ابر بحرانی بنام آب در دیکتاتوری ولی فقیه تابع مستقیمی از سیاستهای شکست خورده حکومت، بویژه سوء مدیریت و وجود دستان آلوده سپاه پاسداران میباشد.
متولی اصلی برای مهمترین مایع حیات در ایران آخوند زده ، سپاه مردم کش پاسداران با مجموعه عظیمی از زیر ساختارهای غارتگرانه آن میباشد.
ساخت سدهای غیر استاندارد، بهره برداری غارتگرانه از منابع زیر زمینی آب، انتقال بی رویه منابع آبی، منحرف نمودن مسیر رودخانه ها، ایجاد هزاران چاه غیر استاندارد و یا صادرات آب کشور با هدف دستیابی به دلار به یقین از جمله سیاست های مخرب طی چها ردهه گذشته می باشند که در منطق خود به بروز فاجعه دیگری بنام « محیط زیست » نیز راه برده است.
ابعاد این وضعیت بحرانی نیز به بروز مجموعه ای عظیم از دیگر بحران ها مانند خشکسالی گسترده ، مهاجرت روستائیان به بزرگ شهرها، رکود شدید در بخش کشاورزی و تولیدی و نارضایتی عمومی و نیز زمینه سازی برای جنگ آبی ضریب زده است.
براین منطق نیز شاهد هستیم که صنعتی بنام کشاورزی در ایران اکنون بدلیل نبود سیستم های بروز شده و کمبود شدید آب، کم کم به تاریخ می پیوندد و بسیاری از کشاورزان ضربه پذیر که توان و قدرت مالی برای تامین آب مصرفی زمین های خود را ندارند ، عطای کشاورزی رابه لقای آن فروخته و به ترک روستاها و حاشیه شهرهای بزرگ روی می آورند.
ابعاد بحران آب که رژیم آخوندی بروز آن را صرفا به مقوله کمبود « ریزش باران » مربوط می سازد ، اکنون بحدی است که آخرین داده های حکومتی از وجود کم آبی در پشت حداقل « ۶۰۰ سد» کشور خبرداده اند.
یک کارشناس حکومتی در این زمینه می گوید: « دغدغه اصلی مدیریت منابع آب کشور این است که به طور پیوسته میزان بارشهای سالیانه نسبت به میانگین سالیانه افت پیدا کرده است. با این حال ساخت سدها به دنبال پاسخ به کمبود منابع آب (عرضه آب) بوده است ولی در عمل و پس از ساخت حدود ۶۰۰ سد همچنان با افت بارشها در حدود یک دهه اخیر و کمآبیهای نگرانکننده روبرو هستیم». ( خبرگزاری حکومتی ابنا ۳۰ فروردین ۱۴۰۲)
بدین سان شخص می شود که نخ نبات برای سیاست های راهبردی رژیم آخوندی همان دست دعا بلند کردن بسوی آسمان و عجز و لابه برای بارش باران است و نه راه اندازی و طراحی سیاست های نوین و مدون آبی به مانند بسیاری از کشورهای پیشرفته.
بدین سان کارشناسان حکومتی اکنون از وجود بحرانی بی آبی برای حداقل « ۵۰ درصد» از کشور سخن می گویند.
در راستای خشکسالی برای سد های کشور، سایت حکومتی قطره ( ۲۸ فروردین ۱۴۰۲) نیز به بروز بحران برای دو سد مهم که پایتخت ۱۲ میلیونی را آب رسانی می کنند اشاره و می نویسد: « در حال حاضر ذخیره سد طالقان به ۴۱ درصد رسیده و با این احتساب کسری آن در مقایسه با مدت مشابه سال قبل ۱۷ درصد است».
دراین راستا دادههای بینالمللی بصراحت تاکید دارند که « کشور ایران در آستانه قرار گرفتن در بحران آبی است. با توجه به اینکه در دهههای ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ خورشیدی حدود ۶۹ درصد از کل آب تجدیدپذیر سالیانه مورد استفاده » قرار گرفته است.
این گزارش تاکید دارد « با نرخ بهرهبرداری کنونی، ۱۲ استان از ۳۱ استان ایران طی ۵۰ سال آینده سفرههای زیرزمینی خود را به طور کامل خالی خواهند کرد» و « کشور ایران برای حفظ وضع موجود خود تا سال ۲۰۲۵ باید بتواند ۱۱۲ درصد به منابع آب قابل استحصال خود بیفزاید که این مقدار با توجه به امکانات و منابع آب موجود غیرممکن به نظر میرسد». ( سایت دانشنامه آزاد)
مضافا براین واقعیت نیز باید به نبود بودجه برای بخش های آبی کشور اشاره نمود. هزینه های سنگین نظامی و اتمی و امنیتی که اکنون کمر صندوق های دولتی را خرد کرده اند، دیگر امکانی برای تامین بودجه برای این بخش حیاتی باقی نگذاشته است.
برای مطالعه سایر مطالب گزیده ها اینـجـا را کلیک کنید