روز پنجشنبه ۲۲تیر، به دعوت بنیاد لوئیجی اینآودی مریم رجوی در جلسهیی در این مرکز تحقیقاتی شرکت کرد و در مورد بحرانهای اقتصادی و اجتماعی گریبانگیر رژیم آخوندی و آخرین تحولات قیام و مقاومت مردم ایران و سیاست درست در مقابله با این رژیم سخنرانی کرد و به سؤالات مختلف پاسخ داد.
بنیاد اینآودی ۶۲سال پیش تشکیل و به اسم اولین رئیسجمهور ایتالیا بعد از جنگ دوم جهانی نامگذاری شده است و یک مرکز تحقیقاتی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در ایتالیاست.
دبیرکل این بنیاد، سناتور آندرآ کونجینی در ابتدای این جلسه، ضمن خیرمقدم به مریم رجوی گفت مهم است که افکار عمومی غرب بهطور مداوم از آنچه در ایران میگذرد مطلع باشند و برای آرمان یک ایران دموکراتیک مهم است که توجه عمومی در غرب کم نشود.
ما در فراخوانی از دولتهای اروپایی و غربی خواستیم تا با هم حرکت کنند. ما در طرف خاصی نیستیم، ما در کنار مردم ایران هستیم. من طرح ۱۰مادهیی خانم رجوی را خواندهام، در مورد حق رأی همگانی صحبت میکند، از برابری زن و مرد و در مورد آزادی مطبوعات صحبت میکند، از پلورالیسم و پارلمانتاریسم صحبت میکند و هیچکدام از آن ۱۰ماده نیست که کسی در ایتالیا یا در جهان که خود را آزادیخواه میداند، با آنموافق نباشد. بنابراین اگر این مبنای حرکت است، این برنامه و مبنای حرکت ما نیز هست!
سپس سناتور جولیو ترتزی، که در عینحال هماهنگکننده امور بینالملل و کمیته علمی بنیاد لوئیجی اینآودی است، طی سخنانی به بیانیه اکثریت سنا و مجلس نمایندگان ایتالیا اشاره کرد و گفت: امضای این بیانیه توسط اکثریت مجلسین ایتالیا، تأییدی است بر اینکه اعتقاد به شورای ملی مقاومت ایران و مجاهدین خلق، که بخش بزرگ این شورای گسترده به رهبری خانم مریم رجوی را تشکیل میدهند، تا چه اندازه دقیق و شناختهشده و ریشهدار است.
سناتور ترتزی در پایان خواستار چند اقدام عملی شد، از جمله: مبارزه با تروریسم، تعطیل کردن مراکز رژیم که از تروریستها حمایت میکنند، قطع همکاریهای تجاری و بازرگانی و قطع همکاریهای امنیتی بیناللملی با سپاه پاسداران و نهایتاً گذاشتن این سپاه در لیست سازمانهای تروریستی.
مریم رجوی، در سخنرانی خود در این جلسه، به بررسی وضعیت انفجاری جامعه ایران و چنگانداختن سپاه پاسداران بر بخش اعظم اقتصاد کشور پرداخت و گفت: دستکم نیمی از تولید ناخالص داخلی ایران در فعالیتهای مالی و تجاری شرکتها و بنیادهای ولایت فقیه و سپاه پاسداران در گردش است. هزینه سپاه پاسداران، بسیج، گروههای شبهنظامی نیابتی در لبنان، فلسطین، سوریه، عراق ویمن، بهعلاوه برنامه موشکی و اتمی و ساخت پهپاد، روی دوش اقتصاد ایران سنگینی میکند.
سپس آقای جورجیو روتلی سردبیر نشریه فورمیکه مدیریت برنامه را به عهده گرفت و سؤالاتی را در مورد وضعیت اقتصادی و اجتماعی ایران و برنامههای مقاومت به بحث گذاشت. متن سخنرانی مریم رجوی در این جلسه را در اینجا میخوانید:
مریم رجوی: وضعیت اقتصادی کشور، آینه دوره پایانی دیکتاتوری دینی است
ایران، در ماههای اخیر بیش از هر چیز با قیام گسترده مردم برای سرنگونی رژیم حاکم شناخته میشود. همچنین از دیرباز با نفت، گاز و یک بازار مصرف روبه رشد معروف بوده است. این وضعیت سؤال مهمی پیش میآورد: چرا رژیم حاکم با استفاده از این ثروت عظیم، نارضایتی انفجاری جامعه را کاهش نمیدهد؟ این سؤال وضعیت اقتصادی ایران را روشن میکند.
دستکم نیمی از تولید ناخالص داخلی ایران در فعالیتهای مالی و تجاری شرکتها و بنیادهای ولایت فقیه و سپاه پاسداران در گردش است. آنها بهلحاظ کمی و کیفی نیروی هژمونیک اقتصاد ایراناند. آنها مالیات نمیدهند، درآمدهایشان وارد چرخه اقتصاد کشور نمیشود و علاوه بر درآمد شرکتهای خود بین ۲۵ تا ۳۰درصد بودجه سالانه دولت را میبلعند.
هزینه سپاه پاسداران، بسیج، گروههای شبهنظامی نیابتی در لبنان، فلسطین، سوریه، عراق و یمن
بهعلاوهبرنامه موشکی و اتمی و ساخت پهپاد، روی دوش اقتصاد ایران سنگینی میکند.
بخش اعظم برداشتها از «صندوق توسعه ملی» در سالهای اخیر، توسط همین بخش صورت گرفته است. در نتیجه از ۱۵۰میلیارد دلار ذخائر این صندوق، ۱۴۰میلیارد آن برباد رفته است. شرکتهای سپاه پاسداران و ولایت فقیه وامهای عظیمی از بانکها میگیرند که هرگز آن را پس نمیدهند. امروز نظام بانکی کشور در حال ورشکستگی است. قرار است ده بانکی که زیان میدهند در بانکهای بزرگتر ادغام شوند.
در نتیجه این سیاستها؛ در ده سال گذشته، رشد اقتصادی ایران تقریباً صفر بوده است. در حالی که در همین مدت یازده میلیون نفر به جمعیت ایران اضافه شده است. قدرت اشتغالزایی اقتصاد کشور در اغلب سالها صفر یا بسیار کم است. جمعیت غیرفعال کشور به ۵۹درصد رسیده است. نرخ سرمایهگذاری در سال گذشته به منفی ۶۰رصد رسید.
هر چند ایران یکی از بزرگترین ذخایر گازی جهان را در اختیار دارد، اما برای تأمین گاز شهروندان در زمستان، ناچار است که گاز کارخانهها و نیروگاهها را قطع کند. تأمین برق مصرفی نیز بهعلت سرمایهگذاری ناکافی در سالهای اخیر بهشدت متزلزل شده است. تمام کشور در تنگنای بحران آب است. منابع آبی کشور بهعلت دخالت دولت از جمله انتقال منابع آبیبرای کارخانههای سپاه پاسداران بهشدت آسیب دیده است.
کسری بودجه هر سال بیش از ۵۰درصد است. شاخص قیمت کالاهای مصرفی در پنج سال گذشته
۴۸۳درصد افزایش پیدا کرده است و نرخ تورم به حدود ۷۰درصد رسیده است. وضعیت اقتصادی کشور، آینه دوره پایانی دیکتاتوری دینی است.
قیامها در ایران بعد از سال۹۶
به موازات آن پشتوانه اجتماعی رژیم بهحد ناچیزی سقوط کرده است. قیامها در ایران که از سال۹۶ به فراز تازهیی رسید، شروع یک مسیر نیست بلکه بخش پایانی مسیری است که بهتصادم میان جامعه با رژیم حاکم منجر شده است.
از دی ۹۶ تا بهحال ۱۱قیام سراسری شکل گرفته است. اصلاحطلبان رژیم که شریک همه جنایتها بودند، سالها تلاش میکردند میانهروشدن رژیم را تبلیغ کنند. اما این قیامها پایان کار آنها را اعلام کرد.
قیامکنندگان نشان دادند که نه به گذشته بر میگردند و نه به وضعیت موجود تسلیم میشوند. بلکه به سوی آینده و برای یک جمهوری دموکراتیک در حرکتاند.
قیامها در مسیر سرنگونی رژیم پیش میروند. کانونهای شورشی بیوقفه در حال فعالیتاند و به اختناق حاکم ضربه میزنند.
استمرار قیامها ناشی از دو عامل است:
اول نابسامانیهای اجتماعی -اقتصادی که بر اثر سیاستهای غارتگرانه خود رژیم ایجاد شده و روز بهروز نارضایتیها رابیشتر میکند و دوم وجود یک مقاومت سازمانیافته است که نارضایتیها را به طرف قیام سمت میدهد.
موقعیت سرنگونی؛ کلید فهم مسأله ایران
چرا رژیم این همه به جنگافروزی و تروریسم نیاز دارد؟ و چرا در کشوری که مردمش از فقرزدهترین مردم جهان هستند، دو تریلیون دلار صرف برنامه اتمی و ضررهای آن میشود؟
پاسخ این است که برنامههای اتمی و موشکی، ساخت پهپاد و ایجاد گروههای شبهنظامی نیابتی در منطقه، ابزارهای حفظ رژیم در برابر خطر سرنگونی است. این کلید فهم مسأله ایران است. علت وحشتزدگی رژیم از جایگزین دموکراتیک و درخواستهایش از دولتهای غرب برای محدودسازی مقاومت ایران، علت کاهش ندادن سرکوب و حملات تروریستیاش در خارج ایران، بنبست این رژیم و اقداماتش برای جلوگیری از سرنگونی است.
این سیاست بهطور گستردهیی باعث فقر، بیکاری، قحطی آب، بیخانمانی و بحران دارو و درمان شده است. به همین دلیل هر معاملهیی با ایران، سود رساندن به شرکتهای سپاه پاسداران و خامنهای است و در نتیجه باعث تخریب اقتصاد ایران میشود.
رژیم برای حفظ قدرت خود سال به سال، مردم را فقیرتر و محرومتر میکند. در نتیجه سال به سال بیشتر بر نارضایتیهای انفجاری میافزاید. یعنی شرایط عینی در جوشش است. به این دلیل قیامهای پیدر پی برای سرنگونی رژیممتوقف نمیشود و رژیم نمیتواند به تعادل پیشین برگردد.
پاسخ این رژیم و راهحل مسأله ایران در مردم ایران و مقاومت و قیام آنهاست.
ائتلاف دموکراتیک شورای ملی مقاومت در پی برقراری یک جمهوری دموکراتیک بر اساس جدایی دین و دولت، برابری زن و مرد، خودمختاری ملیتها، لغو حکم اعدام و همچنین یک ایران غیراتمی است.
طرح ده مادهیی خلاصه مصوبات و برنامه شورای ملی مقاومت برای ایران آینده است که یک اجماع جهانی میان قانونگذاران و نمایندگان مردم اروپا و آمریکا در مورد آن وجود دارد.
بر اساس طرح شورای ملی مقاومت پس از سرنگونی رژیم، طی شش ماه یک انتخابات آزاد برای تشکیل مجلس مؤسسان برگزار میشود و قدرت به نمایندگان منتخب مردم منتقل میشود. این مجلس همزمان مسئول تدوین قانون اساسی خواهد بود.
سیاست درست در رابطه با ایران
من مؤلفههای یک سیاست درست در رابطه با ایران را در ۶ماده با کمیته خارجی مجلس ایتالیا در میان گذاشتم و اینجا تکرار میکنم.
شما ممکن است بگویید پیروی از این مؤلفهها بهدلیل موانع سیاسی و اقتصادی گریبانگیر کشورهای غربی، امکانپذیر نیست. اما تهدیدهای مبرم این رژیم ایجاب میکند که دستکم سمتگیری سیاستها در این جهت باشد. متأسفانه برخی کشورهای اروپایی و غربی درجهت خلاف این مسیر حرکت میکنند
و به تروریسم و جنگافروزی و ناامنی در منطقه و جهان توسط این رژیم سوخت میرسانند.
این مؤلفهها عبارتند از:
۱- نامگذاری سپاه پاسداران بهعنوان یک سازمان تروریستی و مقابله فعال با حضور سپاه در خارج از مرزهای ایران اعم از سوریه، عراق، لبنان، یمن و ….
۲- بهرسمیت شناختن حق مردم ایران برای دفاع از خود در برابر سپاه پاسداران و سرنگونی رژیم
و استقرار یک جمهوری دموکراتیک بر اساس جدایی دین و دولت
۳- به کارانداختن مکانیسم ماشه و فعالکردن قطعنامههای ششگانه شورای امنیت ملل متحد
تعطیلی تمامی برنامههای اتمی و برنامههای موشکی مغایر با قطعنامههای ملل متحد و بازرسیهای بیقید و شرط از تأسیسات اتمی و موشکی.
۴- ارجاع پرونده نقض وحشیانه و سیستماتیک حقوقبشر به شورای امنیت ملل متحد و قرار دادن سران رژیم ایران در برابر عدالت بهخاطر ۴۰سال نسلکشی و جنایت علیه بشریت.
۵- قطع مراودات اقتصادی و اعمال تحریمهای همهجانبه، بهویژه تحریم نفتی و بانکی و قطع شریانهای مالی رژیم که تماماً در خدمت سرکوب، سلاح اتمی، تروریسم و دخالتهای منطقهیی قرار دارد.
۶- و معرفی رژیم بهعنوان تهدید صلح و امنیت جهان و قرار دادن آن تحت فصل هفت منشور ملل متحد.
<pclass="selectionShareable">برگرفته از سایت مریم رجوی