تازه ترین سخنان خامنهای کودک کش در جمع کارگزاران ومتولیان رژیم در قوه قضائیه به یقین ترجمان واقعیتی بنام عمق تنفر اجتماعی از این ارگان سرکوبگر و وجود فساد در دستگاهی است که منطقا باید مرجعی برای عدل و عدالت در جامعه باشد.
دراین راستا آنچه که طی گذشت نه ماه از قیام در شهرهای میهن به اثبات رسیده، وجود این حقیقت است که قوه قضائیه اکنون به بخشی از ماشین سرکوب، خون ریزی، صدور احکام اعدام، حبسهای طویلالمدت و احکام تبعید علیه مخالفان و اسیران قیامی تبدیل شده است.
یک دلیل برای این امر را نیز باید در راس این نظام فاسد و سرکوبگر جستجو نمود.
سخن از آخوند غلامحسین اژه ای، از شاگردان مدرسه حقانی یا همان آخوند دژخیم و گوشتخوار می باشد که کارنامه ای بس سیاه و سرکوبگرانهای را با خود یدک می کشد.
وی که از سال ۱۴۰۰ با حکم علی خامنهای، به عنوان رئیس قوه قضائیه منصوب گردیده، پیشتر در دوایر مختلف اطلاعاتی، امنیتی و قضائی نقش آفرینی کرده است.
از جمله سمتهای وی « دادستان دادگاه ویژه روحانیت، وزیر اطلاعات در دولت نهم و دادستان کل کشور و عضومجمع تشخیص مصلحت نظام» می باشد .
همچنین بدلیل مشارکت و نقش وی در سرکوب خونین مردم ایران، وزارت خزانهداری ایالات متحده آمریکا آخوند اژهای را به دلیل نقض جدی حقوق بشر، دستگیری و شکنجه مخالفان و معترضان در لیست سیاه قرار داده است.
مضافا براین نکات نیز باید به آمار وحشتناک اعدام ها در ایران آخوند زده که تنها طی اردیبهشت ماه امسال بالغ بر « ۱۴۲» نفر می گردد ، آشاره نمود که خود ادله ای برای وجود سبعیت و دنائت و نیز پتانسیل بالای سرکوب از سوی این قوه قهریه در نظام آخوندی میباشند.
خامنه ای در سخنان خود یکبار دیگر با صدور حکم حکومتی بر ادامه این بحران انسانی تاکید و از قوه قضائیه خواست تا همچنان علیه جامعه با خشونت و بی رحمی دست به صدور احکام بزند؛
وی از جمله می گوید : « جلوگیری از ترساندن و بر هم زدن امنیت روانی مردم در فضای مجازی و غیر مجازی از مظاهر تامین حقوق عامه است که دستگاه قضا باید با برنامهریزی و انضباط و قاعده، این وظیفه دشوار را به خوبی انجام دهد». ( خبرگزاری حکومتی ایلنا ۶ تیر ۱۴۰۲)
علاوه بر نکات فوق نیز باید به وجود فساد سیستماتیک در این ارگان پوسیده آخوندی اشاره نمود.
نمونههایی مانند « اکبر طبری » در دوران آخوند صادق لاریجانی، زمین خواری و فساد گسترده در میان قضات حکومتی که آخوند اژهای بر تمامی پروندههای آنها خاک پاشیده است، به یقین بخش جدایی ناپذیری از ابعاد فساد ساختاری در قوه قضائیه را به نمایش میگذارند.
خاطرمان هست که آخوند یزدی به هنگام انتصاب بر مسند قوه قضائیه با کلماتی مانند « ما وارث یک ویرانه و خرابه » هستیم از ابعاد این پدیده شوم در یکی از مهم ترین ارکان رژیم پرده برداشته بود.
همچنین ابعاد فساد ساختاری ، رشوه خواری، باند بازی، کلاشی و کلاهبرداری از مردم دردمند و یا پرونده سازی و وجود باند های مافیایی در قوه قضائیه بحدی است که ولی فقیه درماند از ان با واژه هایی مانند « مخدوش نمودن» چهره قضا نام می برد.
وی در این رابطه اعتراف می کند: « اما سوء استفاده اقلیتی کوچک در هر نقطه کشور، چهره قوه قضائیه را مخدوش میکند و مایه قضاوت نادرست درباره کُل این قوه میشود. فساد درون قوه را هر قدر هم کم باشد باید ریشهکن کنید».
برای مطالعه سایر مطالب گزیده ها اینـجـا را کلیک کنید