بحران ورشکستگی برای دولت نحس سیزدهم نه تنها خود را در ورشکستگی اقتصادی و رکود شدید تولیدی به نمایش گذاشته، بلکه فراتر از آن اکنون به سیاهچالهای بنام « کسری بودجه » نیز راه برده است.
ابعاد این ابر بحران برای دیکتاتوری ولی فقیه بحدی است که داده های حکومتی سخن از وجود « ۷۹۴ هزار میلیارد تومان» کسری بودجه را دارند.
دراین رابطه رسانه حکومتی ساعت ۲۴( ۱ خرداد ۱۴۰۲) در مطلبی تحت عنوان « دم خروس کسری بودجه شگفتانگیز بیرون زد » ، به پنهانکاری های عامدانه آخوند رئیسی و دستکاری در آمار و ارقام اذعان کرده و می نویسد: « مدیران ارشد اقتصادی دولت سیزدهم چندینبار گزارش دادند دولت بودجه ۱۴۰۱ را بدون کسری اجرا کرده است و این را سند افتخار خود میدانند و میگویند دستاورد بزرگی بوده است. با این همه اقتصاددانان و آگاهان به بودجهبندی هرگز باور نکردند دولت بتواند در وضعیت ویژه سیاست خارجی و در غیاب درآمدهای حاصل از صادرات نفت خام بودجه بدون کسری را اجرایی کند».
کسری بودجه در علم اقتصاد به معنای ریختن سم بداخل جامعه می باشد، زیرا تبعات آن نخست بطور مستقیم بر دوش مردم تحمیل میگردند. براین اساس رژیم آخوندی بدلیل وجود هزینه های سنگین غیر متعارف، دست به حذف بودجه برای بسیاری از نیازمندیهای جامعه در زمینه های معیشت، بهداشت و درمان، مسکن، خدماتی، آبادانی، اشتغال زایی، تولیدی و آموزشی زده تا بدین سان برای هزینههای خود در زمینههای نظامی و صدور بنیادگرایی به تعادل دست یابد.
رشد و نمو این ابر بحران نیز به یقین ریشه در چندین عامل مهم دارند. هزینه های سنگین حکومتی برای مصارف نظامی و امنیتی، پروژه های مخرب اتمی و موشکی و نیز وجود سوء مدیریت و فساد سازمان داده شده از جمله آنان می باشند.
بحران نبود بودجه برای مردم دردمند در حالی است که نیم نگاهی منظر شهرها بویژه استانهایی مانند سیستان و بلوچستان، کردستان، لرستان، کرمان، مناطق زر خیز در جنوب کشور و حتی بزرگ شهرها با خیل عظیم آلونک خوابی ها ، پرده از ابعاد واقعیت ها بر می دارند.
سخن از ابر بحران دیگری بنام فقر و فلاکت در ایران می باشد که ریشه و زمینه ها برای پدیدار شدن آنها تماما در حکومت غارتگر و سرکوبگر ولی فقیه نهفته است.
این گزارش در ادامه قدری به عمق بحران رفته و سپس می افزاید : « یک مقام سازمان برنامه و بودجه به خبرنگاران گفته است: «کسری بودجه عمومی در سال ۱۴۰۱ حدود ۳۰۴ هزار میلیارد تومان بود، کسری هدفمندسازی حدود ۱۹۰ هزار میلیارد تومان، تعهدات سال ۱۴۰۱ دولت به تامین اجتماعی و بانکها هم حدود ۳۰۰ هزار میلیارد تومان است، بنابراین کسری واقعی بودجه در سال گذشته، حدود ۷۹۴ هزار میلیارد تومان بود».
همچنین باید یادآور گردید که موضوع کسری بودجه تنها در آمار و ارقام های فوق پنهان نمیباشد ، بلکه بسیار فراتر به ریشه های دیگری مانند ابعاد بدهی های دولت نحس سیزدهم به بانک ها، از جمله بانک مرکزی متصل است.
برای نمونه و بنابر داده های رژیم، میزان بدهی های دولت آخوندی به بانک ها اکنون به رقمی « حدود ۱۱۴۴ هزار میلیارد تومان » و بدهی به « شرکتهای دولتی نیز حدود ۱۸۹۴ هزار میلیارد تومان» رسیده است.
این جملات به معنای ورشکستگی کامل حکومتی است که در آن فساد، غارت و سوء مدیریت اکنون به یکی از سیاستهای راهبردی برای خامنه ای تبدیل گردیده، بطوریکه بحران ورشکستگی به مانند سیاهچاله ای در حال حرکت و بلعیدن تمامی منابع مالی در کشور میباشد.
بدین سان رشد سرسام آور نقدینگی، پمپاژ اسکناس بدون پشتوان به بازار، سقوط ارزش پول ملی ، شتاب تند تورم و به تبع آن گرانی سرسام آور تماما در این پازل مخرب قرارگرفته اند.
برای مطالعه سایر مطالب گزیده ها اینـجـا را کلیک کنید