کنفرانس همبستگی با مقاومت ایران
در شهرداری منطقهٔ ۵ پاریس
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
سخنرانیهای
اینگرید بتانکور کاندیدای پیشین ریاستجمهوری کلمبیا
برونو ماسه شهردار ویلیه آدام
پیر برسی رئیس انجمن حقوقبشر نوین فرانسه
اینگرید بتانکور کاندیدای پیشین ریاستجمهوری کلمبیا
ما باید با این رژیم اراذل و اوباش، جنایتکار و فاسد مقابله کنیم
و بهترین دارایی را برای این رویارویی داریم که
حمایت از تنها سازمان مقاومت و اپوزیسیون ایران است
اینگرید بتانکور- کاندیدای پیشین ریاستجمهوری کلمبیا
از شما دوستان عزیز سپاسگزارم، از فلورانس سپاسگزارم، دوستی که من محبت او را در عواطفم نگه میدارم، همیشه شجاع، همیشه آمادهٔ کمک به ما، برای کمک به ما در مواقعی که برخی از مبارزات درک نمیشود.
من معتقدم که اکنون، آن چیزی که امروز آنرا لمس و از آن دفاع میکنیم، خوشبختانه کاملاً درک شده است. اما، زمانهایی بود که ما احساس تنهایی میکردیم.
ممنون از فلورانس که همیشه حضور داشتید متشکرم که این محل بسیار عالی را در اختیار ما گذاشتید
ما زنان، بهطور خاص میدانیم، ما هر روز علیه زنستیزی خاصی که وجود دارد و من هر روز با آن مواجه میشوم، مبارزه میکنیم.
میدانم که این مبارزه بهطور خاص صورتمسأله جنگ دوست بسیار عزیزم مریم رجوی است.
به نظرم کاملاً خارقالعاده و عالی است که زنی است که در مقابل در مقابل زنستیزترین رژیم جهان، رژیم آخوندها، مبارزه میکند.
بیایید امروز به این موضوع بیشتر فکر کنیم که معنی آن چیست که یک زن ایرانی تمام زندگیش، تمام آرزوهایش، همه گزینههای زندگیاش را فدا کرده، تا در رأس مقاومت کشوری مثل ایران قرار بگیرد.
چند سال پیش، دوست عزیزم، دومینیک آتیاس، این شعار را مطرح کرد: زن، مقاومت، آزادی. شعاری که ما از آن حفاظت میکنیم.
من فکر میکنم ما باید معنی آنرا بفهمیم.
ما با شبکهیی از جنایتکاران روبهرو هستیم که با روایتی مخرب از هر آنچه در ما خوب است سوءاستفاده میکنند، یعنی میل به آزادی، میل به دموکراسی، میل به احترام، میل به استقلال، نیاز مردم به اینکه حق خودشان را تعیین کنند.
ما تحقیقاتی انجام دادهایم. تحقیقاتی که من میخواهم امروز با شما در میان بگذارم.
مطالعاتی که باید به ما گوشزد کند چگونه آخوندهای حاکم بر ایران و در نتیجه رژیم استبدادی در ایران توانستند یک شبکهٔ فکری، بانکهای فکری در اروپا و آمریکا با دانشگاهیان مزدبگیر رژیم بسازند تا به ما یک دیدگاه را در رابطه با مواردی بفروشند که به رژیم ایران اجازه میدهد آنچه را که میخواهد در جهان انجام بدهد.
من برای شما یک مثال میزنم. امروز، ما متوجه میشویم که شاید حتی بیشتر باید مواظب بود که حکومت ایران مسلح به بمب اتمی نشود.
۲۰سال است که ما حرف را میگوییم. ۲۰سال است که در مقاومت ایران بارها به ما میگویند باید به قدرت رژیم ایران برای ساخت این بمب اتمی توجه کنیم.
اما، مدت ۲۰سال است که اینجا در غرب ما اشخاص، سیاستمداران، دانشگاهیان، روزنامهنگارانی داریم که این نظریه را به ما میفروشند.
اینکه در واقع باید مانع رژیم ایران نشد، زیرا نیروهای «اصلاحطلب» در ایران وجود دارند. «وقتی بیشتر فشار آوردیم و خواستیم که رژیم ایران پروژه اتمیش را پیگیری نکند، ما در واقع قدرت بیشتری به این جریانهای افراطی در ایران خواهیم داد».
اکنون میدانیم که تمام این دیالکتیک، ساختهٔ رژیم ایران برای دستیابی به توافق اتمی است. توافقی که به آنها اجازه میدهد برای ادامه پروژه غنیسازی (رژیم) ایران و تهیه بمب زمان به دست بیاورند.
مثلاً ما دیدهایم که رژیم ایران و مدتهاست که اینرا تکرار کردهایم و میگوییم، حکومت ایران، حکومت ترور است، این حکومتی است که تروریسم صادر میکند.
ولی ما همیشه میگوییم بله یا نه، اما در نهایت نباید به این نقطه رسید که بگوییم این رژیم ایران است که تروریسم صادر میکند. با این تفاوت که در سال۲۰۱۸، بسیاری از کسانی که در آنجا بودند و امروز اینجا هستند، به سختی از یک حمله (جان سالم) به در بردیم.
خوشبختانه، دادگستری بلژیک آنها را به ۲۰سال زندان محکوم کرد و همانطور که قبلاً دیدیم، حکام (رژیم) ایران ایده بسیار بسیار خوبی داشتند که گردشگران اروپایی و بهویژه یک مرد بلژیکی، آقای اولیویه واندکاستل را به زندان بیاندازند.
این مرد متهم به جاسوسی بود. او به اعدام محکوم شد و دولت بلژیک از ترس، او را نجات داد و تبادل زندانیها با ایران صورت گرفت.
ما اولیویه واندکاستل را نجات دادیم، اما این تروریست آزاد است و مصونیت کامل دارد. ما ضعیفیم، یعنی ما سادهلوح هستیم و بیشتر از این، ما ضعیف هستیم.
و من معتقدم که اکنون باید بیدار شویم، ما باید از آنچه بر ما میگذرد خبردار شویم و دیگر فکر نکنیم که ایران دور است.
رژیم ایران به ما، به قلب ما، به ارزشهای ما، به خانواده ما، به بینش ما از جهان حمله میکند. و ما حق نداریم همینطور ادامه بدهیم و به خودمان بگوییم که ما هیچ گزینهیی نداریم.
زیرا این نیز بخشی از دیالکتیکی است که آنها سعی دارند به ما بفروشند.
که مثلا «آه، بله، این حکومت ایران، خیلی بد است، اما در نهایت، منطقه را به ثبات میرساند» این چیزی است که به مدت ۲۰سال فروخته شده است.
یا این حرف که «باید با رژیم ایران پیمان بست» زیرا، در نهایت «حکومت ایران یک بازیگر برای ثبات در منطقه است». اکنون دیدیم که نتیجه چه بوده است.
به ما همچنین گفته شد «بله، اما میدانید، هیچ گزینه دیگری وجود ندارد، در ایران اپوزیسیونی وجود ندارد. در ایران اپوزیسیونی وجود ندارد».
این اپوزیسیون ایران است که اینجا در فرانسه است، در سرزمین آزادی.
و تصادفی نیست که او اینجا در فرانسه، در کشور حقوقبشر و آزادی و بردباری است.
من شک ندارم که حکام ایران مشتی اراذل و اوباش هستند. این رژیم اراذل و اوباش، جنایتکاران و افراد فاسد است و ما باید با آن مقابله کنیم
و چگونه باید با آن روبهرو شد؟
خب، ما بهترین دارایی را برای این رویارویی داریم و آن حمایت از تنها سازمان مقاومت و اپوزیسیون ایران است که از نسلکشی سیستماتیک آخوندها جان سالم بهدر برده است. چون ما باید بفهمیم آخوندها همانطور که گفتیم یک رژیم تروریستی هستند، در واقع چیزی که ما میگوییم این است که این یک ماشین کشتار است که میگوید باید همهچیز را از بین برد تا این افراد بر آنجا، بر جهان مسلط شوند
در نهایت همه این افراد، همه این اراذل و اوباش، همه این جنایتکاران، آنها میدانند، میدانند که یک روز ما آنها را به چنگ میآوریم. یک روز ما خودمان را سازماندهی میکنیم. ما نقاب (از چهرهٔ) آنها بر میداریم و آنها را برکنار خواهیم کرد. اما آنها زمان بهدست میآورند و با بهدستآوردن زمان، جانهایی در حال از دست رفتن هستند.
بنابراین، امروز از همه شما میخواهم که چشمانتان را باز کنید، از حرفزدن نترسید، از محکوم شدن هم نترسید. زیرا، ما گاهی در فضایی هستیم که مربوط به ما نیست. من با خود میگویم، شاید کسانی که به من گوش میدهند، فکر میکنند که من دارم بزرگنمایی میکنم.
خوب، بیایید بزرگنمایی کنیم، زیرا بزرگنماییکردن بهتر از این است که بعداً بگوییم چون این کار را نکردیم ما فرصت دفاع از آنچه را که بیشتر به آن اهمیت میدهیم از دست دادهایم. پس به یاد بیاوریم: زن، مقاومت، آزادی.
برونو ماسه شهردار ویلیه آدام
بهرغم سرکوب وحشیانه، زنان با فریاد «زن، مقاومت، آزادی»
حقوق خود را مطالبه میکنند و با وجود مشکلات فزایندهٔ اقتصادی
آنها باعث ترس سران حکومت ایران شدهاند
قلب این مقاومت در اشرف۳ میتپد که چندینبار از آن بازدید کردهام
در آنجا اعضای سازمان مجاهدین شعلهٔ مقاومت را روشن نگه میدارند
نیرویی از این شهر ساطع میشود که چشم هر بازدیدکنندهیی را خیره میکند
و پیروزی اجتنابناپذیر را هر روز نزدیکتر میکند
برونو ماسه - شهردار ویلیه آدام
خانم رئیسجمهور، اینکه بشود در یک جلسه همزمان به یک وزیر، یک رئیسجمهور و یک شهردار سلام کرد، فرصتی است که فکر میکنم حتی در کشور ما که مهد حقوقبشر است، در طول قرن گذشته، امر ناممکنی بوده. این عظمت مبارزهیی را نشان میدهد که شما رهبری کردهاید و الگویی که شما هستید. همچنین اینکه اینگرید بتانکور که در اینجا حی و حاضر است مقاومت را به تصویر میکشد امر بسیار مهمی است.
بهنظر ما، زنان، آزادی، مقاومت، مهمترین موضوعات روز هستند. زیرا ۴۰سال، بیش از ۴۰سال است که شورای ملی مقاومت ایران برای عدالت و آزادی مردم بهویژه زنان مبارزه میکند. با وجود چندین دهه تبعید، تلاش خستگیناپذیر و فداکاری در ایران، در کمپ اشرف در عراق، سپس در شهر اشرف۳ در اروپا و سراسر جهان، اعضای سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت بیوقفه خواستار عدالت برای ۳۰۰۰۰زندانی سیاسی هستند که در تابستان ۱۳۶۷ بهقتل رسیدهاند و همهٔ کسانی که از آن زمان تاکنون قربانی سبعیت رژیم شدهاند.
برای سرکوب قیامها و عملیات کانونهای شورشی، خامنهای ولیفقیه رژیم آخوندها اعلام کرد: «اگر در خارج از ایران نجنگیم، باید در خیابانهای ایران بجنگیم». برای نجات حکومتش وی با استفاده از نیروهای نیابتیاش به نزاعها در خاورمیانه دامن میزند. بهرغم سرکوب وحشیانه، زنان با فریاد «زن، مقاومت، آزادی» حقوق خود را مطالبه میکنند و با وجود مشکلات فزایندهٔ اقتصادی، آنها باعث نگرانی یا دقیقتر بگوییم ترس سران حکومت ایران شدهاند که نگران تنشهای جدید اجتماعی هستند. در پاسخ، رژیم به اقدامات سرکوبگرانه علیه مردم بهویژه زنان متوسل شده است.
علی خامنهای حجاب اجباری را واجب شرعی و کفایی و بیحجابی را گناه شرعی و سیاسی خوانده است. در سال۲۰۲۴، تا امروز بیش از ۱۶۷ اعدام، از جمله اعدام ۵زن، صورت گرفته است که ۴۵مورد آن بین اول تا ۲۴ آوریل بوده است. یادی بکنیم بهویژه از زن جوان ۱۹سالهیی که در ۱۶سالگی دستگیر و بهتازگی همزمان با همسرش اعدام شده است و بدینصورت بیرحمی حکومت را عیان کرده است. با این حال، ایرانیها مقاومت میکنند. بسیاری از مردان و زنان در زندان برای مقاومت ایران مبارزه میکنند.
قلب این مقاومت در خارج از ایران میتپد، در شهر اشرف۳ که چندین بار از آن بازدید کردهام. در آنجا، اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران که هزار نفر از آنها از قتلعام در زندانها زنده ماندهاند و برخی از آنها هنوز هم آثار آنرا بر بدن دارند، گردهم آمدهاند و شعلهٔ مقاومت را روشن نگه میدارند. نیرویی از این شهر ساطع میشود که چشم هر بازدیدکنندهیی را خیره میکند و پیروزی اجتنابناپذیر را هر روز نزدیکتر میکند.
بههمین دلیل با سازماندادن یک محاکمهٔ ساختگی غیابی، رژیم میخواهد پروندههای موهومی تشکیل بدهد تا کشورهای اروپایی را برای اقدام علیه این مبارزان شجاع اشرف۳ تحتفشار قرار دهد. نیرویی که با فاشیسم مذهبی مخالفت میکند با تشکیل شورای ملی مقاومت ایران مبارزه خود را سازمان داده و مجهز به طرح و برنامههایی شده و هر روز بهای مقاومت خود را میپردازد. در سال ۱۹۸۷، شورای ملی مقاومت بهاتفاق آرا طرح آزادیها و حقوق زنان را بهتصویب رساند که برابری تام و تمام حقوق اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بین زنان و مردان را ترویج کرد. نیروی محوری این جنبش اکنون عمدتاً توسط زنان هدایت میشود. من از شما خانم رئیسجمهور تشکر میکنم بهخاطر تعهدی که بیشکاف برای مدتی اینقدر طولانی بهپیش میبرید، برای زنانی که مبارزه همهجانبهیی را علیه رژیم فاشیسم مذهبی رهبری کردهاند. آرزوی من این است که این رژیم زنستیز بهدست زنان سرنگون شود و این آرزو محقق خواهد شد. با تشکر.
پیر برسی
رئیس انجمن حقوقبشر نوین فرانسه
پیر برسی - رئیس انجمن حقوقبشر نوین فرانسه
عصر به خیر. خانم رئیسجمهور، آقای شهردار، دوستان عزیز،
من از سال ۱۹۷۷ نماینده سازمان حقوقبشر نوین بودهام
جلوی سفارت آرژانتین، هر پنجشنبه، با فرانسوا میتران و رژی دبره و دیگران، ما کتک میخوردیم و یک روز آنجا بود که دیدم مردمی در خیابان کلبر یک اعدام نمادین انجام میدادند و به دیدن آنها رفتم و از آنها پرسیدم «شما چهکار میکنید؟». به من گفتند ما مقاومت ایران هستیم. آه!
آرژانتین دموکراسی را دوباره بهدست آورده است، ایران هنوز نه، اما بهزودی چنین خواهد شد.
و همانطور که همه یادآوری کردند، راست، چپ، چپ، راست، همه ما در دفاع از آرمان ایران اتفاقنظر داریم و همانطور که ما در مورد آن صحبت میکنیم، ما نیز باید اقدام کنیم، وکلا، این وظیفه شماست، اکنون باید پرونده ایران را به دیوان کیفری بینالمللی ارجاع بدهید. این کار برای کشورهای دیگر انجام میشود.
حال اگر خواسته من این است که دیوان کیفری بینالمللی امور را بهدست بگیرد، به این دلیل است که هر کشوری، چه فرانسه باشد چه بلژیک، هر وقت کشوری، هر چه هست، قاتلان و شکنجهگران (رژیم ایران) را دستگیر و محاکمه میکند، سه شهروند همان کشور را دستگیر میکنند. سه چهار نفر را دستگیر میکنند و باجگیری میکنند و همه تسلیم باجگیری میشوند. بنابراین دیگر یک کشور نمیتواند این امر را بهعهده بگیرد. این دیوان کیفری بینالمللی است که باید اقدام کند. این در اصل چیزی است که میخواستم به شما بگویم. با تشکر از همه شما و البته ما به مبارزه ادامه میدهیم. با تشکر.
(ادامه دارد)