روز ۲۴آبان سال۹۸ بهدنبال سه برابر شدن قیمت بنزین ،مردم محروم و به جان آمده، با پیشتازی جوانان شورشی جرقههای قیامی را شعلهور کردند که دامنه آن بهسرعت تمام ایران را فراگرفت. در این قیام قهرمانانه مردم و جوانان شورشی در ۱۹۱شهر با بستن جادهها و بزرگراهها شعار مرگ بر خامنهای و مرگ بر دیکتاتور را طنینانداز کردند،
مراکز غارت و سرکوب، بانکها، ساختمانهای دولتی و دفاتر امام جمعههای خامنهای را به آتش کشیدند، تصاویر منحوس خلیفه ارتجاع و نمادهای این رژیم فاسد و تبهکار آخوندی را به زیر کشیده و در آتش سوزاندند، با وحوش سرکوبگر انتظامی، پاسداران ،بسیجیان، اطلاعات و لباس شخصی های رژیم پنجه در پنجه شدند و بسیاری از مراکز آنها را هدف شعلههای خشم خودشون قرار دادند.
ظرف دو روز سراسر ایران صحنه جنگ و گریز و نبرد و درگیری جوانان شورشی با پاسداران و نیروهای سرکوبگر رژیم شد. در بسیاری از شهرها گلههای وحوش خامنهای در برابر تهاجم جوانان قیامآفرین پا به فرار گذاشتند.
فقط در روز ۲۵آبان، خلق قهرمان و کانونها و فرزندان شورشگر آن بیش از تمامی مدت قیام دیماه ۹۶، مراکز، خودروها، و ساختمانهای حکومتی را به آتش کشیده و درهم کوبیدند. جوانان شورشی مزدوران رژیم را گوشمالی دادند، مراکز سرکوب و کلانتریها را فتح کردند، بخشهایی از شهرها را آزاد کردند و لرزههای سرنگونی را بر سراپای رژیم آخوندی افکندند.
گرامیداشت چهلمین روز شهادت شهیدان قیام آبان ماه ۱۳۹۸-اشرف۳
خانم مریم رجوی :با مردم و جوانان دلیر ایران و همه یاران و همسنگران و همشهری ها و هم محلهای های شهیدان سرفراز و قبل از همه، با شما خانوادههای داغدار، بهخصوص مادران دلسوخته، از سوی مقاومتی حرف میزنم که چهل سال است با شقاوت و دجالیت آخوندهای حاکم در جنگ و نبرد است.
از آتش گشودن پاسداران به روی قیام ۳۰خرداد ۱۳۶۰ در تهران و به مسلخ بردن مجاهدان و میلیشیاهای خونین بال و مجروح آن هم از روی تخت بیمارستانها در ۵مهر سال۱۳۶۰، تا شهیدان فروغ جاویدان و قتلعام سیهزار زندانی سیاسی در سال۶۷ و حملات وحشیانه وحوش خامنهای و موشکبارانها در اشرف و لیبرتی.
در همه لحظات این نبرد ۴۰ساله، بیشمار یاران و خواهران و برادران مجاهد و مبارزم توسط آخوندها کشتار و اعدام و قتلعام شدهاند. بدانید که مجاهدین و اعضای این مقاومت، با تمام وجود درد و داغ شما را احساس میکنند.
اما بدانید که آنها، آن شهیدان، زنده و جاویدانند، آنها گلها و غنچههای یک نسل شورشی هستند. شکوفههای عزم و اراده مقدس یک ملت بپاخاسته و پیکهای خونین فرشته آزادی به سوی ایران زمین.
بنابراین سرتان را بالا بگیرید. افتخار کنید. شما مادران و پدران قهرمانانی هستید که لرزه سرنگونی را چنان بهجان رژیم آخوندی انداختهاند که دیگر از آن خلاصی ندارند.
بهشاه راهی که بهسوی آزادی باز کردهاند، بنگرید. ببینید که چطور هیبت پوشالی ولیفقیه و سپاه پاسدارانش را فرو ریختند. ببینید که چطور پایگاههای سرکوب و جنایت را در هر شهر ایران منکوب خشم خود کردند.
بله این نسل و شهیدانش افتخار تمام مردم مشتاق آزادی در ایران و جهان هستند.
در قیام آبان ماه هر خطه در ایران از تبریر تا اهواز، از شیراز تا مشهد، از اصفهان تا رشت، از سنندج تا کرج، و از بهبهان و خرم آیاد تا شهرکها و مناطق و محلههای شورشی تهران، صحنه دلاوری و شجاعت غرورآفرین مجاهدان شهیدی بود که بهعنوان فرماندهان و اعضای کانونهای شورشی با پاسداران و گلههای مزدوران خونریز رژیم آخوندی چنگ در چنگ میشدند.
چون رعدی خروشان میغریدند و شعلههای باورشان قیام را فروزانتر میکرد.
در کرمانشاه شهید مجاهد خلق حسین امینی، دانشجوی سال آخر کامپیوتر از دانشگاه تهران بود، این قهرمان که در پیشتازی و راهگشایی قیام در کرمانشاه دلیرانه راه میگشود. در روز ۲۶آبان ۹۸ با اصابت چند گلوله به کمر و سینهاش بهشهادت رسید، حسین بسیار باهوش، مبتکر و خلاق بود، هرکس با حسین از نزدیک آشنا میشد، شیفتهٔ اخلاق و رفتار او میشد، حسین بار سخت تأمین مخارج زندگی را بهدوش میکشید و همزمان به تحصیل ادامه میداد، او برای گذران زندگی به کارگری ساختمان مشغول بود.
حسین از کودکی نام شهیدان راه آزادی را میشنید، شهیدان سرفرازی از خانواده و بستگان حسین که در سالهای ۶۰ و ۶۷ سربدار شدند، شهیدان خانوادهٴ امینی همچون مهدی امینی، معصومه امینی، رضا امینی و مسعود امینی، در میان بستگان حسین شهیدان دیگری چون نصرالله حسینی و علی ثامنی به چشم میخورند؛ حماسهٔ ایستادگی و فدای چنین سربدارانی همواره خاطر حسین را مملو از حس آزادیخواهی میکرد، شهیدانی که نام پرآوازهشان تمام شهر سنقر را در بر گرفته بود.
حسین قهرمان چند روز پیش از قیام گفته بود: «بهدنبال جرقهای هستم تا حساب مزدوران رژیم را برسم»
مجاهد شهید حسین امینی بههمراه یاران دلیرش و با کمک سایر جوانان شورشی در برابر مزدوران و جنایتکاران رژیم خامنهای ایستادند، در شبانگاه ۲۶آبان مزدوران انتظامی را عقبرانده و خودروی آنها را به آتش کشیدند، هرکجا که حسین قهرمان حضور داشت فریاد مرگ بر خامنهای سرمیداد و اینگونه این شعار را در فضای قیام طنینانداز میکرد. حسین بههمراه قیامآفرینان دلیر به پیش میرفت، او سرانجام در مقابل حوزة آخوندی مورد اصابت گلولة مستقیم مزدوران رژیم قرار گرفت، این مزدوران از پشتبام حوزه آخوندی، حسین را هدف قرار دادند و حسین در میان یارانش بهشهادت رسید، در همین لحظات بود که با پشیتازی دلاورانی چون حسین حوزهٔ آخوندی در کرمانشاه هدف شعلههای آتش قیام مردم قرار گرفت و مواد آتشزا را به سوی این حوزه جهل و جنایت پرتاب میکردند.
شهید دلاور مجاهد خلق محمد جواد رستمی از یاران و همرزمان حسین امینی، دوست دوران کودکی و یار او در صحنهٴ پرشکوه نبرد، جواد از طریق حسین با سازمان مجاهدین خلق آشنا شد، شجاعت و جنگاوری حسین در صحنههای قیام در کرمانشاه توجه دوستان و قیامآفرینان را جلب کرده بود.
دوستان قیامآفرینِ جواد آخرین لحظات زندگی جواد را چنین بازگو کردهاند: جواد در نیمهشب ۲۶آبان در پیشاپیش صفوف قیامآفرینان میرزمید، وقتی خودروی مزدوران انتظامی به آتش کشیده شد، ۲ مزدور سرکوبگر از خودرو بیرون پریدند، جواد چون برق و باد خودش را به این مزدوران رساند و با کمک مردم، گوشمالی سختی به این مزدوران دادند. سرانجام جواد قهرمان نیز در کنار یار و همرزمش حسین امینی در مقابل حوزة جهل آخوندی در کرمانشاه بهشهادت رسید، مزدوران با شلیک گلوله به سر حسین او را بهشهادت رساندند.
شهید سرفراز مجاهد خلق صادق عباسی کردنیا یاری دلیر و بیباک و بیم، از آنگونه جوانان شورشی و قیامآفرینی که برق نگاهش در صحنهٴ نبرد ایمان به آزادی را متجلی میکرد. صادق دلاور به همراه یاران شهیدش در مقابل حوزه آخوندی در کرمانشاه بهشهادت رسید. شهادت این دلاوران هرگز پایان راه پرشکوه آنها نیست، رژیم جنایتکار ولایت فقیه از پیکر شهید این دلاوران نیز در هراس بود، پیکر حسین امینی ۱۳روز پس از شهادت به خانوادهٴ او تحویل داده شد، حکومت آخوندی حتی اجازه برگزاری مراسم برای این دلاوران را تاب نیاورد؛ زیرا آنها در شهادتشان نیز در رزم و پیکار هستند، هر گام و قدم آنها در روزهای قیام سراسری و در هر گامی که بهپیش برداشتند رسمی جاودانه و افشا کننده جنایتهای رژیم آخوندی بود.
آنها طلایهداران و وارثان شهیدان یک خلق بودند که سیل بنیانکن خلق ایران را به جانب پایههای لزران حاکمیت آخوندی روانه کردند.
در میان شهیدان مجاهد خلق قیام آبان از شهر کرمانشاه نامهای دیگری هستند که آزادگی و ایستادگی در قیام را در خاطره کوچههای شهر متجلی میکنند، شهید مجاهد خلق جواد مختاری که در سن ۲۷ سالگی فدیهٔ راه آزادی میهن شد، جواد قهرمان در نیمهشب تبدار قیام و مبارزه برای آزادی با اصابت مستقیم گلوله بهسرش شهید شد. تیمور مختاری از خویشاوندان جواد نیز در روزهای قیام آبان در تهران بهشهادت رسید، این مجاهد قهرمان ۲۵ساله بود که جان پاکش را فدای آزادی میهن کرد. خیابانهای کرمانشاه یاد دلاوران مجاهد خلقش را در سینه نگاه داشته است، از دیگر شهیدان در قیام آبان قهرمان مجاهد خلق وحید اللهی بود، او متولد شهرستان سنقر بود مجاهد شهید وحید اللهی در روز ۲۵آبان ۹۸ در صحنههای نبرد مجروح شد، این مجاهد قهرمان بر اثر شدت جراحت در روز ۲۹آبان بهشهادت رسید و همان شب به خاک سپرده شد. وحید از کودکی با رزم و جانفشانی برای آزادی آشنا بود، یکی از بستگان او مجاهد شهید کیومرث امیریان بود که در جریان قتلعام ۶۷ حلقآویز شده و بهشهادت رسید، وحید اینگونه با موج گرم شورش و مبارزه برای آزادی آشنا شده بود.
یکی از شورشیترین مناطق، استان البرز و شهرستانهای آن بود، کرج، شهریار و رباطکریم از مناطقی بودند که لحظههای سرنگونی را پیش چشم آخوندها و پاسداران بزدلشان آوردند.
نگاهی به صحنههای قیام در رباط کریم خود به اندازه کافی گویاست که جوانان شورشی در آن شهر چه کردند و در آینده چهها خواهند کرد. صحنههایی که البته با پیشتازی شورشیترین رزمآوران آزادی ساخته شدند، پیشتازان قهرمانانی که برای نشاندادن مسیر آزادی، جان خود را فدیه رهایی خلقشان کردند. در این میان باید بهویژه از چند قهرمان مجاهد خلق نام برد که در این میسر و در روزهای قیام پرشکوه آبان بهشهادت رسیدند
از شهیدان سرفراز مجاهد خلق در شهر رباط کریم میتوان از محسن حسینی نام برد، مجاهد خلق محسن حسینی در سن ۲۰ سالگی بهشهادت رسید، مزدوران مستقر در فرمانداری رباط کریم سر پرشور این قهرمان خلق را هدف قرار داده و با شلیک گلوله بهسر محسن قهرمان او را بهشهادت رساندند.
یکی دیگر از مجاهدان پرشور و دلاور در رباط کریم مرتضی نوری قهرمانی ۲۱ساله بود، دلاوری که در میدان نبرد برای آزادی چون موجی پرخروش ساحل ناامیدی را در مینوردید و بارها پیشتازی صحنههای قیام را بهدست میگرفت، مرتضی که در کسوت یک مجاهد خلق به میدان نبرد برای آزادی پای نهاد جانانه به نبرد برخاست و عاشقانه جاودانه شد، مرتضی قهرمان از ناحیه کمر و پا مورد اصابت گلوله قرار گرفت و شدیداً مجروح شد، این قهرمان مجاهد خلق در بیمارستان بر اثر جراحتهای ناشی از گلولهها بهشهادت رسید،
پیشتازی و پاکباری زنان در قیامها از قیام دیماه ۹۶تا قیام آبان ۹۸و دیماه ۹۸برای رژیم زن ستیر آخوندها بسیار لرزاننده بود.
خبرگزاری سپاه پاسداران گزارش کرد: ۵۲۰۰نفر از قیامکنندگان را زنان تشکیل میدهند. خبرگزاری رسمی رژیم اعلام کرد: «در برخی تصاویر منتشر شده از اغتشاشات چهره زنانی دیده میشود که مردم را به آشوب دعوت میکنند».
رسانههای حکومتی همچنین نوشتند: «میانداری و میدانداری ویژه زنان در اغتشاشات اخیر، چشمگیر به نظر میرسد. در نقاط متعدد بهویژه حومه تهران، زنان ظاهراً ۳۰ تا ۳۵سال، نقش ویژهای در لیدری اغتشاشات به عهده دارند. مشاهدات نشان میدهد که این زنان متحدالپوشش، هر یک وظیفهای جداگانه دارند؛ یکی از شورشها فیلم میگیرد، دیگری جلوی خودروها را میگیرد و دیگری با تحریک مردم، آنها را به پیوستن به صف اغتشاشها مجاب میکند».
در رفسنجان «لیدر تجمعات دو دختر به همراه تعدادی مرد بودند که مردم را تشویق به شعار دادن و تجمع میکردند».
مجاهد قهرمان مریم نوری خواهر مجاهد شهید مرتضی نوری یکی از زنان پیشتاز در صحنههای قیام در رباط کریم بود، مریم نوری شیرزنی از تبار زنان قهرمانی بود که برای آزادی مردم اسیر ایران مبارزه را برگزید، این شیرزن قهرمان در فرمانداری شهر رباطکریم به دست نیروهای جنایتکار رژیم بهشهادت رسید.
شهادت خواهر مجاهد مریم نوری در حافظه شهر ماندگار شده است، رزم و شهادت مریم بهویژه در میان زنان و دختران این شهر بسیار تأثیرگذار بود
جوانان قهرمان رباط کریم، با آزادسازی مقطعی این شهر نشان دادند که چگونه میتوان حتی با دست خالی برخاست و آزادی را از حلقوم پاسداران بیرون کشید.
یکی دیگر از مناطق شورشی که در قیام آبان ۹۸ باید از آن نام برد، شهرستان ورامین و مناطق نزدیک آن همچون قرچک و پیشوا و علی آباد پیشواست. مناطقی که موفق شدند با آزاد کردن مقطعی شهر و دیار خود، نشان دهند درهم شکستن پاسداران با اتحاد و رزمندگی تودههای شورشی مردم، کاری شدنی و در چشمانداز است.
قیام در این منطقه نیز به همت شهیدان سرفرازی اوج گرفت که برای شکستن سد یاس و بیاعتمادی، جان خود را فدیه آرمان رهایی مردمشان کردند،
شهیدان قیام مردم ایران، مشعلداران شبسوزی بودند که نور امید را در دل تاریکی منتشر میکردند! از میان مشعلداران شبکوب دیار ورامین میتوان از مجاهد شهید علی شاهسوند نام برد، جوانی ۲۶ساله از اهالی علیآباد پیشوای ورامین.
مجاهد خلق علی شاهسوند در ورامین بهشهادت رسید، شنبه شب ۲۵آبان در میانهٔ میدان نبرد و درگیریهای ورامین پیکر علی برخاک رنگین شده به خونش درغلطید! رژیم جنایتکار آخوندی پیکر این مجاهد قهرمان را به خانوادهاش تحویل ندادند و در وحشت از جوشش خون این شهید قهرمان مجاهد تهدید کرده بود که نباید برای او مجلس عزا برگزار کنند. مشعل آزادی از دست شهیدان بر زمین نمیافتد، بلکه در قلهای دیگر و در دستان یاران پرشور شهیدان برافروخته است و نور جاودانهاش امید بخش روزهای نبرد است، وحشت رژیم ولایت فقیه از پیکر شهیدان نیز از این رو است.
در قرچک ورامین مجاهدی دیگر در رزم و پیکار برای آزادی بود، مجاهد شهید محمود ولیاللهی، محمود در شب ۲۵ آبانماه ۹۸ در درگیریهای ورامین در نبرد بود،آنگاه که خیابانهای ورامین سرشار از فریادهای مرگ بر خامنهای بود و مراکز سرکوب درهم کوبیده میشد محمود در اوج نبرد برای آزادی بود،
محمود نیز سرانجام مورد اصابت گلولهٔ جنایتکاران ولیفقیه قرار گرفت و شهید شد، رژیم جنایتکار آخوندی پیکر این مجاهد قهرمان را به خانوادهاش تحویل نداد، محمود قهرمان در لحظه شهادت ۴۰ساله بود.
مجاهد خلق موسی شاهسوند، از شهیدان قهرمان در قیام آبان۹۸ بود، موسی ۲۷ساله و ساکن خیرآباد ورامین بود که در ۲۵آبان در وارمین بهشهادت رسید.
جوانی شورشی و پرشور که در صحنههای قیام میخروشید و لرزه بر اندام مزدوران رژیم افکنده بود، پاسداران جنایتکار موسی قهرمان را هدف گلوله قرار دادند و اینگونه بود که مجاهدی دیگر جان پاکش را فدای آزادی مردم ایران کرد، پیکر این مجاهد سرفراز پس از شهادت هم در رزم بود و رژیم در وحشت از شهادتش پیکرش را به خانوادهاش تحویل نداد. شرح و وصف شهیدان ورامین در این دفتر نمیگنجد و یاران پرشور این مجاهدین شهید بر پیمان خویش تا روز رهایی مردم ایران استوارند.
شنبه ۲۵آبان ۹۸، مجاهد خلق سجاد رضایی در صحنههای قیام آبان در ملارد تهران بهشهادت رسید، سجاد اهل خمین از استان مرکزی بود، سجاد بهدست موتورسواران بسیجی بهشهادت رسید، این جنایتکاران بهضرب قمه سجاد را بهشهادت رساندند، رژیم جنایتکار آخوندی پیکر سجاد را ربود، خانوادهٴ سجاد روزها در پی یافتن ردی از سجاد بودند، سرانجام پس از ۵روز نیروهای اطلاعاتی رژیم به خانوادهٴ او خبر دادند که فرزندشان شهید شده است، جانیان رژیم آخوندی پیکر مجاهد شهید سجاد رضایی را ساعت ۵صبح روز پنجشنبه در مقابل غسالخانه رها کردند، خانوادهٴ سجاد اینگونه پیکر فرزند شهیدشان را دریافت کردند. سجاد از کودکی طعم تلخ تبعیض و ظلم را چشیده بود، او در خانوادهای بزرگ شد که فقر تحمیلی آخوندها را با تمام وجود حس کرده بود، او بسیار سختکوش بود، سجاد علاقهٔ بسیاری به رشتهٔ مکانیک داشت، او دیپلم مکانیک داشت. سجاد تنها فرزند خانواده بود او غروب روز شنبه ۲۵آبان در ملارد در سن ۲۰ سالگی بهشهادت رسید. رژیم خانواده او را از اطلاعرسانی و برگزاری مراسم منع کرد.
قیام آبان ۹۸ در میان تمامی اسامی تازهیی که بر سر زبانها انداخت، نام معالی آباد یا همانگونه که خود شیرازیها میگویند «مالی آباد» بود،
از شمار آن شهیدان، باید از زن قهرمان مجاهد خلق شبنم دیانی نام برد.
شبنم دیانی، در معالی آباد بهشهادت رسید پاسداران با خودرو مردم را زیر میگرفتند سپس به آنها تیر خلاص میزدند شبنم اینگونه بهشهادت رسید، عموی شبنم قدرت دیانی از شهدای شهر بهبهان است که در سال۱۳۶۰ بهشهادت رسیده بود.
نمیتوان از قیام آبان ۹۸ و قهرمانانش سخن گفت و از بهبهان شیرخیز یاد نکرد.
شهری که در شمار پیشگامان قیام آبان بود و جوانان شورشیاش درسهای فراموشی ناپذیری به پاسداران خامنهای دادند،
آنها شهرشان را برای مدتی آزاد کردند و نشان دادند مسیر آزادی از کدام سوست.
شهری سراسر شورشی که با قیام آبان نام خود را در سپهر انقلاب آزادیبخش مردم ایران، ثبت کرد و با خون شهدایش آن را مهر نمود. شهری با انبوه شهیدان سرفراز:مجاهد شهید احسان عبدالله نژاد جوانی ۲۸ساله از شهر بهبهان در قیام آبان بهشهادت رسید، دایی او مجاهد شهید احمد تدین از شهدای سرفراز سال۶۰ در بهبهان بود.
مجاهدان شهید مهرداد و محموددشتینیا، این دو برادر قهرمان در ۲۵آبان بهشهادت رسیدند مزدوران خامنهای از فاصلهٔ نزدیک مهرداد را هدف قرار دادند گلوله به گردن مهرداد اصابت کرد، محمود برای کمک به برادر مجروحش اقدام کرد، اما مزدوران با شلیک گلوله محمود را نیز بهشهادت رساندند، مهرداد چند روز پیش از شهادت به مادرش نوشته بود: مادر منم از همین مردم هستم خون من رنگینتر نیست.
در فردای قیام آبان ۹۸، جوانان شورشی در بهبهان به احترام یاران شهیدشان ضمن برگزاری مراسم اقدام به شلیک تیر هوایی کردند.
از بهبهان قهرمان در جنوب به اصفهان گردخیز در مرکز ایران برویم. جایی که مردم قهرمان و جوانان شورشیاش در تمامی سالهای اخیر درسهای بسیاری به خمینی و خامنهای دادهاند و در قیام آبان نیز بر این درسها افزودند.
گرچه که این درسها نیز مانند هر راهگشایی دیگری و هر سدشکنی دیگری در مسیر تکامل بهایی سنگین از پیشگامان آزادی میطلبد. بهایی که اولین پرداخت کنندگانش در تاریخ معاصر ایران مجاهدین بودهاند.
بهزاد معینیفر، از جمله همان مجاهدانی است که در صف اول مبارزه ستاره راهنمای خلقش در مسیر آزادی شد.
مجاهد شهید اهل زینبیه اصفهان بود و در سن ۲۴ سالگی در اصفهان بهشهادت رسید، در اثناء قیام وقتی از بهزاد خواسته شده بود که صحنهٔ قیام را ترک کند در پاسخ گفته بود: «تو هم اگه مرد باشی بلند میشی میای بیرون ،من نمیایم و آماده هستم که کشته شوم» رژیم جنایتکار آخوندی پیکر این مجاهد شهید را پس از ۲هفته و با گرفتن ۷۰میلیون تومان پول از خانواده تحویل داد، آن هم بهشرط اینکه ۴نفر از خودشان پیکر این مجاهد را بهخاک بسپارند.
گرچه وصف زندگی و مبارزه مجاهدان شهیدی که در قیام آبان بهشهادت رسیدند در این برنامه نمیگنجد، اما یاد برخی از این قهرمانان را گرامی میداریم: شهیدان مجاهدی چون حسین شهبازی متولد تبریز. محل شهادت شهر قدس ـ تهران.
شهر قهرمان پرور تبریز گرچه که خود از پیشگامان قیام آبان بود، اما فرزندان دلاور ستارخان و خیابانی و حنیفنژاد در دیگر شهرها نیز در صفوف اول شورش و قیام، حضور خود را به اثبات رساندند،
قهرمانانی که با خون خود، به پاسداری از سنن مبارزاتی پیشگامان آزادی ایرانزمین از خطه آذربایجان آزادیستان پرداختند.
این برنامه البته تنها لحظهیی درنگ در کنار تابلوی حماسه قیام آبان و رود خروشان خون شهیدان آن قیام بود. ، نمایی کوتاه و مختصر؛ یادی ضروری از افتخارات خلقی قهرمان که سالهاست برای آزادی برخاسته و بهترین فرزندانش را روانه نبرد با ضحاک دوران میکند.
این برنامه یادی از مجاهدین شهیدی در زمره ۱۵۰۰ قهرمان شهید قیام آبان۹۸ که جان فدای آزادی مردم ایران کردند، مجاهدینی که در سختترین شرایط، زندگی خویش را فدای بهروزی مردم نمودند تا فردایی روشن برای ایران و ایرانی به ارمغان آورند، و اینک همرزمانشان در صفوفی فشردهتر و انگیزههایی صدچندان افزون تر پرچم شورش و قیام آنها را تا روز پیروزی ارتش آزادیبخش و خلق قهرمان ایران هر روز برافراشتهتر خواهند کرد.