به یقین هیچ ناظر بیطرفی برسر این واقعیت که برجام با تمامی تلاش ها برای احیای آن، اکنون نفس های آخر خود را میکشد ، شکی باقی نمانده است.
یک دلیل برای این روند نیز همان وجود سیاستهای مخرب رژیم آخوندی از فردای بروی کار آمدن دولت جدید آمریکا در کاخ سفید میباشد.
دراین راستا نیز خامنه ای زهر خورده که از بی عملی و دست روی دست گذاشتن طرف های مقابل مطئمن میٰبود ، در سایه راه اندازی دور جدید سیاست « مذاکره برای مذاکره» ، دست به بازسازی ماشین ضربه خورده اتمی خود زد.
افزایش شمار سانتریفیوژٰها بویژه بکارگیری آبشارهای مدل جدید، رفتن بسوی غنی سازی ۲۰ و سپس ۶۰ و اخیرا نیز ۸۹درصدی ، عدم همکاری و شفافیت با بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی و وجود حجم بزرگی از ذخایر اورانیوم غنی شده ، ( تنها در نمونه ۳و نیم درصدی بالغ بر ۳۲۰۰ کیلوگرم) ، تماما در این پازل مخرب قرار دارند.
سایت حکومتی دنیای اقتصاد ( ۲۸فروردین ۱۴۰۲) در گزارشی به چشم انداز برداشته شدن تحریم های تسلیحاتی و بویژه موشکی رژیم پرداخته ومی نویسد: « در مهر سالجاری، یعنی ۸ سال بعد از امضای برجام، محدودیت سازمان ملل در برنامه موشکهای بالستیک ایران برداشته میشود. بنابراین کشورهای اروپایی و آمریکایی امروز این تحلیل را دارند در شرایطی که ایران بعد از خروج یکجانبه دونالد ترامپ از برجام، برخی محدودیتها را در خصوص برنامه هستهایاش نادیده گرفت و سانتریفیوژهای پیشرفته ساخت و به غنیسازی اورانیوم ۶۰درصد روی آورد دیگر دلیلی ندارد آنها به مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام پایبند باشند».
به یقین این همان نخ نبات سیاست « کش و قوس » دادن از سوی دیکتاتوری ولی فقیه طی دو سال و نیم گذشته می باشد. سخن از هدف برای از برداشته شدن تحریم های تسلیحاتی، بویژه موشکی مصرح در قطعنامه 2231 می باشد که در صورت عملی شدن، دستان آلوده سپاه مردم کش پاسداران، نیروی تروریستی قدس و زیر شبکه های بنیاد گرای حکومت در منطقه را برای جنگ افروزی، ترور و کشور گشایی باز خواهد نمود.
دراین راستا نیز باید تاکید نمود که هنوز تحریم های تسلیحاتی برداشته نشده، رژیم آخوندی در سایه بی عملی طرف های مقابل همچنان به خرید و توسعه برنامه های مخرب خود ضریب دوچندان زده است. ارسال و شلیک موشک و پهپاد به کشورهای اسلامی و منطقه ای از طریق نیروی تروریستی قدس و یا گروه های تروریستی طی این مدت ، به یقین به معنای وجود کارنامه ای با معدل « صفر» برای طرف های مذاکره کننده با دیکتاتوری ولی فقیه می باشد.
خاطرمان هست که مقاومت ایران در فردای بروی کار آوردن آخوند جلاد ابراهیم رئیسی به این واقعیت که یکی از اهداف خامنهای برای یکدست نمودن حکومت ، همان رسیدن « به سلاح اتمی » میباشد، تاکید ویژه نموده بود.
اکنون نیز به عینه مشاهده می شود که به چه میزان این تحلیل مبتنی بر واقعیت ها و داده های اصولی بوده ، بطوریکه دیگر امکان هرگونه کنترل و یا بازگشت برای این چرخه مخرب به گذشته میسر نمی باشد.
این گزارش در ادامه به باج خواهی های رژیم آخوندی برای مذاکرات آتی نیز اشاره کرده و می افزاید : « در مقطع فعلی که برای غرب مطلوب است تا توافقی با تهران امضا شود که در آن بندهای غروب آفتاب تمدید شود، در مقابل ایران نیز دست و پا بسته نخواهد بود چرا که در حال غنیسازی ۶۰ درصدی است، سانتریفیوژهای نسل جدید دارد و ذخایر ۲۰ درصدش هم افزایش چشمگیری داشته است، بنابراین میتواند مطالبات خود را مطرح کند و امتیازات مدنظرش را بگیرد».
همچنین یک کارشناس رژیم چشم انداز ایفای نقش ویژه به چین را مورد نظر قرارداده و تاکید کرده است که بدلیل نقش این کشور برای ایجاد رابطه میان دیکتاتوری ولی فقیه و کشور عربستان، می تواند نقش مشابهی نیز برای دور بعدی مذاکرات در شورای امنیت ملل متحد ایفا نماید.
وی در این رابطه تاکید دارد : « برجام کارویژه خود را از دست داده اما در شرایط موجود امکان تنظیم توافق جدیدی در روابط ایران با کشورهای شورای امنیت سازمان ملل وجود دارد. در این راستا چین میتواند نقش میانجی و متعادلکننده روابط ایران با آمریکا و اروپا درباره موضوع هستهای را داشته باشد. ضرورتهای راهبردی چین در خلیجفارس و خاورمیانه و نیازهای اقتصادی ایران، میتواند عامل اساسی تحقق چنین هدفی باشد.»