نیویورک تایمز در سرمقاله روز شنبه ۴ آذر خود با عنوان «تنها راه رو به جلو» درباره راهحل دو کشوری نوشت: توافق اسلو در سالهای ۱۹۹۰، یک بنبستشکنی بود چرا که فرماندهان فلسطینی و اسراییلی را بر سر میز مذاکره آورد و اصول پایهیی برای همزیستی را مشخص کرد. اهود اُلمرت نخستوزیر وقت اسراییل و محمود عباس رئیس دولت فلسطین طی دو سال ۳۶بار ملاقات کردند تا جزئیات طرحی را مشخص کنند که بواسطهٔ آن میزانی خاک دست به دست میشد، بیتالمقدس تقسیم میشد، یک معبر آزاد بین نوار غزه و کرانهٔ غربی ایجاد میشد، و همکاری تجاری و در منابع صورت میگرفت.
نیویورک تایمز میافزاید: کشورهای عرب خواهان پیوند مستقیم با اسراییل هستند که هدف اول آن هم ایجاد یک توازن در مقابل رژیم ایران است. اگر یک نتیجهٔ این جنگ یک حکومت خودگردان فلسطین باشد، شراکت طبیعی بین آن و کشورهای عربی را میتوان تجدید کرد. این به نوبه خود میتواند یک راهحل دو کشوری بین اسراییل و فلسطین را احیاء کند و به عادیسازی روابط بین اسراییل و کشورهای عرب و مسلمان راه ببرد.
برای راهحل دو کشوری، اسراییل باید دولت نتانیاهو را که به سختی علیه مصالحه با فلسطینیان عمل کرده کنار بگذارد.
نتانیاهو نمیتواند اسراییل را در جستجو برای صلح رهبری کند. از سال۲۰۰۹. وی فقط به گسترش شهرکنشینها در کرانهٔ غربی و تخریب پروسه صلح پرداخته است. استراتژی او تضعیف دولت فلسطین در کرانهٔ غربی و کمک ضمنی به تحکیم حماس در قدرت در غزه بوده است. این کار به وی اجازه میداد که به هر رئیسجمهور آمریکا بگوید: من خیلی دوست دارم صلح کنم، اما هیچ طرف فلسطینی وجود ندارد، آنها متشتت هستند.
در حالیکه نتانیاهو هنوز رهبری دولت اسراییل و حماس هنوز کنترل غزه را در دست دارند، مشکل میتوان تصور کرد که مذاکرات درستی برای صلح داشته باشیم.
چالش فوری بهمحض ساکت شدن سلاحها این است که اسرائیل، فلسطینیان، کشورهای عربی، آمریکا و تمامی طرفهای دیگر که به مصالحه علاقمند هستند دست به کار شوند.