کنفرانس همبستگی با مقاومت ایران در شهرداری منطقهٔ ۵ پاریس - سخنرانی شخصیتها

 

 

سخنرانی‌های:

میشل آلیو ماری - وزیر ارشد پیشین دولت فرانسه، وزیر پیشین خارجه، دفاع، کشور و دادگستری

دومینیک آتیاس- رئیس شورای اداری بنیاد وکلای اروپایی

رئیس پیشین کانون وکلای اروپا با بیش از یک میلیون عضو

شهردار ژان فرانسوا لوگاره – رئیس بنیاد مطالعات خاورمیانه (فمو)

شهردار پیشین منطقه یک پاریس

 

میشل آلیو ماری:

چقدر خوشحالم که بار دیگر در کنار مریم رجوی هستم

دوستی من با او و تحسینی که برای مبارزه او دارم بسیار زیاد است

او زندگی، آزادی و صداقت خود را در خدمت آرمانی قرار می‌دهد که

با شور و استعداد از آن دفاع می‌کند

مهم است که مردان و زنان ایرانی که برای آزادی، دموکراسی

جدایی دین و دولت و برای برابری زن و مرد می‌جنگند بدانند

که تنها نیستند فرانسه با آنها است

خانم شهردار، فلورانس عزیز، از استقبال شما متشکرم، خوشحالم که شما را در این تالار زیبای شهر می‌بینم که به‌طور کلی چیزهای زیادی را در نظر ما مجسم می‌کند.

به‌خصوص برای من از آنجایی که پدربزرگ و مادربزرگم در میدان استراپان در این ناحیه زندگی می‌کردند و والدینم در طول جنگ اعضای مقاومت و در ساختمانی بودند که در میدان استراپان قرار دارد.

بنابراین اینجا مکانی است که من آن را به‌خوبی می‌شناسم، خوشحالم که شما را در حال عمل به مسئولیتهایتان می‌بینم آن هم پس از یک مبارزه خاص که من کاملاً به یاد دارم و شما به حق این جایگاه را کسب کرده‌اید.

بنابراین از شما تشکر می‌کنم و دوباره به‌خاطر کاری که انجام داده‌اید به شما تبریک می‌گویم.

من می‌خواهم هم‌چنین به مبارزه ژان فرانسوا درود بفرستم، زیرا او سخنان بسیار محبت آمیزی نسبت به من داشت و من باید بگویم که فعالیت و حمایت او از شما مریم رجوی عزیز، که مدت‌هاست در کنار شما بوده مهم است. او در یک‌کلام یکی از مدافعان بزرگ آزادی، حقوق‌بشر و حقوق زنان است. ما او را فراموش نمی‌کنیم، مخصوصاً امروز.

من دیگر به تک به تک شخصیتهایی که اینجا هستند سلام نمی‌کنم، اما می‌خواهم به همه شما بگویم که چقدر خوشحالم که بار دیگر در کنار مریم رجوی هستم.

شما می‌دانید دوستی من با او و تحسینی که برای مبارزه او دارم بسیار زیاد است. بله این درست است که صحبت‌کردن از پشت میکروفون در چنین مکانهای راحتی در اینجا کار ساده‌یی است. او زندگی، آزادی و صداقت خود را در خدمت آرمانی قرار می‌دهد که با شور و استعداد از آن دفاع می‌کند بنابراین می‌خواهم در نهایت خشوع و تواضع بگویم که زنانی هستند که شایسته کمک هستند و مریم رجوی یکی از آنهاست.

شما امروز چنین مکان نمادینی را برای برگزاری این جلسه انتخاب کرده‌اید. ما در کوه سن‌ژونویو هستیم.

کوه سن‌ژونویو، نقطه شروع اولین مقاومت بود و مقاومت زنی بود که در قرن پنجم میلادی توانست دیگران را وادار کند و آموزش دهد، از جمله مردانی را برای مقاومت در برابر آتیلا و گروهی که می‌خواستند پاریس و هر آنچه که در آنجا وجود داشت و هرآنچه را که نمایندگی می‌کرد نابود کنند، آماده کرد. من معتقدم این یک نماد بسیار زیبا از این مبارزه دوجانبه است که شما رهبری می‌کنید، مبارزه برای آزادی، مبارزه برای حقوق اساسی و هم‌چنین مبارزه برای برابری زن و مرد و حمایت از کسانی که می‌جنگند. این مکان در کوه سن‌ژونویو که برای اولین بار نمادی از صلح بود، از دو جهت دیگر نیز نمادین است. اولین مورد پانتئون است که شما به آن اشاره کردید، پانتئون که در نهایت نماد این آزادی، این برابری، این برادری و شناختی است که همه ما برخورداری از آنها را مدیون کسانی هستیم که تماماً به میهن خودشان متعهد بودند. هرگز نباید فراموش کنیم که آنها اغلب این کار را با به‌خطر انداختن جان خود انجام می‌دادند، که علاوه بر این بسیاری در آن زمان جان خود را از دست دادند و بی‌شک ما بدون آنها اینجا نمی‌بودیم و پاریس آن چیزی که امروز هست و فرانسه آن چیزی که هست نبود.

بنابراین آنها برای ما وظیفه‌ای ایجاد کردند و این وظیفه برعهده ماست که با حفظ ارزشهای آنها و ادای احترام به همه کسانی که امروز در پانتئون هستند و شایسته احترام ما هستند، راهشان را ادامه دهیم. من به جز نامهایی که شما برشمردید، می‌خواهم اشاره کنم به به سیمون ویل که به‌خوبی او را می‌شناختم، دوست من بود و دقیقاً تجسم این مقاومت و این استقامت زنان در هر شرایطی و این خواست به پیشروی است.

بنابراین بله، ما به‌طور واقعی در یک مکان نمادین هستیم و مریم رجوی، من متوجه شدم که این مکان برای شما بسیار مناسب است. زیرا، شما مظهر اراده برای مقاومت در برابر بی‌عدالتی، و تحقق حقوق بنیادی هستید. شما تجسم اراده برای دفاع از این آزادی، این برابری بین زن و مرد، این دموکراسی هستید. پس دوستان عزیز، درست است که باید به کسانی که تجسم این اراده هستند، درود فرستاد، ولی ما باید هم‌چنین همه کسانی را که به این آرمان دلبسته هستند و کسانی به صلح متعهد هستند، بسیج کنیم.

زیرا در واقع صورت‌مسأله صلح است. ایران از ما دور اما در عین‌حال نزدیک است و در جهانی که همه جا خطرناک است، بسیار خطرناک‌تر از چند سال پیش و به‌ویژه خاورمیانه که بسیار بی‌ثبات است و در عین‌حال منجر به بی‌ثباتی جهان می‌شود، ما نیز وظیفه داریم که بی‌تفاوت نباشیم، در نظر نگیریم که همه این کشورها از ما دور هستند. ما باید احساس نگرانی کنیم. به‌خصوص وقتی صحبت از خاورمیانه است. زیرا خاورمیانه شامل کشورهایی است که ما با آنها نزدیکی زیادی داریم، نزدیکی تاریخی، هم‌چنین نزدیکی فرهنگی و منافع زیادی که در هم تنیده شده است و آنچه در خاورمیانه اتفاق می‌افتد، ناگزیر در کشورهای ما بازتاب دارد، ما آن‌را می‌بینیم. منظور فقط اثرات اقتصادی نیستند. بلکه این اتفاقات پیامدهای امنیتی نیز دارند. مانند تروریسم که چندی پیش شاهد بودیم، و مزدور رژیم ایران که در بلژیک دستگیر، محاکمه و محکوم شد و سپس به‌دلیل مذاکرات پشت‌پرده با تعدادی زندانی مبادله شد، ما می‌بینیم که به‌طور واقعی اقدامات تروریستی وجود دارد. در آنچه که در خاورمیانه می‌گذرد، باید گفت که حکومت کنونی در ایران و ما فقط باید به این خاطر تأسف بخوریم، نقش فوق‌العاده مهم و در عین‌حال بسیار مضری دارد. هر سرویس اطلاعاتی در جهان به شما خواهد گفت که (رژیم) ایران پشت اکثر گروهها و افرادی است که برای بی‌ثبات کردن حکومتها سلاح به دست گرفته‌اند. آنچه در یمن و در لبنان و آنچه در سوریه و عراق می‌گذرد، ما (رژیم) ایران را پشت همه اینها می‌بینیم. ما این حکومت را از طریق آموزش، از طریق تأمین سلاح و ابزارهایی می‌بینیم که در اختیار گروه‌های مختلفی قرار می‌دهد که به‌دنبال بی‌ثباتی هستند، به‌دنبال بی‌ثبات‌کردن کشورها هستند، اما به‌طور کلی به‌دنبال بی‌ثبات‌کردن کل خاورمیانه هستند. این اقدامات بی‌ثبات‌کننده خارجی علیه همه اصول و علیه حقوق اساسی اغلب توسط دولتها محکوم می‌شود، اما صرفاً در کلام است. در نتیجه ما تصور می‌کنیم که هر چه مقاومت در داخل ایران بیشتر شود، رژیم سرکوب بیشتری می‌کند همان‌طور که اغلب اتفاق می‌افتد. رژیمی که شکننده می‌شود بی‌رحم‌تر و سرکوبگرتر می‌شود و متأسفانه چند نمونه را ذکر کردید، این تشدید سرکوب برای همه سخت و سنگین است. این (سرکوب)، زنان را هدف قرار می‌دهد و ما چندین‌بار آن را دیده‌ایم، به‌ویژه پس از تظاهرات بزرگی که پس از مرگ مهسا رخ داد. امروز تقریباً هر روز آن‌را می‌بینیم. هزاران نفر دستگیر، زندانی، شکنجه و اعدام می‌شوند. تعداد اعدامها در سال۲۰۲۳ در مقایسه با سال۲۰۲۲، ۴۸درصد افزایش یافته است و بین سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳، ۱۷۲درصد افزایش یافته است.

اما، من فکر می‌کنم که همه کسانی که در پانتئون دفن شده‌اند، می‌توانند به این واقعیت شهادت دهند که سرکوب هرگز نتوانسته جلوی کسانی را بگیرد که اراده کرده‌اند از آزادی دفاع کنند. این چیزی است که همه شما تجسم آن هستید، این هم‌چنین همان چیزی است که باید از آن دفاع کرد مسلماً این برعهده مردم ایران است تا حکومت خودشان را انتخاب کنند. صحبت از مداخله (نظامی) نیست، ولی ما هم‌چنین می‌توانیم با نگرش‌هایی که داریم، بدانیم که چگونه جبهه خودمان را انتخاب کنیم، همان‌طور که تعدادی از ما اینجا انجام داده‌ایم. من معتقدم آنچه امروز مهم است این است که مردان و زنان ایرانی که برای آزادی خودشان، برای دموکراسی می‌جنگند، برای جدایی دین از دولت، برای برابری بین زن و مرد می‌جنگند، بدانند که آنها تنها نیستند. نه، آنها تنها نیستند، فرانسه با آنهاست.

 

دومینیک آتیاس:

روزهای آخوندها و اوباش آنها به‌شمارش افتاده است

بگذارید صدای تیک‌تاک انتقام را بشنوند

آنها باید پاسخگوی جنایاتشان علیه بشریت باشند که هر روز مرتکب می‌شوند

 

در انتظار آن روز سربلند و پرقدرت زنان ایرانی هستیم و

ما در کنار آنها رو در روی ستمگران و کل جهان فریاد سر می‌دهیم

زن، مقاومت، آزادی

خانم‌ها، چه افتخاری، چه افتخاری که در کنار شما باشم، چه افتخاری که امروز اینجا هستم به شما می‌گویم گوش کنید، به این زنان گوش دهید که از اعماق زندان فریاد می‌کشند، فریاد مقاومت، مقاومت و آزادی برای مردم ایران، مقاومت ایرانیان بیش از یک قرن است جریان دارد. ابتدا در سال ۱۲۸۵ (انقلاب مشروطه) بعد علیه دیکتاتوری شاه که به‌زور چادر را از سر زنانی که می‌خواستند آنرا بپوشند می‌کشید، همان شاهی که با زنان به‌مانند موجوداتی پست‌تر از مردان رفتار می‌کرد. معلوم نیست چرا این مردان این‌قدر روی پوشش ما تمرکز می‌کنند! و حالا بیش از چهل سال مقاومت در برابر آخوندها و نوچه‌های پاسدارشان، به بهای گذشتن از جان خود.

این آتش شعله‌ور ماند و شعله‌های آن اکنون چشمها را خیره می‌کنند و دیگر هیچ‌چیزی نمی‌تواند آنرا خاموش کند، با این‌که آخوندها هر کاری از دستشان بر می‌آمد کردند. در سال ۱۳۶۷ هم‌چنانکه شما، خانم رجوی، یادآوری کردید، با کشتار نوجوانان، زنان باردار، زنان مسن. و حالا نگاه کنید، نگاه کنید به خواهران آنها، به دخترانشان و به نوه‌هایشان که مشعل مقاومت را به دست گرفته‌اند. در ایران امروز، زن بودن یعنی متهم بودن، یعنی آزادیت در گرو خواست دیکتاتوری است، یعنی کشته شدن بدون این‌که خانواده شما بتواند جنازه شما را به دست بیاورد و برای شما سوگواری کند. کسانی که که بر علیه این خون به‌ناحق ریخته شده شورش کردند فریاد زدند «مقاومت!»، روزنامه‌نگاران، دانشجویان، زنان کوچه و خیابان. پاسخ آخوندها چه بود؟ بازداشت خودسرانه، خشونت، شکنجه، آزار و اذیت. اخیرا، بله این اواخر سرکوب وحشیانه‌تر شده است، اما هیچ چیز زن ایرانی را تسلیم نمی‌کند. هدفی که زن ایرانی از آن دفاع می‌کند فراتر از خودش، سلامتی خودش، امنیت و زندگی‌اش است. این افراد زن‌ستیز و این پاسداران چاپلوس و سادیست نمی‌فهمند که سرکوب عزم این زنان را جزم‌تر می‌کند. آنها، پیر و جوان، دست در دست هم، در تاریکی با هم به سوی روشنایی می‌روند، و حالا در خیابانهای ایران، مردم خشمگین از رفتار غیرانسانی با خواهران و مادران و مادربزرگهایشان، به‌پامی‌خیزند و با گشتهای ارشاد درگیر می‌شوند.

در ژانویه ۲۰۲۳، در یکی از سخنرانیهایم، با تکیه به تاریخ زندگی زنانی که از چهار دهه پیش در سازمان مجاهدین خلق ایران و در شورای ملی مقاومت ایران مبارزه و مقاومت می‌کنند، سخنرانی‌ام را با شعار «زن مقاومت، آزادی» به پایان رساندم. من این شعار را در سخنرانی‌ام در کنفرانس روز جهانی زن امسال در پاریس تکرار کردم. امروز می‌بینم که این شعار جزیی از مبارزه زنان در ایران شده است و از این امر بسیار سرشارم. نمی‌دانید چقدر من این زنان را تحسین می‌کنم، نمی‌دانید چقدر شما، خانم رجوی را تحسین می‌کنم.

روزهای آخوندها و اوباش آنها به شمارش افتاده است. بگذارید صدای تیک‌تاک انتقام را بشنوند. آنها باید پاسخگوی جنایاتشان علیه بشریت باشند که هر روز مرتکب می‌شوند، زیرا بله، به بردگی گرفتن و سرکوب یک جنس انسان، زنان، جنایت علیه بشریت به‌شمار میاید و پرونده‌های این جنایت در حال تشکیل شدن هستند. در انتظار آن روز، سربلند و پرقدرت، زنان ایرانی و ما در کنار آنها فریاد می‌زنیم، رو در روی ستمگران و رو در روی کل جهان فریاد سر می‌دهیم: «زن، مقاومت، آزادی!».

 

شهردار ژان فرانسوا لوگاره:

ما اینجا هستیم که بگوییم نه شاه و نه شیخ بلکه دموکراسی و جمهوری

این انتقال دموکراتیک می‌تواند یک الگو باشد

این یک نمونهٔ تاریخی است که در راه و اجتناب‌ناپذیر است

 

خانم شهردار منطقهٔ پنجم، فلورانس برتو عزیز، خانم پرزیدنت شورای ملی مقاومت ایران، مریم رجوی عزیز، خانم وزیر، میشل آلیو ماری عزیز، اینگرید بتانکور عزیز، دومینیک آتیاس عزیز، ژان پیر برار و پیر ایو بورنازل عزیز و همه دوستانی که طبیعتاً در این سالن مراسم بسیار بسیار زیبای شهرداری منطقهٔ پنجم هستند.

اول، من می‌خواستم همهٔ ما قدرشناسی‌مان را از فلورانس برتو ابراز کنیم به‌خاطر این سالن بسیار معتبر که در نزدیکی نماد سمبل جمهوری است. فکر می‌کنم این یک نماد بسیار قوی است و باید امروز بعدازظهر الهام‌بخش ما باشد.

بنابراین مهم است که اینجا ملاقات می‌کنیم و مهم است که امروز ملاقات می‌کنیم، زیرا متأسفانه از مدتها قبل می‌دانیم که ایران تحت حاکمیت آخوندها، رژیم ترور است، اما این وحشت روز به‌روز تشدید و بدتر می‌شود و تعداد اعدامها و محکومیتها مانند یک فیلم ترسناک شتاب می‌گیرد و هرگز متوقف نمی‌شود، ما در مورد ۳۹ اعدام انجام شده در ۱۰روز گذشته صحبت می‌کنیم، من می‌گویم که وحشت، به‌واقع به نقطه نهایی خود می‌رسد و بنابراین لحظه‌یی است که ایران تحت حاکمیت آخوندها در سطح بین‌المللی، وارد جنگ شده و ابراز قدرت‌نمایی کرده، که از طرفی همیشه خیلی قطعی به‌نظر نمی‌رسید، اما چنین تمایلی دارد که تمام انرژی خود را در خدمت استراتژی مذهبی، نظامی، مالی و بین‌المللی خود قرار دهد؛ چیزی که به‌ضرر مردم ایران است. مردم ایران را به‌حساب نمی‌آورد، جان انسان در نظر گرفته نمی‌شود، اولویت این رژیم این است که جنون سلطه و اعمال قدرت خود را به‌سرانجام برساند. به‌همین دلیل ما نباید در مبارزه خود اشتباه کنیم و باید در نظر داشته باشیم که متأسفانه مردم ایران در طول این دهه‌های طولانی فقط چیزی جز ظلم و شکنجه و اعدامِ یک رژیم پلیسی مطلقاً سرکش ندیده‌اند، این چیزی بود که در زمان شاه هم وجود داشت و پس از آن طبیعتاً رژیمی که توسط خمینی پایه‌گذاری شد رژیمی است که امروز مردم ایران از آن رنج می‌برند. هم‌چنین به‌همین دلیل است که ما رسالت جمعی خود را رسیدن به نتیجه‌یی می‌دانیم که باید به آن برسیم، یعنی سقوط رژیم آخوندها.

سقوط رژیم آخوندها و استقرار یک جمهوری دموکراتیک که همه ارزش‌های احترام، انسانیت، تمدن، اعمال حقوق‌بشر، حقوق زنان، عدالت، یک جمهوری با جدایی دین و دولت، یک جمهوری غیراتمی را در بر می‌گیرد. تمام نکاتی را که شما خانم رئیس‌جمهور به‌درستی بیان کرده‌اید و این درخواست، جای تأکید مجدد دارد که بیش از نیمی از نمایندگان فرانسوی آن‌را امضا کرده‌اند. اکثریت مطلق در مجلس ملی، همهٔ گروه‌های سیاسی با هم، من معتقدم که این یک نتیجه دموکراتیک فوق‌العاده دلگرم‌کننده و چیزی است که امروز باید ما را مملو از امید و انرژی در مبارزهٴمان کند. هم‌چنین لحظهٔ گردهم آمدن است، زیرا هرگز مبارزه زنان به این نقطه نمادین از تجسم امید یک خلق نرسیده بود و امروز این مبارزه به مبارزه «زن مقاومت آزادی» تبدیل شده است. زنان مظهر مقاومت ایران هستند. زنان حضور دارند و تعداد بسیاری در این سالن و در پنل هستند و من بسیار با احترام به آنها سلام می‌کنم. مبارزه زنان عامل انگیزاننده بوده است. این مبارزه چهره مقاومت ایران را در برابر مطبوعات بین‌المللی و حتی مطبوعات فرانسوی تغییر داد که تاکنون نسبتاً کم از مبارزه این مقاومت بیان کرده‌اند. اما می‌بینید که امروز موضوع ایران خیلی بیشتر مطرح است و از شرایط آن صحبت می‌کنیم. آنچه باید کاملاً توضیح داده شود، زیرا ما نقش تربیتی نیز داریم، این حقیقت است که ایران تحت حاکمیت آخوندها، مردم ایران را نمایندگی نمی‌کند. حقیقتاً یک کشور واقعی وجود دارد که دیگر مطلقاً تجسم یا نمایندگی نمی‌شود. رژیمی هست که به‌امور خودش مشغول است و به‌طور مداوم هیچ خواسته‌یی غیر از اعمال سلطه و قبضهٔ قدرت ندارد. ما اینجا هستیم که بگوییم نه شاه و نه شیخ، بلکه دموکراسی، جمهوری، یک جمهوری که باید بیاید، هر چه زودتر و هم‌چنین من با اشراف می‌گویم، زیرا این انتقال دموکراتیک می‌تواند یک الگو باشد. فکر می‌کنم این یک نمونهٔ تاریخی است که در راه است، اجتناب‌ناپذیر است، بزرگ‌ترین امید ما، بزرگ‌ترین آرزوی ما این است که این لحظه تاریخی را تجربه کنیم و در آن شریک باشیم و آن‌را با هم به سرانجام برسانیم. با تشکر.

 

کنفرانس همبستگی با مقاومت ایران در شهرداری منطقهٔ ۵ پاریس - سخنرانی شخصیتها (قسمت سوم)

سخنرانی خانم اینگرید بتانکور در کنفرانس همبستگی با مقاومت ایران در شهرداری منطقهٔ ۵ پاریس

 

کنفرانس همبستگی با مقاومت ایران

در شهرداری منطقهٔ ۵ پاریس

۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

 

سخنرانی‌های

اینگرید بتانکور کاندیدای پیشین ریاست‌جمهوری کلمبیا

برونو ماسه شهردار ویلیه آدام

پیر برسی رئیس انجمن حقوق‌بشر نوین فرانسه

 

اینگرید بتانکور کاندیدای پیشین ریاست‌جمهوری کلمبیا

ما باید با این رژیم اراذل و اوباش، جنایتکار و فاسد مقابله کنیم

و بهترین دارایی را برای این رویارویی داریم که

حمایت از تنها سازمان مقاومت و اپوزیسیون ایران است

 

اینگرید بتانکور- کاندیدای پیشین ریاست‌جمهوری کلمبیا

از شما دوستان عزیز سپاسگزارم، از فلورانس سپاسگزارم، دوستی که من محبت او را در عواطفم نگه می‌دارم، همیشه شجاع، همیشه آمادهٔ کمک به ما، برای کمک به ما در مواقعی که برخی از مبارزات درک نمی‌شود.

من معتقدم که اکنون، آن چیزی که امروز آن‌را لمس و از آن دفاع می‌کنیم، خوشبختانه کاملاً درک شده است. اما، زمانهایی بود که ما احساس تنهایی می‌کردیم.

ممنون از فلورانس که همیشه حضور داشتید متشکرم که این محل بسیار عالی را در اختیار ما گذاشتید

ما زنان، به‌طور خاص می‌دانیم، ما هر روز علیه زن‌ستیزی خاصی که وجود دارد و من هر روز با آن مواجه می‌شوم، مبارزه می‌کنیم.

می‌دانم که این مبارزه به‌طور خاص صورت‌مسأله جنگ دوست بسیار عزیزم مریم رجوی است.

به نظرم کاملاً خارق‌العاده و عالی است که زنی است که در مقابل در مقابل زن‌ستیزترین رژیم جهان، رژیم آخوندها، مبارزه می‌کند.

بیایید امروز به این موضوع بیشتر فکر کنیم که معنی آن چیست که یک زن ایرانی تمام زندگیش، تمام آرزوهایش، همه گزینه‌های زندگی‌اش را فدا کرده، تا در رأس مقاومت کشوری مثل ایران قرار بگیرد.

چند سال پیش، دوست عزیزم، دومینیک آتیاس، این شعار را مطرح کرد: زن، مقاومت، آزادی. شعاری که ما از آن حفاظت می‌کنیم.

من فکر می‌کنم ما باید معنی آن‌را بفهمیم.

ما با شبکه‌یی از جنایتکاران روبه‌رو هستیم که با روایتی مخرب از هر آنچه در ما خوب است سوء‌استفاده می‌کنند، یعنی میل به آزادی، میل به دموکراسی، میل به احترام، میل به استقلال، نیاز مردم به این‌که حق خودشان را تعیین کنند.

ما تحقیقاتی انجام داده‌ایم. تحقیقاتی که من می‌خواهم امروز با شما در میان بگذارم.

مطالعاتی که باید به ما گوشزد کند چگونه آخوندهای حاکم بر ایران و در نتیجه رژیم استبدادی در ایران توانستند یک شبکهٔ فکری، بانک‌های فکری در اروپا و آمریکا با دانشگاهیان مزدبگیر رژیم بسازند تا به ما یک دیدگاه را در رابطه با مواردی بفروشند که به رژیم ایران اجازه می‌دهد آنچه را که می‌خواهد در جهان انجام بدهد.

من برای شما یک مثال می‌زنم. امروز، ما متوجه می‌شویم که شاید حتی بیشتر باید مواظب بود که حکومت ایران مسلح به بمب اتمی نشود.

۲۰سال است که ما حرف را می‌گوییم. ۲۰سال است که در مقاومت ایران بارها به ما می‌گویند باید به قدرت رژیم ایران برای ساخت این بمب اتمی توجه کنیم.

اما، مدت ۲۰سال است که اینجا در غرب ما اشخاص، سیاستمداران، دانشگاهیان، روزنامه‌نگارانی داریم که این نظریه را به ما می‌فروشند.

این‌که در واقع باید مانع رژیم ایران نشد، زیرا نیروهای «اصلاح‌طلب» در ایران وجود دارند. «وقتی بیشتر فشار آوردیم و خواستیم که رژیم ایران پروژه اتمیش را پیگیری نکند، ما در واقع قدرت بیشتری به این جریانهای افراطی در ایران خواهیم داد».

اکنون می‌دانیم که تمام این دیالکتیک، ساختهٔ رژیم ایران برای دستیابی به توافق اتمی است. توافقی که به آنها اجازه می‌دهد برای ادامه پروژه غنی‌سازی (رژیم) ایران و تهیه بمب زمان به دست بیاورند.

مثلاً ما دیده‌ایم که رژیم ایران و مدت‌هاست که این‌را تکرار کرده‌ایم و می‌گوییم، حکومت ایران، حکومت ترور است، این حکومتی است که تروریسم صادر می‌کند.

ولی ما همیشه می‌گوییم بله یا نه، اما در نهایت نباید به این نقطه رسید که بگوییم این رژیم ایران است که تروریسم صادر می‌کند. با این تفاوت که در سال۲۰۱۸، بسیاری از کسانی که در آنجا بودند و امروز اینجا هستند، به سختی از یک حمله (جان سالم) به در بردیم.

خوشبختانه، دادگستری بلژیک آنها را به ۲۰سال زندان محکوم کرد و همان‌طور که قبلاً دیدیم، حکام (رژیم) ایران ایده بسیار بسیار خوبی داشتند که گردشگران اروپایی و به‌ویژه یک مرد بلژیکی، آقای اولیویه واندکاستل را به زندان بیاندازند.

این مرد متهم به جاسوسی بود. او به اعدام محکوم شد و دولت بلژیک از ترس، او را نجات داد و تبادل زندانیها با ایران صورت گرفت.

ما اولیویه واندکاستل را نجات دادیم، اما این تروریست آزاد است و مصونیت کامل دارد. ما ضعیفیم، یعنی ما ساده‌لوح هستیم و بیشتر از این، ما ضعیف هستیم.

و من معتقدم که اکنون باید بیدار شویم، ما باید از آنچه بر ما می‌گذرد خبردار شویم و دیگر فکر نکنیم که ایران دور است.

رژیم ایران به ما، به قلب ما، به ارزش‌های ما، به خانواده ما، به بینش ما از جهان حمله می‌کند. و ما حق نداریم همین‌طور ادامه بدهیم و به خودمان بگوییم که ما هیچ گزینه‌یی نداریم.

زیرا این نیز بخشی از دیالکتیکی است که آنها سعی دارند به ما بفروشند.

که مثلا «آه، بله، این حکومت ایران، خیلی بد است، اما در نهایت، منطقه را به ثبات می‌رساند» این چیزی است که به مدت ۲۰سال فروخته شده است.

یا این حرف که «باید با رژیم ایران پیمان بست» زیرا، در نهایت «حکومت ایران یک بازیگر برای ثبات در منطقه است». اکنون دیدیم که نتیجه چه بوده است.

به ما هم‌چنین گفته شد «بله، اما می‌دانید، هیچ گزینه دیگری وجود ندارد، در ایران اپوزیسیونی وجود ندارد. در ایران اپوزیسیونی وجود ندارد».

این اپوزیسیون ایران است که اینجا در فرانسه است، در سرزمین آزادی.

و تصادفی نیست که او اینجا در فرانسه، در کشور حقوق‌بشر و آزادی و بردباری است.

من شک ندارم که حکام ایران مشتی اراذل و اوباش هستند. این رژیم اراذل و اوباش، جنایتکاران و افراد فاسد است و ما باید با آن مقابله کنیم

و چگونه باید با آن روبه‌رو شد؟

خب، ما بهترین دارایی را برای این رویارویی داریم و آن حمایت از تنها سازمان مقاومت و اپوزیسیون ایران است که از نسل‌کشی سیستماتیک آخوندها جان سالم به‌در برده است. چون ما باید بفهمیم آخوندها همان‌طور که گفتیم یک رژیم تروریستی هستند، در واقع چیزی که ما می‌گوییم این است که این یک ماشین کشتار است که می‌گوید باید همه‌چیز را از بین برد تا این افراد بر آنجا، بر جهان مسلط شوند

در نهایت همه این افراد، همه این اراذل و اوباش، همه این جنایتکاران، آنها می‌دانند، می‌دانند که یک روز ما آنها را به چنگ می‌آوریم. یک روز ما خودمان را سازماندهی می‌کنیم. ما نقاب (از چهرهٔ) آنها بر می‌داریم و آنها را برکنار خواهیم کرد. اما آنها زمان به‌دست می‌آورند و با به‌دست‌آوردن زمان، جانهایی در حال از دست رفتن هستند.

بنابراین، امروز از همه شما می‌خواهم که چشمانتان را باز کنید، از حرف‌زدن نترسید، از محکوم شدن هم نترسید. زیرا، ما گاهی در فضایی هستیم که مربوط به ما نیست. من با خود می‌گویم، شاید کسانی که به من گوش می‌دهند، فکر می‌کنند که من دارم بزرگنمایی می‌کنم.

خوب، بیایید بزرگنمایی کنیم، زیرا بزرگنمایی‌کردن بهتر از این است که بعداً بگوییم چون این کار را نکردیم ما فرصت دفاع از آنچه را که بیشتر به آن اهمیت می‌دهیم از دست داده‌ایم. پس به یاد بیاوریم: زن، مقاومت، آزادی.

 

برونو ماسه شهردار ویلیه آدام

به‌رغم سرکوب وحشیانه، زنان با فریاد «زن، مقاومت، آزادی»

حقوق خود را مطالبه می‌کنند و با وجود مشکلات فزایندهٔ اقتصادی

آنها باعث ترس سران حکومت ایران شده‌اند

 

قلب این مقاومت در اشرف۳ می‌تپد که چندین‌بار از آن بازدید کرده‌ام

در آنجا اعضای سازمان مجاهدین شعلهٔ مقاومت را روشن نگه می‌دارند

نیرویی از این شهر ساطع می‌شود که چشم هر بازدیدکننده‌یی را خیره می‌کند

و پیروزی اجتناب‌ناپذیر را هر روز نزدیک‌تر می‌کند

 

برونو ماسه - شهردار ویلیه آدام

خانم رئیس‌جمهور، این‌که بشود در یک جلسه هم‌زمان به یک وزیر، یک رئیس‌جمهور و یک شهردار سلام کرد، فرصتی است که فکر می‌کنم حتی در کشور ما که مهد حقوق‌بشر است، در طول قرن گذشته، امر ناممکنی بوده. این عظمت مبارزه‌یی را نشان می‌دهد که شما رهبری کرده‌اید و الگویی که شما هستید. هم‌چنین این‌که اینگرید بتانکور که در اینجا حی و حاضر است مقاومت را به تصویر می‌کشد امر بسیار مهمی است.

به‌نظر ما، زنان، آزادی، مقاومت، مهم‌ترین موضوعات روز هستند. زیرا ۴۰سال، بیش از ۴۰سال است که شورای ملی مقاومت ایران برای عدالت و آزادی مردم به‌ویژه زنان مبارزه می‌کند. با وجود چندین دهه تبعید، تلاش خستگی‌ناپذیر و فداکاری در ایران، در کمپ اشرف در عراق، سپس در شهر اشرف۳ در اروپا و سراسر جهان، اعضای سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت بی‌وقفه خواستار عدالت برای ۳۰۰۰۰زندانی سیاسی هستند که در تابستان ۱۳۶۷ به‌قتل رسیده‌اند و همهٔ کسانی که از آن زمان تاکنون قربانی سبعیت رژیم شده‌اند.

برای سرکوب قیام‌ها و عملیات کانون‌های شورشی، خامنه‌ای ولی‌فقیه رژیم آخوندها اعلام کرد: «اگر در خارج از ایران نجنگیم، باید در خیابانهای ایران بجنگیم». برای نجات حکومتش وی با استفاده از نیروهای نیابتی‌اش به نزاع‌ها در خاورمیانه دامن می‌زند. به‌رغم سرکوب وحشیانه، زنان با فریاد «زن، مقاومت، آزادی» حقوق خود را مطالبه می‌کنند و با وجود مشکلات فزایندهٔ اقتصادی، آنها باعث نگرانی یا دقیق‌تر بگوییم ترس سران حکومت ایران شده‌اند که نگران تنشهای جدید اجتماعی هستند. در پاسخ، رژیم به اقدامات سرکوبگرانه علیه مردم به‌ویژه زنان متوسل شده است.

علی خامنه‌ای حجاب اجباری را واجب شرعی و کفایی و بی‌حجابی را گناه شرعی و سیاسی خوانده است. در سال۲۰۲۴، تا امروز بیش از ۱۶۷ اعدام، از جمله اعدام ۵زن، صورت گرفته است که ۴۵مورد آن بین اول تا ۲۴ آوریل بوده است. یادی بکنیم به‌ویژه از زن جوان ۱۹ساله‌یی که در ۱۶سالگی دستگیر و به‌تازگی هم‌زمان با همسرش اعدام شده است و بدین‌صورت بی‌رحمی حکومت را عیان کرده است. با این حال، ایرانی‌ها مقاومت می‌کنند. بسیاری از مردان و زنان در زندان برای مقاومت ایران مبارزه می‌کنند.

قلب این مقاومت در خارج از ایران می‌تپد، در شهر اشرف۳ که چندین بار از آن بازدید کرده‌ام. در آنجا، اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران که هزار نفر از آنها از قتل‌عام در زندانها زنده مانده‌اند و برخی از آنها هنوز هم آثار آن‌را بر بدن دارند، گردهم آمده‌اند و شعلهٔ مقاومت را روشن نگه می‌دارند. نیرویی از این شهر ساطع می‌شود که چشم هر بازدیدکننده‌یی را خیره می‌کند و پیروزی اجتناب‌ناپذیر را هر روز نزدیک‌تر می‌کند.

به‌همین دلیل با سازمان‌دادن یک محاکمهٔ ساختگی غیابی، رژیم می‌خواهد پرونده‌های موهومی تشکیل بدهد تا کشورهای اروپایی را برای اقدام علیه این مبارزان شجاع اشرف۳ تحت‌فشار قرار دهد. نیرویی که با فاشیسم مذهبی مخالفت می‌کند با تشکیل شورای ملی مقاومت ایران مبارزه خود را سازمان داده و مجهز به طرح و برنامه‌هایی شده و هر روز بهای مقاومت خود را می‌پردازد. در سال ۱۹۸۷، شورای ملی مقاومت به‌اتفاق آرا طرح آزادی‌ها و حقوق زنان را به‌تصویب رساند که برابری تام و تمام حقوق اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بین زنان و مردان را ترویج کرد. نیروی محوری این جنبش اکنون عمدتاً توسط زنان هدایت می‌شود. من از شما خانم رئیس‌جمهور تشکر می‌کنم به‌خاطر تعهدی که بی‌شکاف برای مدتی این‌قدر طولانی به‌پیش می‌برید، برای زنانی که مبارزه همه‌جانبه‌یی را علیه رژیم فاشیسم مذهبی رهبری کرده‌اند. آرزوی من این است که این رژیم زن‌ستیز به‌دست زنان سرنگون شود و این آرزو محقق خواهد شد. با تشکر.

 

پیر برسی

رئیس انجمن حقوق‌بشر نوین فرانسه

 

پیر برسی - رئیس انجمن حقوق‌بشر نوین فرانسه

عصر به خیر. خانم رئیس‌جمهور، آقای شهردار، دوستان عزیز،

من از سال ۱۹۷۷ نماینده سازمان حقوق‌بشر نوین بوده‌ام

جلوی سفارت آرژانتین، هر پنجشنبه، با فرانسوا میتران و رژی دبره و دیگران، ما کتک می‌خوردیم و یک روز آنجا بود که دیدم مردمی در خیابان کلبر یک اعدام نمادین انجام می‌دادند و به دیدن آنها رفتم و از آنها پرسیدم «شما چه‌کار می‌کنید؟». به من گفتند ما مقاومت ایران هستیم. آه!

آرژانتین دموکراسی را دوباره به‌دست آورده است، ایران هنوز نه، اما به‌زودی چنین خواهد شد.

و همان‌طور که همه یادآوری کردند، راست، چپ، چپ، راست، همه ما در دفاع از آرمان ایران اتفاق‌نظر داریم و همان‌طور که ما در مورد آن صحبت می‌کنیم، ما نیز باید اقدام کنیم، وکلا، این وظیفه شماست، اکنون باید پرونده ایران را به دیوان کیفری بین‌المللی ارجاع بدهید. این کار برای کشورهای دیگر انجام می‌شود.

حال اگر خواسته من این است که دیوان کیفری بین‌المللی امور را به‌دست بگیرد، به این دلیل است که هر کشوری، چه فرانسه باشد چه بلژیک، هر وقت کشوری، هر چه هست، قاتلان و شکنجه‌گران (رژیم ایران) را دستگیر و محاکمه می‌کند، سه شهروند همان کشور را دستگیر می‌کنند. سه چهار نفر را دستگیر می‌کنند و باج‌گیری می‌کنند و همه تسلیم باج‌گیری می‌شوند. بنابراین دیگر یک کشور نمی‌تواند این امر را به‌عهده بگیرد. این دیوان کیفری بین‌المللی است که باید اقدام کند. این در اصل چیزی است که می‌خواستم به شما بگویم. با تشکر از همه شما و البته ما به مبارزه ادامه می‌دهیم. با تشکر.

(ادامه دارد)