رژیم آخوندی - بحران آب در سایه بی کفایتی 

 

میلیون ها هموطن دردمند طی روزهای اخیر با بحرانی بنام « قطع آب» در بسیاری از شهرهای کشور، بویژه پایتخت دست و پنجه نرم می‌کنند.
آب به معنای وجود حیات و روند تکامل است و نبود آن نیز ترجمان مرگ و میر، بیماری، خشکسالی، فقر و فلاکت می باشد. 

به یقین ریشه اصلی برای بروز این وضعیت ضد انسانی، آنهم  با آغاز فصل گرما، در سوء مدیریت و تخریب زیر بناهای محیط زیستی و آبی کشور نهفته است.
یک دلیل برای این واقعیت نیز همان سیاست آبی از سوی رژیم آخوندی است که طی قریب چهاردهه گذشته به بروز خشکسالی‌های گسترده برای دریاچه‌ها، تالاب‌ها، رودخانه‌ها و بسیاری از بستر‌های زیرزمینی آب راه برده است.

دراین رابطه داده های میدانی در پایتخت از بی آبی و قطع آب آشامیدنی در  بخش های بزرگی مانند « ستارخان، صادقیه، گیشا، اشرفی اصفهانی، هفت تی، خیابان بهار در محدوده طالقانی، قلهک در منطقه ۳ و نارمک، چهارراه لشگر» خبر داده اند. 
این وضعیت بقدری بحرانی است که رژیم آخوندی ناچار گردیده تا به مانند دوران پیش از رنسانس صنعتی، آب آشامیدنی  را با انواع و اقسام وسائل نقیله و اولیه ،  مانند بشکه  و یا تانکر به پاره ای از مناطق برساند. 
  
یک گزارش حکومتی ضمن اعتراف به سوء  و نبود مدیرت بحران از جمله نوشته است: « در این میان آبفای تهران روز دوشنبه اعلام کرد که بر اثر بارش باران، جاری شدن سیلاب و رانش گسترده زمین و کوه در حوالی جاده چالوس، مسیر انتقال آب از سد امیرکبیر به تأسیسات آبرسانی تهران در بستر رودخانه کرج مسدود شده بود و وعده رفع مشکل آب را داده بود اما مشاهدات حاکی از آن است که نه تنها قطعی آب در این بازه زمانی برطرف نشده‌است بلکه گسترده‌تر نیز شده‌است و محله‌های جدیدی مانند قائم مقام فراهانی، هفت‌تیر و مدرس نیز به آب شرب دسترسی ندارند». (سایت حکومتی شرق ۲۵ خرداد ۱۴۰۲) 

گرچه دیکتاتوری ولی فقیه به مانند همیشه تلاش دارد تا بحران  را صرفا  به بروز « حوادث طبیعی »  مانند سیل یا بارش باران گره زده و بدین سان سوء مدیریت، بلبشو، بی کفایتی  و نبود زیرساختارها در حاکمیت غارتگر و دزد آخوندی را  مخدوش نماید ، اما واقعیت دراین میان آن است که بحران آب در ایران آخوندزده  به هیچ وجه پدیده ای نوظهور و یک روزه  نیست.
کافی است تا در این رابطه به طبیعت جان داده ایران و بخش های سابقا زرخیز کشور نظری افکنیم ، تا به عمق بی مسئولیتی و فاجعه محیط زیستی که این حکومت برای مردم ایران رقم زده ، پی برده شود.

دراین رابطه نیز باید به ابعاد نشست زمین در بخش های بزرگی از کشور بویژه در مناطقی مانند یزد ، اصفهان ، دشت تهران بزرگ  اشاره نمود که اکنون رژیم آخوندی را در صدر جدول جهانی قرار داده است. 
یک کارگزار حکومتی در بخش محیط زیست اعتراف کرده است که  پدیده فرونشست زمین، «خزنده و برگشت‌ناپذیر» است: فرونشست سالانه زمین در برخی مناطق مانند جنوب دشت تهران و همچنین دشت‌های فسا و جهرم به ۴۰ تا ۵۴ سانتی‌متر در سال رسیده که به معنای  صد  برابر بیش‌تر از استاندارد جهانی  است ». ( سایت حکومتی جماران ۲۵خرداد ۱۴۰۲) 

دراین راستا نیز همگان می دانند که فرونشست زمین بدلیل تخلیه منابع آبی زیرزمینی بارز می‌گردد، امری که نشان از تاراج منابع ابی کشور از سوی باند های مافیایی رژیم بویژه سپاه مردم کش پاسداران  و پروژه های مخرب اتمی آن را دارد.

همچنین بحران آب در ایران آخوند زده بحدی است که اکنون نه تنها شهرنشینان، بلکه کمر بسیاری از اقشار ضربه پذیر و بویژه روستائیان و کشاورزان محروم را خرد کرده  و بدین سان در چرخه مخرب خود نیز به  بروز فقر و فلاکت و یا کوچ اجباری برای میلیون ها خانوار و نابودی صنعتی بنام کشاورزی راه برده است.