کهکشان مقاومت ایران ۱۴۰۲
کنفرانس دادخواهی
محاکمه سران رژیم آخوندی بهخاطر جنایت علیه بشریت و نسل کشی
سخنرانیهای شخصیتهای سیاسی و حقوقی، قانونگذاران، وکلا
و کارشناسان ویژه مللمتحد از کشورهای مختلف جهان
سخنرانیهای
دکتر ملانی اوبراین
رئیس انجمن بینالمللی محققان نسل کشی، بازداشت، ناپدید شدن، شکنجه و کشتار
زینت میرهاشمی
سردبیر نشریهٔ نبرد خلق، عضو کمیته مرکزی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
دکتر ملانی او براین
برخی از مسئولان جنایات سال۶۷ بهمقامات عالی حکومتی ارتقا یافتهاند
از جمله رئیسجمهور فعلی ابراهیم رئیسی که یکی از اعضای هیأتمرگ بود
با روی کار آمدن رئیسی روشن است که در داخل ایران
عدالت برای قربانیان برقرار نخواهد شد
کشتار تعداد بسیاری در سال۶۷ قطعاً بهعنوان حملهٔ گسترده و سیستماتیک
علیه جمعیت غیرمسلح در ایران قابل ارزیابی است
این جنایات علیه ایرانیان جنایات علیه بشریت ارزیابی میشود
دکتر ملانی اوبراین- رئیس انجمن بینالمللی محققان نسلکشی:
خیلی ممنونم. مایهٔ افتخار است که اینجا هستم و از من خواسته شده در چنین مناسبت مهم و قابل توجهی صحبت کنم.
مشاور ویژهٔ سازمانملل در پیشگیری از نسلکشی، آلیسون دریچو، بهتازگی گفت، وقتی عاملان جنایات گذشته در قبال اقدامات خود مورد حسابرسی قرار نمیگیرند، ما محکوم بهتکرار تاریخ هستیم. این وضعیتی است که ما در رابطه با حکومت ایران و نقض حقوقبشر آن قرار داریم که بسیاری از آنها جنایات بینالمللی است.
در سال۱۳۶۷، اعتراضات سیاسی با اعدام هزاران نفر بهدلیل اعتقادات سیاسی و مذهبیشان مهار شد. با ازسرگیری خشونتها از زمان کشتهشدن مهسا امینی، شاهد اعمال همین نوع خشونتها هستیم. معترضان در خیابان با خشونت مواجه میشوند و بهنیروهای امنیتی دستور داده میشود که بهشدت با معترضان مقابله کنند، آنها را مورد ضرب و شتم قرار دهند و بهسوی آنها شلیک کنند. سایر معترضان دستگیر و بازداشت میشوند و صدها نفر تاکنون کشته شدهاند. برخی از کشتهشدگان کودک بودهاند.
آنچه هست، ادامهٔ هدف قرار دادن مخالفان رژیم خودکامهٔ حاکم بر کشور است که در دههٔ ۱۹۸۰ مشاهده شد، با همان رفتاری که اعمال میشد. در واقع، این تاریخ در حال تکرار است. جنایات علیه بشریت، جنایاتی هستند که بهعنوان بخشی از حملهٔ گسترده یا سیستماتیک علیه جمعیت غیرمسلح انجام میشود. بازداشت، ناپدید شدن، شکنجه و کشتار تعداد بسیاری در سال۱۳۶۷ و امروز قطعاً بهعنوان حملهٔ گسترده و سیستماتیک علیه جمعیت غیرمسلح در ایران قابل ارزیابی است. این جنایات علیه ایرانیان، جنایات علیه بشریت ارزیابی میشود که شامل قتل، شکنجه، حبس یا محرومیت شدید از آزادی و نقض قوانین بینالمللی، آزار و اذیت بهدلایل سیاسی و مذهبی، ناپدیدسازی اجباری و سایر اعمال غیرانسانی است؛ بنابراین این فقط یک جنایت نیست، بلکه جنایات بسیار است. برخی از این جنایات علیه قربانیان و برخی دیگر علیه خانوادهها انجام میشوند.
بدیهی است که حکومت ایران قرار نیست خود را در قبال جنایات وحشیانه از جمله اعدام، شکنجه و ناپدیدسازی اجباری مسئول بداند. این امر وضعیت ویژهیی است، زیرا میدانیم که برخی از مسئولان جنایات سال۱۳۶۷ از آن زمان تاکنون بهمقامات عالی حکومتی ارتقا یافتهاند، از جمله رئیسجمهور فعلی، ابراهیم رئیسی که یکی از اعضای هیأتمرگ بود. در مورد رئیسی، او یکی از عوامل قتلعام۱۳۶۷ است، اما اکنون آشکارا مسئول جنایات فعلی علیه بشریت است که علیه معترضان انجام میشود. با روی کار آمدن رئیسی، روشن است که در داخل ایران عدالت برای قربانیان برقرار نخواهد شد.
بنابراین، جامعهٔ بینالمللی باید بیتردید از فرآیندهای پاسخگویی بهمنظور تضمین عدالت برای قربانیان و خانوادههایشان حمایت کند که حتی اجازه نیافتهاند بهشکل مناسب برای عزیزانشان سوگواری کنند. هر چند، اینکه این فرآیندها چه شکلی بهخود میگیرند، بزرگترین چالش است.
تنها گزینه این است که شورای امنیت مللمتحد، وضعیت در ایران را بهدیوان کیفری بینالمللی ارجاع دهد، همانطور که در مورد وضعیت دارفور سودان انجام داد.
باید از قوانین کیفری محلی در کشورهای ثالث استفاده شود. ما دربارهٔ محکومیت حمید نوری در ژوئیهٔ ۲۰۲۲ در سوئد شنیدهایم و این نمونهیی کلیدی از استفاده از آن چیزی است که ما صلاحیت جهانی علیه عاملان قتلعام۱۳۶۷ مینامیم. اینجا جایی است که یک کشور، یک تبعه از هر کشور دیگری را بهدلیل جرایم بینالمللی که در هر نقطه از جهان مرتکب شده است، تحتتعقیب قرار میدهد. نوری با نام مستعار بهسوئد سفر کرد و پس از ورود دستگیر شد و سپس بهدلیل نقشداشتن در اعدامهای سال۱۳۶۷ محاکمه و محکوم شد. نوری با این حال بهحبس ابد محکوم شد بهدلیل جنایات جنگی شرکت در کشتار زندانیان و قرار دادن زندانیان در معرض رفتار و شکنجهٔ غیرانسانی و همچنین جرم معمول قتل.
نمونهٔ سوئد را باید کشورهای دیگر دنبال کنند. این امر بهطور مؤثری ممنوعیت سفر را برای کسانی بهوجود میآورد که در اعدامهای۱۳۶۷ شرکت کردهاند همچنین برای آنهایی که مرتکب جنایات کنونی میشوند، بهطوریکه در صورت سفر بهخارج از کشور دستگیر میشوند. بنابراین، این مکمل هر نظامِ تحریمیِ کنونی علیه افراد (رژیم) ایران است.
همانطور که شنیدهایم، مناسب است که سازمانملل نوعی سازوکار برای تحقیق و حقیقتگویی ایجاد کند. چنین مکانیسمی میتواند ساختاری مشابه سازوکار تحقیقاتی مستقل برای میانمار داشته باشد. این مکانیسم شواهدی را جمعآوری، ادغام، حفظ و تجزیه و تحلیل میکند که میتوانند در دادگاههای ملی، منطقهیی و بینالمللی برای تعقیب قضایی آینده قابلدسترس باشند. این مکانیسم همچنین گزارشهایی از یافتههای خود منتشر میکند که بهخودی خود منبع مهمی برای پاسخگویی است.
رژیم ایران هرگز بهطور قابل توجهی با سیستم حقوق بینالملل حقوقبشر تعامل نداشته است. این حکومت عضو معدودی از معاهدات حقوقبشری است و در سیستم حقوقبشر مللمتحد بههیچ گونه رویهٔ شکایت فردی متعهد نشده است. بهعنوان مثال، عضو کنوانسیون علیه شکنجه یا کنوانسیون بینالمللی برای حمایت از همهٔ افراد در برابر ناپدید شدن اجباری نیست؛ یعنی دو معاهدهیی که بسیار با این وضعیت مرتبط هستند. با اینحال، قطعاً حقوق بینالملل عرفی وجود دارد که میتواند توسط سایر کشورها برای طرح شکایت علیه رژیم ایران در دیوان بینالمللی عدالت مورد استفاده قرار گیرد
ممنوعیت شکنجه و رفتار غیرانسانی یک حقوق بینالملل عرفی تلقی میشود و بنابراین وسیلهیی برای هر کشور دیگر برای شکایت از رژیم ایران در دیوان بینالمللی عدالت خواهد بود. همچنین میتوان این بحث را مطرح کرد که ممنوعیت ناپدید شدن قهری یک قانون عرفی است. اینها برخی از گزینهها برای حسابرسی هستند و من از رهبران در سطوح ملی و بینالمللی میخواهم که این راهحلها را برای تضمین عدالت در برابر شکنجه، ناپدیدسازی اجباری و اعدام در ایران، اجرا کنند. متشکرم.
زینت میرهاشمی
جنبش دادخواهی یکی از پایههای اصلی جنبش ضددیکتاتوری است
مردم ایران تا سرنگونی نظام ولایت فقیه بهمبارزه ادامه میدهند
و آتش انقلاب را در شکلهای مختلف شعلهور میکنند
مماشاتگری برای عادیسازی مناسبات با رژیم تروریستی جمهوری اسلامی
دقیقاً کمک بهحفظ رژیم در برابر خواست مردم است
که در کف خیابان بیان میشود
زینت میرهاشمی – سردبیر نشریهٔ نبرد خلق - عضو کمیتهٔ مرکزی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران - عضو شورای ملی مقاومت
مرسی که این فرصت رو بهمن دادید البته بعد از دیدن این کلیپها بسیار سخت هست صحبت کردن ولی چقدر خوبه که هنوز شاهدان زنده هستند چه از دوره دیکتاتوری سلطنتی پهلوی و چه از این رژیم جنایتکار ولیفقیه بههرحال باید از این فرصت استفاده کرد که این جنبش رو بهپیش برد.
با درود بههمه شما و بهزنان و مردان پایدار در اشرف۳، ابتدا مایلم پیروزی مقاومت در پیکار حقوقی را بهتمام آزادیخواهان و بهطور ویژه بهخانم رجوی شادباش بگویم.
برگزاری موفق اجلاس جهانی ایران آزاد پیش بهسوی جمهوری دموکراتیک یک تودهنی بهرژیم و سلطنتطلبان است که حقیرانه آزادی بیان، حق اجتماع مسالمتآمیز و حقوقبشر را برنمیتابند درود میفرستم بهمردم بپاخاسته ایران بهزنان و مردان شجاعی که با انقلاب ژینا چهره ایرانزمین را دگرگون کردند ادای احترام میکنم بهخانواده شهیدان خیزش انقلابی و قیامهای تودهیی که جهانی را بیدار کردند.
همبستگی و همدردی خود را با مبارزانی که چشمهایشان با ساچمههای ارتجاع نابینا شد اعلام میکنم درود بر فعالان کارگری، معلمان و همه کنشگران زندانی و بهویژه زنان که در قیامهای هشتماهه گذشته پیشتاز مبارزه رهایی بودند.
در رابطه با جنبش دادخواهی که موضوع کنفرانس امروز هست ضمن درودهای فراوان بهفعالان جنبش دادخواهی باید بگویم که جنبش دادخواهی جنبش همگانی هست که مطالبه آن و موفقیت آن در کشورهای دیکتاتوری کمک بهکاهش و حتی پایان چرخه خشونت حکومتی میکند دادخواهی جنبش نه بهاعدام، نه به شکنجه و نه بهسرکوب و برای آزادی عقیده بیان و حق زندگی هست از این منظر هر کسی که خواهان تقویت این خواستههای انسانی هست باید در جهت تقویت این جنبش کمک بکنه.
اینکه میبینیم امروز باقیماندههای ساواک و دستگاه سرکوب دیکتاتوری سلطنتی دوباره فیلشان هوای هندوستان کرده دقیقاً بهاین خاطر است که پروندههای سرکوب و شکنجه دستگاه مخوف ساواک برای نسلهای بعد باز نشد جنبش دادخواهی یکی از پایههای اصلی جنبش ضددیکتاتوری هست مردم ایران برای آزادی، عدالت، حق زندگی انسانی، نابودی تبعیض جنسیتی، مذهبی و ملی قیامی کرده و تا سرنگونی نظام ولایت فقیه بهمبارزه ادامه میدهند و آتش انقلاب را در شکلهای مختلف شعلهور میکنند.
جمهوری اسلامی که تنها قدرتش در مدیریت سرکوب خلاصه شده تلاش میکند که این شعلهها را خاموش کند در نتیجه میخواهد نیروهای اپوزیسیون سازمانیافته که در سرنگونی تمامیت نظام نقش مهم دارد را از طریق سیاست مماشات ضعیف بکند. رژیم بهقیمت حراج تمامی ایران راهکار نرمش زبونانه را البته بهطور موقت در پیش دارد مماشاتگری برای عادیسازی مناسبات با رژیم تروریستی جمهوری اسلامی دقیقاً کمک بهحفظ رژیم در برابر خواست مردم که در کف خیابان بیان میشود هست. این سیاست نشان میدهد که نهفقط خامنهای از جنبش انقلابی وحشتزده شده بلکه تمام کارگردانان سیاست مماشات همه از این جنبش ترسیدهاند. اگر کشورهای اروپایی گمان میکنند که با امتیاز دادن بهرژیم ایران و یورش به مجاهدین خلق ایران میتوانند تنش با رژیم را کاهش بدهند اشتباه بزرگی مرتکب شدهاند.
تجربه نشان داده است که هیچ مناسباتی با رژیم ولایت فقیه پایدار نیست تنشزایی، جاهطلبیهای تروریستی و رؤیای رسیدن بهسلاح هستهیی و قدرت برتر در منطقه امکان مناسباتی متعادل با جامعهٔ بینالمللی را میدان نخواهد داد.
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در یازدهمین اجلاس شورای عالی خود اعلام کرد:
بررسی وضعیت فلاکتبار مردم نشان میدهد که رژیم حاکم در کلیت آن با همهٔ دستهبندیها و باندهای درونیاش مقابل جامعه قرار گرفته است. عملکرد کارگزاران نظام و در رأس آن ولیفقیه در چند کلمه خلاصه میشود: دزدی از جیب و سفرهٔ مردم، چپاول ثروت و سرمایههای جامعه، استثمار بیحد و مرز نیروهای کار، تخریب محیطزیست، انباشت سرمایه و ثروت در دست دو درصد؛ جامعه در برابر حاکمان قرار گرفته و هرم قدرت در جدال درونی مداوم که دارد همواره افزایش مییابد، بهحیات خود ادامه میدهد در این جدال.
با یک جمله بهصحبتهای خودم پایان میدهم انقلاب جاری انقلابی هست که رژیم را پشت سر گذاشته و هر سیاستی که بهحفظ رژیم ملاها یاری برساند علیه این جنبش و خواستههای برحق مردم ایران و بهویژه جنبش عدالتخواهی و دادخواهی است. سپاس که بهمن گوش دادید.
ادامه دارد