کنفرانس بینالمللی در بروکسل در سالگرد قیام سراسری
قیام ایران نقش جوانان و زنان، چشمانداز جمهوری دموکراتیک
قسمت سوم
سخنرانیهای
گی فرهوفشتاد – نخستوزیر بلژیک (۱۹۹۹ تا ۲۰۰۸)
میشل آلیو ماری – وزیر ارشد دولت فرانسه (۲۰۱۱)
اینگرید بتانکور - کاندیدای پیشین ریاستجمهوری کلمبیا
گی فرهوفشتاد – نخستوزیر بلژیک (۱۹۹۹ تا ۲۰۰۸)
قیام مردم ایران یک اتفاق ناگهانی یا بیرحمانه یا خودبهخودی نبود
این نتیجهٔ بیش از ۴۰سال مقاومت شجاعانه و سازمانیافته علیه رژیم آخوندها بوده است
که زنان پیشتازی آنرا بهدست گرفتهاند
گی فرهوفشتاد
سکوت و بیعملی اتحادیهٔ اروپا و جهان غرب
به (رژیم) ایران اجازه میدهد بهحکومت ترور خود استمرار بخشد
استراتژی تغییر رژیم باید استراتژی ما باشد
نه استراتژی تعامل انتقادی
گی فرهوفشتاد
باید با تمام اپوزیسیون دموکراتیک تعامل کرد
بهخصوص با شورای ملی مقاومت برای آمادهسازی آینده
گی فرهوفشتاد
تلاش برای توافق اتمی با این رژیم اتلاف وقت است
این رژیم هرگز به تعهدات خود عمل نخواهد کرد
گی فرهوفشتاد
سالگرد قیام در ایران برای ما زمان مناسبی برای تغییر مسیرمان است
این وظیفهٔ ما است تا بهشجاعترین مردم روی زمین
یعنی مردم ایران کمک کنیم
گی فرهوفشتاد – نخستوزیر بلژیک (۱۹۹۹ تا ۲۰۰۸)
خیلی ممنون. خانم رجوی از این دعوت بسیار سپاسگزارم. بار اول نیست که همراه شما هستم، اما بگذارید بگویم که امروز یک لحظهٔ بسیار مهم است، چرا که یکسال پس از مرگ مهسا امینی، که توسط گشت ارشاد (رژیم) ایران بهقتل رسید، فکر میکنم از آن تاریخ در سال گذشته، ما شاهد یک واقعهٔ تاریخی در ایران بودهایم، چیزی که هیچگاه پیش از آن اتفاق نیفتاده بود، تمام این زنان و مردانی که بهخیابانها آمدند برای اعتراض علیه رژیم آخوندها. قبل از هر چیز خانمها و آقایان، اینرا بهرسمیت بشناسیم که این یک اتفاق ناگهانی یا بیرحمانه یا خودبهخودی نبود، بلکه بیشتر یک انفجار و فوران بود از تمام یک ملت، همهٔ مردم ایران، چون آنها خشمگین هستند. خشمگین از دست این رژیم، خشمگین از جنایتهایی که بیش از ۴۰سال است توسط آخوندها در ایران انجام شده است. همزمان فکر میکنم این نتیجهٔ بیش از ۴۰سال مقاومت شجاعانه و سازمانیافته علیه رژیم آخوندها بوده است؛ مبارزهیی که زنان پیشتازی آنرا بهدست گرفتهاند. در حالیکه خانمها و آقایان، دوستان عزیز، اعتراضات ابتدا سرکوب زنان را هدف قرار میداد، تمرکز تظاهراتها خیلی سریع بهخواستههایی گسترش یافت برای عدالت و تغییرات بنیادین سیاسی، اقتصادی و اجتماعی. پس هر چند مردم در ابتدا شعار «زن، زندگی، آزادی» سر دادند، اما همچنین شعار میدادند: «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر». در هر حال این شعار، همراه با «زن، زندگی، آزادی»، ماهیت واقعی نارضایتی عمیق مردم را بهتصویر کشید از ارعاب روزمره، از استبداد آخوندها و همچنین از ورشکستگی عظیم اجتماعی و اقتصادی جامعهٔ پر انرژی در ایران را به تصویر میکشد. و امروز، یکسال پس از قتل وحشیانهٔ مهسا امینی، در واقع میتوانیم بگوییم که شرایط مثل گذشته نیست، خیر، شرایط برای مردم ایران وخیمتر شده است. زیرا تظاهر کنندگان و تظاهراتها هر روز بهنحو وحشیانه توسط نیروهای امنیتی در ایران سرکوب میشوند. چند صد مرد و زن و حتی کودکان از آن زمان کشته شدهاند، بهقتل رسیدهاند و بسیاری اعدام شدهاند، بیش از ۶۰۰تن طی یک سال؛ و البته مجرمان مواد مخدر نبودند، افرادی بودند که اعتراض میکردند، مخالفان سیاسی بودند که اعدام شدند و هزاران نفر از مردم، تظاهر کنندگان صلحجو، در زندان بهسر میبرند. اکنون که ۱۶سپتامبر (۲۵شهریور) نزدیک است، اتفاقی که میافتد این است که اعضای خانوادهها مورد ارعاب قرار میگیرند، دستگیر میشوند، حتی در همین لحظات (دستگیر میشوند) تا از سوگواری در مزار قربانیان منع شوند. و گشت ارشاد، باز گشته، البته هیچوقت نرفته بود، با قوانین جدید برگشته است. قوانین جدیدی که از طریق همان مجلس تصویب شده برای سرکوب بیشتر دختران و زنان. همزمان وضعیت اقتصادی، فاجعهبار است. نرخ تورم امروز در ایران تقریباً ۵۰درصد است. دیگر نمیتوانید غذای مناسب پیدا کنید. داروها دیگر در وسع مالی (مردم) نیست و بگذارید اینرا هم بگوییم، چون باید از خودمان انتقاد کنیم: ما بهواقع چهکاری برای کمک بهاین مردم شجاع کردهایم تا آرزوی خود را برای یک ایران آزاد و دموکراتیک محقق کنند؟ و جواب من امروز پس از یک سال این است که ما کار چندانی طی یک سال انجام ندادهایم. کافی نیست بگوییم که در حال کار روی مسألهٔ ایران هستیم، کافی نیست بگوییم اتحادیهٔ اروپا موضوع را هر بار که با مقامات (رژیم) ایران در ارتباط است مطرح میکند. فکر میکنم این فقط ناتوانی ما را نشان میدهد. علاوه بر این، همواره ثابت شده که این رویکرد اشتباه است، زیرا بارها و بارها سکوت و بیعملی اتحادیهٔ اروپا و جهان غرب در واقعیت به (رژیم) ایران اجازه میدهد بهحکومت ترور خود استمرار بخشد. پس این بهاصطلاح سیاست و استراتژی «تعامل انتقادی» در واقعیت فقط نمادین است، همان چیزی که در سال گذشته دیدهایم و باید با یک استراتژی دیگر تغییر داده شود: استراتژی تغییر رژیم، این باید استراتژی ما باشد، نه استراتژی تعامل انتقادی. من هفته پیش، چند روز قبل بهآقای بورل نمایندهٔ عالی بهطور مستقیم در یک اجلاس عمومی پارلمان اروپا گفتم که برای اولین بار باید بهشما آقای بورل بگویم، تمامی اعضای پارلمان علیه استراتژی شما در رابطه با ایران هستند؛ چپ، راست، شمال، جنوب، مرکز. و واقعیت این است که تعامل انتقادی هیچ معنایی ندارد، اگر که بخشی از استراتژی تغییر در ایران نباشد.
اما معنای استراتژی تغییر در ایران چیست؟ بهنظر من، پنج اقدام هست که اروپا باید انجام بدهد. اول از همه، باید با تمام اپوزیسیون دموکراتیک تعامل کرد، بهخصوص با شورای ملی مقاومت، برای آمادهسازی آینده؛ این اولین کاری است که باید انجام داد. نه اینکه نتیجهگیریهای احمقانه در پارلمان اروپا و (در این رابطه بشود.
دومین کاری که باید انجام بدهیم گسترش فوری فهرست افراد تحت تحریم است. میدانید چند نفر در ایران تحت تحریم اتحادیهٔ اروپا هستند؟ ۲۲۶نفر در لیست تحریمهای اتحادیهٔ اروپا بهدلیل نقض حقوقبشر هستند، در حالیکه نقض حقوقبشر در ایران توسط هزاران و هزاران نفر از افراد حکومت در هر سطحی از جامعهٔ ایران صورت میگیرد. همهٔ آنها باید تحت تحریم قرار گیرند، نه ۲۲۶نفر. در واقع باید با تمام افراطیونی که آمادهٔ کشتن شهروندان بیگناه میشوند مقابله کنیم و تمام داراییهای آنها را مسدود کنیم، جلوی سفر آنها را بگیریم و نگذاریم ایرانیهای در تبعید را تعقیب کنند.
عنصر سوم چنین استراتژی جدیدی برای اروپا باید این باشد که ما میبایست در رابطه با سپاه پاسداران (رژیم) ایران موضعگیری کنیم. چند بار و سال باید طول بکشد تا سرانجام آنها را در لیست سیاه بهعنوان یک سازمان تروریستی قرار بدهیم؟ یعنی همان چیزی که هستند، دوستان عزیز.
عنصر چهارم این استراتژی تغییر از نظر من این است که ما پیشاپیش مدتهاست که درخواست تشکیل یک نهاد مستقل تحقیق بینالمللی را دربارهٔ همهٔ جنایات در ایران کردهایم، زیرا این کار سرانجام امکان آنرا میدهد که بانیان و مرتکبان جرم در نسلکشی ۱۳۶۷ و تمامی اتفاقاتی را تحت پیگرد قانونی قرار بدهیم که پس از آن در اعتراضهای مردمی اتفاق افتاده است.
و در نهایت، پنجمین نکتهٔ من این است که بیایید دیگر سادهلوح نباشیم و این نهفقط برای اروپاییها، بلکه همچنین بهنظر من برای دولت آمریکا دربارهٔ احتمال موفقیت در مذاکرات بر سر بهاصطلاح توافق اتمی است. باید هدر دادن توانمان را بر روی رژیمی که در واقع بهغنیسازی اورانیوم ادامه میدهد متوقف کنیم، (رژیمی که) میدانیم هرگز بهتعهدات خود عمل نخواهند کرد. این یک اتلافوقت است، یعنی چنین تلاشی برای یک توافق اتمی. بنابراین، همانطور که گفتم و این نتیجهگیری من است، هفتهٔ گذشته تمام این درخواستها را از جوزپ بورل، نماینده عالی کردم و از او خواستم استراتژی را بهطور بنیادین تغییر دهد. این درخواست را با حمایت چپ، راست، مرکز و تقریباً بهاتفاقآرا کردم. استراتژی که ما در پارلمان دنبال خواهیم کرد، این است که ما میخواهیم در دو ماه، در ماه نوامبر، یک بحث و گفتگوی جدید با بورل داشته باشیم تا ببینیم آیا یک تغییر واقعی در استراتژی اتحادیهٔ اروپا و دنیای غرب با ایران ایجاد میشود یا خیر. بنابراین، خانم رجوی عزیز، روز شنبه، دقیقاً یکسال پس از این قتل وحشیانه و بگذارید بگویم، شروع انقلاب در ایران، فکر میکنم همچنین زمان مناسبی برای ما است تا مسیرمان را تغییر بدهیم. این وظیفهٔ ما است تا بهشجاعترین مردم روی زمین کمک کنیم و شجاعترین مردم روی زمین، ایرانیها هستند. خیلی ممنون.
میشل آلیو ماری – وزیر ارشد دولت فرانسه (۲۰۱۱)
از طریق موج تظاهراتی که بهدنبال مرگ مهسا بهوجود آمد
ما نیز متوجه شدیم که آنچه شما سالها میگفتید درست است
ما متوجه شدیم که با وجود سرکوب، زندانها و ترورها
نیروی اپوزیسیون حی و حاضر است
همهٔ طرفداران دموکراسی از تعهد شما مریم رجوی عزیز حمایت میکردند
حول برنامهٔ ۱۰مادهیی که ارزشهای بنیادین آزادی
و پایههای ضروری دموکراسی هستند
امروز در سطح تصمیمگیری، اوضاع در حال تغییر است
بهتازگی بیش از ۳۸۰نماینده مجلس و سنای فرانسه از جمله رهبران گروههای سیاسی
بهتوافق بیش از (۳۶۰۰) نمایندهٔ پارلمان
و بیش از ۱۲۰رئیس کشور و رئیس دولت پیشین پیوستند
که عملاً از تعهدات شما حمایت میکنند
و تصمیم گرفتهاند این حمایت را علنی کنند
میشل آلیو ماری – وزیر ارشد دولت فرانسه (۲۰۱۱)
سلام بههمهٔ شما، قبل از همه بهشما خانم رئیسجمهور مریم عزیز، بهشما آقایان نخستوزیر و خانمهای نخستوزیر که حضور دارید، سلام بهشما خانمها و آقایان نمایندگان مجلس، وزرا، منتخبان مردم و بههمهٔ شما، سلام و تشکر. تشکر از حضورتان برای دفاع از آنچه در آن اشتراکنظر داریم، یعنی آرزوی آزادی، آرزوی برابری زن و مرد، آرزوی عدالتی که عدالت واقعی باشد، آرزوی برقراری حکومتهای دموکراتیک. بله، ما با هم در این ارزشها سهیم هستیم و بههمین دلیل دور شما جمع شدهایم، مریم رجوی عزیز.
شما بار دیگر توانستید پس از پاریس، امروز در بروکسل، کسانی را گردهم بیاورید که معتقدند وقتی ارزشهای بنیادین در خطر است، هرگز نباید تسلیم شد. امروز ما سالگرد واقعهیی را گرامی میداریم که دو وجه دارد: وجهی غمانگیز که عبارت است از سالگرد مرگ مهسا امینی جوان که در زندانهای رژیم ایران بهقتل رسید و ما بهاو فکر میکنیم و با فکر کردن بهاو قلبمان بهدرد میآید؛ اما امروز، ۱۵سپتامبر، همچنین روزی است که امید متولد شد، روزی که دیدگاهی را تغییر داد که احتمالاً ما اینجا در اروپا، در آمریکا و در بسیاری از کشورهای دیگر نسبت بهآنچه در ایران میگذرد داشتیم. از طریق موج تظاهراتی که بهدنبال مرگ مهسا بهوجود آمد، ما نیز متوجه شدیم که آنچه شما سالها میگفتید درست است و نه آنچه در تبلیغات گفته میشد. ما در واقع متوجه شدیم که با وجود سرکوب، با وجود زندانها، با وجود ترورها، نیروی اپوزیسیون حی و حاضر است. تا آن تاریخ تعداد اندکی بهشما گوش فرا میدادند. از ۱۵سپتامبر۲۰۲۲، همه دیدند که چه اتفاقی در حال رخدادن است و این منجر بهتغییر رویکردی شده است که امروز شاهد آن هستیم و همچنان گسترش خواهد یافت.
البته و یقیناً همهٔ طرفداران دموکراسی از تعهد شخصی شما مریم رجوی عزیز حمایت میکردند حول برنامهٔ ۱۰مادهیی که همیشه دارید و صادقانه، باثبات و قاطعیت از آن دفاع میکنید و ارزشهای بنیادین آزادی و پایههای ضروری دموکراسی هستند؛ اما تحت عنوان عدممداخله، بهدلیل شانتاژ در جریان گروگانگیری، بهدلیل پراگماتیسم دیپلماتیک که برخی از ما اینجا با آن آشنا هستیم، اعمال فراتر از حرفها نمیرفت و با انصرافها و اعلام انصرافها مواجه بودیم و در عمل چیزی تغییر نمیکرد.
امروز میبینیم که در سطح تصمیمگیری، اوضاع در حال تغییر است. بهتازگی بیش از ۳۸۰نماینده مجلس و سنای فرانسه از جمله رهبران گروههای سیاسی، موضع بسیار روشنی بهنفع اپوزیسیون ایران اتخاذ کردند؛ و همانطور که قبلاً بهدرستی یادآوری کردید، آنها در واقع بهتوافق بیش از (۳۶۰۰) نمایندهٔ پارلمان و بیش از ۱۲۰رئیس کشور و رئیس دولت پیشین پیوستند که عملاً از تعهدات شما حمایت میکنند و تصمیم گرفتهاند این حمایت را علنی کنند.
بنابراین بله، تغییر جدی در ایران، تغییر حکومت، فقط میتواند توسط خود ایرانیان محقق شود. این امری است که همه بر سر آن توافق داریم و اصل عدم مداخله که جزء تعهدات دیپلماتیک ما است نیز همین را میگوید؛ اما ایرانیانی که شهامت بیان ارزشهایی را دارند که ما در آن مشترکیم و ارزشهای ما هم هستند، میدانند که اکنون نهتنها شنیده و باور میشوند، بلکه مورد حمایت قرار میگیرند.
خانمها و آقایان، یک چیز را هرگز نباید فراموش کنیم: آزادی، دموکراسی، برابری، نه بهسادگی بهدست میآیند و نه بهسادگی حفظ میشوند و شایستهٔ این هستند که برای آنها بجنگیم و در صورت لزوم برای آن جانمان را بدهیم. اینجا در اروپا ما این شانس را داریم که در کشورهایی زندگی میکنیم که آزادی در آنها ابقا شده، زیرا دیگرانی قبل از ما برای آن جنگیدهاند: پیشینیان ما، والدین ما و دیگران، حتی همین اخیراً، چرا که کشورهایی در خود اروپا هستند که مفهوم دموکراسی در آنها وجود نداشت. این ما را ملزم میکند، ما را متعهد میکند، تکتک ما را. مخاطب من ایرانیها هستند و همچنین همهٔ آنهایی که اینجا و در مقابل من هستند. ما وظیفهیی داریم که هرگز نباید آنرا فراموش کنیم. همهٔ آزادیها در معرض تهدید هستند: آزادی بیان، استقلال عدالت، آزادی رأی. پس آری، شما دوستان ایرانی ما، شما و هموطنانتان این شهامت را دارید که ابراز وجود کنید، بهرغم خطراتی که در معرض آن هستید و بهرغم خطراتی که متوجه جان شماست.
بنابراین، ما که این شانس را داریم که در یک دموکراسی زندگی میکنیم، ما زنانی که این شانس را داریم که از برابری با مردان برخوردار باشیم و با آزادی کامل عمل کنیم، باید لب بهسخن بگشاییم و باید با حمایت از ارزشهایی که شما از آن دفاع میکنید بهجلو حرکت کنیم. ما از ارزشهای خود حمایت میکنیم، ما وظیفه داریم بهآنچه شما هستید شهادت دهیم، بهخصوص که میدانیم نهادهای دموکراتیک، دولتهای اروپایی بهاندازه کافی در این مورد قاطعیت ندارند. وقتی شما برای آزادیهایتان رنج میبرید، ما هم رنج میبریم. وقتی شما برای آزادی خود میجنگید، ما همراه شما میجنگیم. وقتی شما پیروز میشوید، ما هم همراه شما پیروز خواهیم شد، زیرا این ارزشها و آزادی است که بهپیروزی میرسند.
اینگرید بتانکور - کاندیدای پیشین ریاستجمهوری کلمبیا
اگر اینجا هستیم بهدلیل این نمایش قدرت مقاومتی است
که رئیسجمهور مریم رجوی نماد آن است
اینگرید بتانکور
کاسهٔ صبر جوانان ایران لبریز شده است
آنها زنی را کشف کردند که سالهای سال برای آنچیزی مبارزه کرده
که آنها اکنون بهعنوان حقوق خود کشف میکنند
او مریم رجوی است
اینگرید بتانکور
ما با رگبار دروغهای رژیم مواجهیم که
میخواهند ما را قانع کنند که گزینههای سیاسی دیگری برای رژیمشان وجود دارد
هر گزینهیی جز مقاومت ایران
رژیم نیاز داشت از این گزینههای جعلی برای کاهش شتاب اعتراض
و کاهش و تضعیف نیروی سازمان مجاهدین استفاده کنند اما نتیجهیی نداشت
اینگرید بتانکور - کاندیدای پیشین ریاستجمهوری کلمبیا
سلام. اجازه بدهید قبل از هر چیز قدردانیام را از این مستمعین فوقالعاده و از مدعوینشان ابراز کنم. چهرههایی هستند که ما از قبل میشناسیم و بهطور مرتب دیدار داریم، مثل میشل (آلیو ماری)، استفن (هارپر) و بسیاری دیگر. همچنین چهرههای جدید و من میخواهم بهرئیسجمهور کوزوو خوشآمد بگویم و بههیأت ایسلند، زنان فوقالعادهیی که امروز ما را همراهی میکنند و بهما افتخار دادهاند.
اگر اینجا هستیم بهدلیل این نمایش قدرت است، مقاومتی که رئیسجمهور ما مریم رجوی نماد آن هست. ما باید همچنین آگاه باشیم که آنچه ما در اینجا انجام میدهیم باعث نگرانی در حکومت ایران است که در آستانهٔ این سالگرد، فقط سرکوب را در ایران افزایش داده است: دستگیریهای گسترده، ترور مبارزان جوان صرفاً بهخاطر دادن شعار علیه رژیم، دوربینهایی که در هر گوشه و کنار خیابان کار گذاشته شدهاند، دستگیریها و همچنین اخراجهای گسترده. در یککلام سرکوب مردم ایران.
. از یکسال پیش یک تغییر فرهنگ جدی در ایران در حال رخدادن است که فوقالعاده است و موضوع فقط یک موضوع جنسیتی نیست، فقط این نیست که مردان و زنان برای حقوق انسانی یکدیگر گردهم آمدهاند. این همچنین پلی است بین نسلها، مادربزرگهایی که با نوههایشان بهاعتراض میروند، در حالیکه در گذشته ما اغلب شاهد تفاوتهای نسلی در درک وقایع بودیم. ایران در برابر تحقیر و در برابر سوءاستفادهها متحد شده است. نسلها متحد شدهاند، زنان و مردان متحد شدهاند، همچنین شهرها و روستاها متحد شدهاند. قبل از این تهران بهپا میخاست، امروز در همهجا شورش است. زنان در سراسر ایران، مردان در سراسر ایران دیگر حاضر نیستند بهقوانین ابلهانه آخوندها تن بدهند.
همچنین شجاعت فوقالعادهٔ نسل جوان را میبینیم که سرزنده است، چون بهخوبی احساس میکند که زمان، زمان آنهاست، مسئولیت آنهاست و وقت آن رسیده که برای حقوق همه مبارزه کند و نقش الگو داشته باشد. این نسل جوان روزگار سختی را سپری میکند، چون مقاومتکردن سخت است، همواره در معرض خطر بودن سخت است، ترک میهن سخت است، چرا که کشورشان را دوست دارند و میخواهند در آن بمانند. تصمیمگیری در چنین شرایطی سخت است کاسهٔ صبر جوانان لبریز شده؛ و این جوانان چه چیزی را یافتند؟ چه امیدی پیدا کردند؟ آنها زنی را یافتند که سالهای سال برای آنچیزی مبارزه کرده که آنها اکنون بهعنوان حقوق خود کشف میکنند. آنها یک زن را کشف کردند، این زن را ما میشناسیم، او مریم رجوی است؛ اما آنها یک پدیدهٔ خارقالعاده دیگری را هم کشف کردند: جوانان مقاومت، جوانانی که من و خیلی از ما با آنها دیدار داشتهایم وقتی بهاشرف۳ در آلبانی رفتیم. . این بهقدری ترسناک است که ماهها است شاهد نوعی هیستری از سوی رژیم آخوندها هستیم، هیستری برای تقبیح هر آنچه مربوط به مریم رجوی، اشرف۳، مقاومت ایران، مجاهدین خلق است. همهچیز آنها را میترساند، همهچیز آنها را میترساند و من فکر میکنم این یک علامت بسیار مبارکی است زیرا آنچه امروز شاهد آن هستیم این است که ترس اردو عوض کرده است. ترس دیگر در کوچه و خیابان نیست، دیگر در مردم نیست، دیگر در دل جوانان، در دل زن و مرد ایرانی نیست. ترس در دل سران رژیم دیکتاتوری در ایران است، ترس در دل آخوندهاست و بههمین دلیل آخوندهایی که برای ما مثل کلاغهای سیاه هستند، مثل پیرمردهای ریشو از کارافتادهیی که دقدلی خود را بر سر جوانان روشنفکر تخلیه میکنند، یکراه بیشتر برای مقابله با این نیاز آزادی ندارند، آنهم سرکوب است و دروغ. ما با رگبار دروغهای آنها مواجهیم. بزرگترین دروغ این است که گزینههایی برای رفرم حکومتشان هست. میخواهند ما را قانع کنند که گزینههای سیاسی دیگری وجود دارد، هر گزینهیی جز مقاومت ایران. میخواستند القا کنند که دیگرانی هستند تا بلکه دلقکهای دیگری در ایران سر کار بیایند، نیروهای بهاصطلاح سیاسی دیگری که در واقع هیچ قدرت سیاسی ندارند، شناختهشده نیستند، در کف خیابان حضور ندارند و محبوب مردم ایران نیستند؛ و میدانید که این حرفها در خارجه خریدار داشت، مثل این ادعا که مقاومت دچار تفرقه است. خیر! مقاومت دچار تفرقه نیست. یک مقاومت بیشتر وجود خارجی ندارد و آنهم همینجاست.
اما آنها نیاز داشتند از این گزینههای جعلی برای کاهش شتاب اعتراض و کاهش و تضعیف نیروی سازمان مجاهدین استفاده کنند؛ اما نتیجهیی نداشت. نتیجهیی نداشت، چون ما اینجا هستیم. تنها چیزی که میخواهم بگویم، از اینجا، از بروکسل، از قلب اروپا این است که این عادلانه نیست که اکنون که ترس تغییر جهت داده، اکنون که مردم ایران هیچ ترسی ندارند و رژیم آخوندها هستند که میترسند، دولتهای ما هنوز از آن رژیم تضعیفشده میترسند. چهطور میتوانیم در برابر این رژیم زانو بزنیم و همزمان آنها را تحریم کنیم؟ این ریاکاری است و درست نیست، از نظر اخلاقی درست نیست و اگر امروز باید از اینجا چیزی بگوییم، این است که بههمهٔ دولتهای غربی فراخوان بدهیم که این سیاست را که شرمآور است متوقف کنند. وقتی میبینید که زنان، مردان، کودکان و افراد مسن توسط این رژیم اعدام میشوند، ما این حق را نداریم که سکوت کنیم؛ و این همان زمانی است که ما ضروریست دولتهای ما بدون ترس در کنار ایرانیان بایستند؛ و این دلیلی است که امروز در این صحنه همراه شما، مریم رجوی هستم، همراه شما و مردمتان -زیرا شما صدای مردم خود هستید- با همهٔ مردم ایران تا بهآنها بگوییم که ما بهپیش میرویم، بهعقب بر نمیگردیم؛ بهپیش میرویم، آنهم با گامهایی پیروزمند. متشکرم.