کهکشان مقاومت ایران ۱۴۰۲ـ کنفرانس دادخواهی- سخنرانی آزاده ضابطی و طاهر بومدرا

 

کهکشان مقاومت ایران ۱۴۰۲ 

کنفرانس دادخواهی- محاکمه سران رژیم آخوندی به‌خاطر جنایت علیه بشریت و نسل کشی

 

سخنرانیهای شخصیتهای سیاسی و حقوقی، قانونگذاران، وکلا و کارشناسان ویژه ملل متحد

از کشورهای مختلف جهان

 

آزاده ضابطی - رئیس کمیتهٔ وکلای ایرانی در انگلستان

امروز به‌هم پیوسته‌ایم تا یکی از تاریک‌ترین فصل‌های تاریخ ایران را روشن کنیم و راه را برای عدالت برای خانواده‌های قربانیان هموار کنیم

خانم رجوی، مهمانان محترم، خانم‌ها و آقایان، بعدازظهر به‌خیر و به‌گرمی به‌شما خوش‌آمد می‌گویم در این چهارمین و آخرین روز اجلاس ایران آزاد ۲۰۲۳. چه اجلاس ایران آزاد فوق‌العاده‌یی که البته مصادف بود با راهپیمایی تاریخی که روز شنبه در پاریس برگزار شد. خانم رجوی، اجازه بدهید موفقیت بزرگ این اجلاس را به‌شما و شورای ملی مقاومت ایران تبریک بگویم، اما اجازه بدهید قبل از هر چیز به‌مردم ایران تبریک بگویم که البته این اجلاس، خود گواهی بر حقانیت راه آنها و مشروعیت جنبش مقاومت ما است و گواه دیگر این است که بزرگان و افراد محترم از سراسر جهان، انتخاب کردند که اینجا در خانهٔ جنبش مقاومت ایران برای کهکشان۲۰۲۳ حضور به‌هم رسانند. چه شایسته و درخور که آخرین جلسه از این اجلاس ۴روزه، باید به‌پیگیری عدالت و پاسخگویی برای قربانیان قتل‌عام۱۳۶۷و هم‌چنین برای قربانیانتمام قساوتها و قتل‌عام‌هایی اختصاص یابد که توسط رژیم ایران علیه مردم ایران انجام شده است. امروز به‌هم پیوسته‌ایم تا یکی از تاریک‌ترین فصل‌های تاریخ ایران را روشن کنیم و راه را برای عدالت برای خانواده‌های قربانیان هموار کنیم. قتل‌عام ۱۳۶۷ یک یادآوری آشکار از بی‌توجهی مطلق رژیم ایران به‌حرمت و حیثیت زندگی بشری است و یادآوری آشکاری از تلاش بی‌وقفهٔ آن برای حفظ قدرت به‌هر قیمت. در تابستان۱۳۶۷ دهها هزار زندانی سیاسی که اکثریت عظیم آنها از حامیان، هواداران و اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران بودند به‌چوبه‌های دار فرستاده شدند. خانم‌ها و آقایان آنها به‌یک دلیل و فقط به‌یک دلیل اعدام شدند و آن حمایت بی‌دریغشان از یک ایران آزاد و دموکراتیک است. ما امروز اینجا جمع شده‌ایم نه‌تنها برای ادای احترام به‌قربانیان این قتل‌عام، بلکه برای تقویت صدای آنها، صداهایی که البته به‌طرز بی‌رحمانه و غم‌انگیزی توسط سبعیت رژیم ایران خاموش شد.

امروز بعدازظهر، خانم‌ها و آقایان، کارشناسان برجسته، حقوقدانان، مدافعان حقوق‌بشر و هم‌چنین بازماندگانی را گردهم می‌آوریم تا ماجرا‌های خود را به‌اشتراک بگذارند تا در دانش و تجربیات خود به‌یکدیگر بپیوندند و راههایی را به‌منظور دادخواهی برای خانواده‌های قربانیان پی بگیرند.

به‌این منظور اجازه دهید اولین سخنران بعدازظهر امروز را معرفی کنم. اولین سخنران ما، خانم‌ها و آقایان، یک کارشناس حقوقی است که زندگی خود را وقف عدالت‌خواهی و پیگیری حقوق‌بشر کرده است. فردی با برجسته‌ترین سابقه حرفه‌یی که در سمت‌های پرنفوذ مختلفی از جمله به‌عنوان رئیس دفتر حقوق‌بشر در مأموریت کمک‌رسانی سازمان ملل متحد در عراق خدمت کرد و بدون پروا نقض حقوق‌بشر را در دوران مسئولیت خود افشا کرده است.

 

طاهر بومدرا- مدیر بنیاد عدالت برای قربانیان قتل‌عام۶۷

ما می‌توانستیم ببینیم که این رژیمی است که جنایات جدی علیه بشریت مرتکب شده که می‌توان آنها را در زمرهٔ جنایات نسل‌کشی قرار داد. انجمن عدالت برای قربانیان قتل‌عام۱۳۶۷ به‌مطالعهٔ بیش از ۱۰۴نظام حقوقی دولتها پرداخت و به‌دنبال راه‌هایی برای ادامهٔ کارزار جامعهٔ بین‌المللی برای متوقف‌کردن موضوع مصونیت از مجازات سران رژیم ایران و تشویق سیستم حقوقی برای حمایت از حاکمیت قانون است

متشکرم. خانم رجوی، پرزیدنت شورای ملی مقاومت، برادران و خواهران، دوستان، می‌خواهم امروز به‌نمایندگی از خانواده‌های قربانیان قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال۱۳۶۷ با شما صحبت کنم؛ و به‌عنوان یکی از بنیانگذاران انجمن JVMI عدالت برای قربانیان قتل‌عام۱۳۶۷ در ایران، می‌خواهم به‌شما تصویری بدهم که چگونه با اشرفی‌ها، با مجاهدین آشنا شدم، چون کارم در آفریقا بود. زمانی که به‌عراق رفتم، از جنبش مقاومت ایران و مجاهدین چیزی نمی‌دانستم. وقتی به‌عراقرسیدم، یک دورهٔ مقدماتی در مورد مأموریتم برای من گذاشته شد به‌عنوان رئیس دفتر حقوق‌بشر ملل متحد در عراق. این مأموریتی است که بر اساس فصل۷ منشور ملل متحد انجام شده، به‌طوری‌که به‌من این قدرت را داد تا به‌همهٔ مکانهایی که می‌خواهم بازدید کنم، دسترسی داشته باشم. طی آن معارفه، به‌من هشدار داده شد مراقب افرادی باشم که در کمپ اشرف زندگی می‌کنند. بنابراین من هیچ شکی نداشتم و نمی‌توانستم به‌توصیهٔ همکارانم در سازمان ملل شک کنم مبنی بر این‌که باید مراقب باشم، زیرا باید با گروهی از «تروریست‌ها» برخورد می‌کردم. آن زمان فوریهٔ ۲۰۰۹ بود. سپس من با تمام حرفه‌یی‌بودن، عینیت و استقلال لازم به‌مأموریت خود ادامه دادم و شخصاً و هم‌چنین در چارچوب مأموریتم، مشاور دولت عراق در مسائل حقوق‌بشر بودم. پس من به‌همهٔ طرف‌ها، گوش می‌دادم، به‌عراقی‌ها، به‌سفارت (رژیم) ایران در بغداد و به‌صورت هفتگی از کمپ اشرف بازدید می‌کردم. من بر اساس مشاهدات شخصی خودم به‌این نتیجه رسیدم که هر چه از طریق اشرفی‌ها به‌من می‌رسید درست بوده است و هر چیزی که از طریق دفتر نخست‌وزیری عراق و سفارت (رژیم) ایران در بغداد به‌دست من می‌رسید، همیشه سعی می‌کردند این افراد را بدنام کنند و همهٔ این بدنامی‌ها همیشه اشتباه بود.

بنابراین برای این‌که در گفتن داستان اشرف خیلی زیاده‌روی نکنم، من به‌واقع در شرایطی قرار گرفتم که نتوانستم به‌مأموریت خود در عراق ادامه بدهم، زیرا سازمان‌ملل با من طوری رفتار می‌کرد که گویی حامل ویروس وبا هستم. من در انزوا قرار گرفتم، تحت‌فشار قرار گرفتم، زندگی خیلی سخت شد و احتمالاً زندگی من در مأموریت سازمان ملل از کسانی که در کمپ اشرف بودند دشوارتر بود. پس مجبور شدم استعفا بدهم. هنگامی‌که عراق را ترک کردم، به‌انگلستان برگشتم و با تعدادی از وکلای انگلیسی ملاقات کردم و تصمیم گرفتیم انجمن عدالت برای قربانیان قتل‌عام۱۳۶۷ را تأسیس کنیم تا صدای خانوادهٔ قربانیان و بازماندگان آن محاکمات را برسانیم. بنابراین ما طرحی برای اقدام عملی ایجاد کردیم و مستندات جنایات انجام شده نه‌تنها در سال۱۳۶۷، بلکه هم‌چنین جنایات جاری را به‌عنوان برنامه‌یی برای انجمن عدالت قراردادیم. اینها کسانی هستند که در کمپ اشرف زندگی می‌کنند. می‌دانید که در قتل‌عام۱۳۶۷، یک سانسور خبری وجود داشت. اطلاعات بلافاصله از تهران منتشر نشد. آقای مسعود رجوی با سازمان‌ملل تماس گرفت و در آن زمان حدود ۸۰۰قربانی را به‌آنها اطلاع داد. خبرگزاری فرانسه، AFP، شروع به‌صحبت در مورد برخی فعالیت‌های نامعمول شبانه در زندانها کرد. بنابراین یک هشدار پیشاپیش وجود داشت. خانواده‌های قربانیان با گزارشگر ویژهٔ وقت در مورد وضعیت حقوق‌بشر در ایران شروع به‌برقراریارتباط کردند. همهٔ شما می‌دانید که در دههٔ ۱۹۸۰ سیستم حقوق‌بشر در سازمان‌ملل هنوز ابتدایی بود. مکانیسمی که امروز می‌دانیم وجود نداشت. پس از گزارش بسیار ابتدایی گزارشگر ویژهٔ وقت، کل موضوع به‌فراموشی سپرده شد. سال‌ها هیچ‌کس در مورد آن صحبت نکرد. اما در اوایل سال۲۰۰۰، آیت‌الله حسینعلی منتظری، خاطرات خود را نوشت و خیلی چیزها را فاش کرد. او فاش کرد که چگونه خمینی تصمیم گرفته به‌هر طریقی که شده از شر مخالفان خلاص شود. یکی از نامه‌ها که احتمالاً آن‌را در سندی پیش‌روی خود دارید، در یکی از نامه‌هایی که به‌پسرش داد، نامه‌یی از خمینی به‌پسرش، وقتی پسرش پرسید که در مورد این زندانیان چه باید کرد؟ او پاسخ داد: همه را بکشید. زمان را در امور مربوط به‌روند کار تلف نکنید. فقط آنها را بکشید. بنابراین می‌بینید، ولی‌فقیه، خمینی، تصمیم گرفت آشکارا خواستار جنایت علیه بشریت بشود. جنایتی که حتی می‌تواند در شمار جنایت‌های نسل‌کشی قرار گیرد. بنابراین ما می‌توانستیم ببینیم که این رژیمی بود، سیستمی بود که جنایات جدی، جنایات علیه بشریت و جنایاتی را مرتکب می‌شد که می‌توان آنها را در زمرهٔ جنایات نسل‌کشی قرار داد. پس از سال‌ها سکوت سازمان ملل در مورد آنچه در ایران علیه زندانیان سیاسی رخ داد، انجمن عدالت برای قربانیان قتل‌عام۱۳۶۷تصمیم گرفت تا آگاهی عمومی را نسبت به‌آنچه به‌واقع اتفاق افتاده احیا کند. انجمن عدالت بر اساس تخصص وکلای بین‌المللی، از استانداردهای بسیار بالایی برای شواهد استفاده کرد و گزارشی تدوین کرد و از بیش از ۷۰نفر از مقامات نام برد که در اجرای فتوای خمینی شرکت داشتند. ما می‌دانیم، ما بسیار آگاه هستیم که فهرست بسیار، بسیار طولانی از مظنونان جنایتکار وجود دارد. ولی هم‌چنین می‌دانیم که جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی، جنایات بسیار، بسیار جدی هستند. بنابراین ما از استانداردهای بسیار بالای سازمان‌ملل برای شناسایی مظنونان استفاده کردیم. تمامی این موارد در دو کتاب منتشر شد. کتاب دوم، کتابی است که مکانها، مکانهای جغرافیایی گورهای دسته‌جمعی را مشخص می‌کند. ما به‌ژنو و همه‌جا رفتیم و هر دری را از سازمان‌ملل و جامعهٔ دیپلماتیک کوبیدیم. ما به‌آنها گزارش دادیم، مدارک را به‌آنها دادیم و خواستار تشکیل یک هیأت مستقل بین‌المللی برای تحقیق دربارهٔ این جنایات شدیم. ما برای درخواست خود پاسخی نگرفتیم. ولی وکلای ما در اینجا می‌دانند که حقوق بین‌الملل به‌تدریج توسعه می‌یابد. در واقع حقوق‌بشر حوزه‌یی است که به‌تدریج توسعه می‌یابد. بنابراین، دههٔ ۱۹۸۰ بر ترویج تمرکز داشت، نه حفاظت. در دههٔ ۸۰، سازمان ملل متحد بر توسعه و ترویج ارزش‌های حقوق‌بشر تمرکز داشت. امروز همه‌چیز تغییر کرده است. مامکانیسم‌هایی داریم که در راستای حمایت از حقوق‌بشر کار می‌کنند. از این فرصت استفاده می‌کنم و بسیار تشکر کنم از عاصمه جهانگیر فقید، گزارشگر ویژهٔ وضعیت حقوق‌بشر در ایران. او شجاعت آن‌را داشت که قتل‌عام۱۳۶۷ در ایران را در دستور کار سازمان‌ملل قرار دهد. به‌لطف تلاش‌های او، به‌لطف شجاعت او، رسماً به‌شورای حقوق‌بشر اعلام شد که جنایت علیه بشریت در مورد زندانیان سیاسی در ایران صورت گرفته است. هم‌چنین اکنون که این موضوع دوباره در دستور کار قرار گرفته، جانشینان وی، جانشینان عاصمه جهانگیر، این موضوع را توسعه دادند. هم‌چنین از این فرصت استفاده می‌کنم تا بسیار سپاسگزاری کنم از گزارشگر ویژهٔ فعلی سازمان‌ملل در مورد وضعیت حقوق‌بشر (در ایران)، جاوید رحمان. جاوید رحمان تاکنون چندین گزارش تهیه کرده، ولی او هم‌چنین با دیگر گروه‌های حقوق‌بشر سازمان ملل متحد، گروه‌های موضوعی، همکاری کرده و همهٔ آنها گردهم آمده‌اند تا یک هیأت بین‌المللی را برای تحقیق در مورد قتل‌عام زندانیان سیاسی در ایران تشکیل بدهند. این یک پیشرفت بسیار مهم است.

ولی پیشرفت واقعی از طریق یک دادگاه، یک سیستم قضایی حاصل شد. موفقیت واقعی در دادگاه ناحیه‌یی استکهلم بود که حمید نوری را به‌جرم جنایت علیه بشریت محکوم کرد. این اولین بار است که یک دادگاه حقوقی، یک فرد متهم به جنایت علیهبشریت را تحت‌پیگرد قرار می‌دهد و محکوم می‌کند. پس یک‌بار دیگر ما می‌توانیم تحولات را ببینیم، تحولات بسیار دلگرم‌کننده. JVMI انجمن عدالت برای قربانیان قتل‌عام۱۳۶۷ به‌مطالعهٔ بیش از ۱۰۴نظام حقوقی دولتها پرداخت و به‌دنبال راه‌هایی برای ادامهٔ کارزار جامعهٔ بین‌المللی برای متوقف‌کردن موضوع مصونیت از مجازات و تشویق سیستم حقوقی برای حمایت از حاکمیت قانون بود. اینک، خوشحالم بگویم که JVMI انجمن عدالت برای قربانیان قتل‌عام۱۳۶۷ در اینجا متوقف نمی‌شود. انجمن عدالت پرونده حمید نوری را آغاز این راه می‌داند، اما چیزهای بسیاری در راه است و عدالت و قانون موفق خواهد شد. بسیار از شما متشکرم.