تازه ترین داده های حکومتی سخن از اوجگیری ابعاد وحشیٰگری رژیم آخوندی علیه زنان و دختران میهنمان را دارند.
یک آخوند عضو خبرگان نظام در این ر ابطه فرمان داده است: « متأسفانه اجرای حدود را در جامعه جدی نگرفتیم اگر اجرای حدود واقعا جدی گرفته میشد آمار سرقت و شرارت افزایش پیدا نمیکرد. در هرصورت یک قانونگذار باید به طور جدی قانون وضع کند».
وی سپس آن چهره کریه و منفور حاکمیت را به بیرون ساطع و می افزاید: « بیحجابیها نیاز به تعزیرات دارد و بهترین تعزیرات شلاق است نه پول»!! ( سایت حکومتی اعتماد آنلاین ۱۰ مرداد ۱۴۰۲)
همچنین باید اشاره نمود که یکی از اهداف راه اندازی جرائم مالی از سوی دولت نحس سیزدهم همان تامین کسری بودجه و حل و فصل بخشی از بحران مالی برای حاکمیت می باشد. سخن از ارقام ۱۵۰ میلیون الی ۳ میلیارد تومان است که منبعد علیه زنان کم و یا بی حجاب اعمال خواهد شد.
به موازات این واقعیت نیز، ترجمان سخنان این آخوند حکومتی به معنای آن است که رژیم آخوندی اکنون با راه اندازی مجازات های سنگین نقدی، بخوبی بر پوچی و بی پایه بودن این فرامین آگاه می باشد. یک دلیل برای آن را نیز می توان در مقاومت های اجتماعی زنان و خانواده ها و جوانان مشاهد نمود. درگیری با نیروهای وحشی گشت موسوم به ارشاد ، ضرب و شتم آنان، افشاء چهره منفور مزدوران در شبکه های اجتماعی، تخریب وسائل نقلیه آنان و یا شعار نویسی در معابر و خیابان ها تماما در چارچوب این مقاومت ها قرار دارد.
آخوند وحشی علی معلمی مقاومت های مردمی علیه تمهیدات رژیم را اینگونه به تصویر کشیده است : « دیروز فیلمی را آورند که داخل فروشگاهی یک خانم روی صندلی نشسته و در حال خرید کالا هم دیده نشده بود. او بدون روسری نشسته بود و آقایی هم به او تذکر داد که خانم روسریت را درست کن و بلافاصله حرکت کرد. آن خانم پرخاشگرانه به سمت آن آدم حمله کرد».
در آن روی این سکه نیز باید اذعان نمود که از فردای ترکیدن حبابی بنام « حجاب اجباری» و مقاومت بخشی از زنان با تمهیدات و دستورات حکومتی، شاهد بن بست رژیم برای برون رفتن از این تله ی خود ساخته می باشیم.
عقب نشینی از حجاب اجباری به معنای شکست یک سیاست راهبردی بوده و در منطق خود به باز شدن سرکلاف های دیگری بنام طلب آزادی های اجتماعی، فرهنگی، قومی و سیاسی راه خواهد برد و در جا زدن در این منجلاب نیز برای خامنه ای کودک کش، چیزی بجز خسران و بحران پدیدار نمی کند.
یک دلیل برای این واقعیت نیز همان دهن کجی عامدانه جامعه به یک دیدکتاتوری خون ریز و سرکوبگر می باشد که با راه انداختن عامدانه موضوعی بنام « حجاب اجباری » تلاش دارد تا ضمن درگیر نمودن جامعه با آن، بر زخمی بزرگتر بنام « سرنگونی » خاک بپاشد.
این همان حربه ای است که همواره رژیم آخوندی از آن بعنوان « فرصت » نام می برد و تلاش دارد
تا با بسط و گسترش موضوع ، اذهان عموم را از دیگر واقعیات درون جامعه و شکست های حاکمیت در زمنیه های مالی، اقتصادی، تولیدی و سیاسی منحرف نماید.
مضافا براین نکات نیز، جامعه دردمند ایران اکنون از فرصت بدست آمده با گسیل و حضورنیروهای سرکوبگر تحت عناوینی مانند ارشاد استقبال و آن را به فال نیک گرفته و بدین سان خود را در سایه نارضایتی عمومی و بحران های حاد اقتصادی و مالی، برای خیزش و قیام های بس بزرگتر آماده می نماید.
ابعاد این روند بحدی است که رئیس جمهور پیشین نظام، آخوند شیاد محمد خاتمی ضمن اعتراف به چشم انداز شکست برای خامنهای، از حضور مجدد گشت ارشاد با عناوینی مانند « خطر خود براندازی» نام برده است.