبهروی یک جوان ایرانی ۲۹ساله به اسم حسین قرار میگیرم. او در حالیکه ضعیف شده و زیر سرم قرار دارد، با دیدن من لبخند میزند. قاطعیت او در مبارزه، در نگاهش که به اندازهٔ یک اقیانوس عظمت دارد، نمایان است. به من میگوید: «چیزی که به من کمک میکند تا استقامت کنم، بینشی است که نسبت به جهان دارم؛ بینش صلح. من عاشق زندگی هستم. من همسر و یک بچه دارم و بسیار دوستشان دارم. برای آنها و برای همهٔ انسانها آمادهٔ مردن هستم (مردن). برای پیشبردن صلح. من تشنهٔ عدالت هستم. برای همین است که میتوانم از بطری آبی که در کنارم هست صرفنظر کنم. وقتی تشنهٔ عدالت باشیم، میتوانیم از همه چیز صرفنظر کنیم». سخنان حسین مرا غرق در سرور میکند و به من قدرت میبخشد. آنها مثل رنگینکمانی هستند که آسمان و زمین را به هم وصل میکند و از این سر جهان تا سر دیگر آن کشیده شدهاند تا که صلح و عدالت دیگر هیچ مرزی نشناسد. تنها مبارزهیی که ارزشمند است، مبارزه برای انسانهاست. "یادآوری میشود که اسقف گایو چندی پیش نیز طی مصاحبهیی با روزنامهٔ فرانسوی لاکروا از علاقه و احترام عمیق خود نسبت به مبارزات سازمان مجاهدین خلق ایران سخن گفته و تصریح کرده بود که:"مجاهدین برای انسانها مبارزه میکنند و این تنها مبارزهییست که واجد ارزش است. "