مرده گردانی و روضه‌های ترس و وحشت در ولایت ماتم‌زده خامنه‌ای پس از هلاکت رئیسی جلاد

 

مرده‌گردانی و روضه‌های ترس و وحشت در ولایت ماتم‌زده خامنه‌ای پس از هلاکت رئیسی جلاد با بسیج حداکثری سپاه و ارتش تحت‌امر و مزدوران عراقی رژیم

در مراسم مرده‌گردانی رژیم در تبریز علاوه بر پر کردن جمعیت با نفرات نیروهای مسلح رژیم با یونیفورم و آخوندهای رژیمی، مزدوران عراقی رژیم را نیز زیر پرچم عراق به صحنه آورده بودند تا جعمیت این نمایش حکومتی بیشتر به‌نظر برسد.

 

آخوند دری نجف‌آبادی نمایندهٔ خامنه‌ای در استان مرکزی - وزیر سابق اطلاعات ۳۱ اردیبهشت:

«ما یک بار دیگر این حادثه دلخراش را در رابطه با شهید رجایی و با شهید باهنر تجربه کردیم اون سالهایی که در جریان ریاست‌جمهوری شهید رجایی شهید باهنر مرحوم سرتیپ وحید دستجردی رئیس شهربانی وقت شهید شدند. شهید رجایی سوخته، شهید باهنر سوخته، من هم توی مجلس بودم. مجلس دوم خدمت اون بزرگواران ما نوعاً از چهره و از دندانهای آقایان، آقایان را شناختیم، و الا قابل شناسایی نبودند سوخته بودند بزرگواران با اون عظمتی که ملت بعد هم مقام معظم رهبری آن وقت به‌عنوان رئیس‌جمهوری کاندیدا شدند، انتخاب شدند، مورد نظر امام غیره مجلس ما پیش قراول بودیم برای کار مقدس در حالی که ایشان بستری بود، بیمار بود، آسیب‌دیده بودند، توی مسجد اباذر، ولی به‌هر کیفیت کار انجام گرفت، الآن هم همین‌طور است».

 

پاسدار محسن رضایی - دبیر شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوای رژیم

سرکرده سابق سپاه پاسداران ۳۱ اردیبهشت

«من از قدیم ایشان را می‌شناختم اولین باری که من با ایشان آشنا شدم در حوادث سخت سالهای ۵۸ و ۵۹ و ۶۰ بود. من اطلاعات کشور دستم بود، مسئول اطلاعات کشور بودم ایشان دادستانی در کرج به‌عهده داشت.

سال ۱۳۶۰ که منافقین به ترور و انفجارها کشیده شدند ما با ایشون رفاقت زیادی داشتیم و مرتب با هم ارتباط داشتیم تماس می‌گرفتیم.

معماری سیاست خارجی که در زمان آقای رئیسی صورت گرفت بدون شک در سال‌های آینده ما برکات بیشتری از این روابط دیپلماتیک خودمون خواهیم داشت موضوع دیگر در زمینه حادثه فلسطین و غزه خیلی حادثه تلخی بود و تقریباً ملت فلسطین مظلوم باقی مانده بود آیت‌الله رئیسی با تمام توان با کمک برادر عزیزم آقای حسین امیر عبدالهیان وزیر خارجه‌شان انصافاً حمایت قوی از فلسطین کردند می‌تونم بگم که این عملیات ما نسبت به‌عملیات‌های گذشته ایران بیشترین هماهنگی رو ما با دولت داشتیم و دولت با فرماندهان نیروهای مسلح داشتند و بعد هم که خدمت مقام معظم رهبری پیشنهادات ارائه شد با فرماندهی که مقام معظم رهبری در این عملیات وعده صادق انجام دادند.

مرتب حادثه را دنبال می‌کردم مقایسه می‌کردم می‌دیدم این حادثه بسیار شبیه حادثه شهادت شهید رجایی و باهنر بود اونجا هم خیلی حادثه عجیبی بود.

مقام معظم رهبری چند روز قبلش مدتی قبلش بیشتر از چند روز ایشون زخمی شده بودند ترور شده بودند بعد حادثه آقای شهید رجایی اتفاق افتاده بود و این حوادث اون موقع شبیه این حادثه بود البته ما حادثه بزرگتری هم مثل شهادت آیت‌الله بهشتی و هفتاد و دوتن داشتیم به‌طوری که در اون موقع من یادم هست مجلس از نصاب افتاد یعنی تعداد شهدای نمایندگان مجلس آن‌قدر بالا بود تو این ۷۲تن که نصاب افتاد تماس گرفتیم چه کار بکنیم امام فرمود حتماً باید مجلس تشکیل بشه ما رفتیم دو سه نفر از مجروحان رو از توی بیمارستان بردیم با برانکارد بردیم توی مجلس تا مجلس تشکیل شد اون حادثه البته خیلی حادثه عظیمی بود شهادت آیت‌الله رئیسی بیشتر من رو به فکر شهادت برادر عزیز مان آقای شهید رجایی و شهید باهنر».

 

منوچهر متکی وزیر خارجه سابق رژیم آخوندی ۳۱ اردیبهشت:

«ما گاهی می‌دیدیم که رسانه‌های خارجی و مخصوصاً رسانه‌های انگلیسی تلاش می‌کردند در طول سالیان طولانی گذشته بگردند دنبال اختلاف‌نظرها در بین مسئولان در بین رهبری در بین رؤسای جمهور موارد مختلف اینها را جمع بکنند اما این پرونده در دوره آقای رئیسی بسته شد یعنی کسی رئیس‌جمهور ما شد که هرگز در ذهن مردم یک پرونده باز به نام اختلاف مثلا فلان مقام با مقام معظم رهبری نبود این همدلی همراهی این سرباز و یار ولایت بودن تجلی‌اش در آقای رئیسی بود شما عرض شود که من در یکی از صحبت‌ها گفتم َمثل آقای رئیسی به مقام معظم رهبری مثل مَثل مقام معظم رهبری در دوران ریاست‌جمهوری نسبت به حضرت امام بود که هیچ‌کس جدایی نمی‌دید کسی در اقدامات اعمالی او کارهای او هیچ زاویه‌یی در نوع نگاه در اقدامات او با مقام معظم رهبری نمی‌دیدید...

من وزیر امور خارجه بودم و در اونجا موافقت شد در نظام که ما با آمریکایی‌ها مذاکره بکنیم پیرامون مسأله عراق خب دو دور از مذاکرات را برادر عزیز مان که سفیر ما در عراق بود ایشان ریاست این مذاکرات را برعهده داشت دور دوم مذاکرات که اتفاقاً دور حساس و مهم و تعیین‌کننده بود من به شهید سلیمانی پیشنهاد کردم که اجازه بدهید این دور سوم یکی از بچه‌های وزارت‌خارجه ریاست این مذاکرات را به عهده بگیرند با وجودی که من از مقام معظم رهبری به من فرموده بودند که آقای متکی همه کشورها مسئولیتش با شماست به‌عنوان وزیر خارجه اما افغانستان را عراق را و حوزه دیگری را اینها را شما همراه و هم‌گام باشید با حاج قاسم سلیمانی و اون موجب شد که ما هفته‌یی یکبار با هم صبحانه می‌خوردیم گپ می‌زدیم هماهنگی می‌کردیم وقتی به ایشان این پیشنهاد را کردم گفتند منظورتان کیست کی از وزارت‌خارجه؟ گفتم آقای امیر عبدالهیان اون موقع ایشان مدیرکل حوزه خلیج‌فارس بود عراق جز اون بود همین منطقه بود عرض شود به خدمتتان که بلافاصله ایشان پذیرفتند با شناختی که از آقای امیر عبدالهیان داشتند رهبران عراق نامه‌یی به مقام معظم رهبری نوشتند و درخواست کردند که به‌خاطر ما شما با آمریکایی‌ها پیرامون عراق مذاکره کنید مقام معظم رهبری پذیرفتند دور سوم آقای عبدالهیان رفتند و آمریکایی‌ها متقاعد شدند که تا زمانی که لباس نظامی به تن و مسلسل به دوش در خیابانهای عراق حاضر می‌شوند اینها هیچ وقت مقبولیت در دل و ذهن مردم عراق نمی‌توانند پیدا بکنند و این استدلالی بود که امیر عبدالهیان به آمریکایی‌ها فهماند و اونها اوباما خودش را داشت گرم می‌کرد برای انتخابات ریاست‌جمهوری بعد از این اظهارات و مسایلی که پیش آمد اوباما اعلام کرد در کمپین و در رقابتهای انتخاباتی که اگر من رئیس‌جمهور بشوم نیروهای آمریکا را از عراق خارج می‌کنم و وقتی رئیس‌جمهور شد پیغام داد به حاج قاسم سلیمانی که شما نگران نباشید من در ۲۰۱۱ از عراق خارج می‌کنم و از عراق خارج کرد».

مجری: تحلیل‌تان این است از این به بعد چی میشه با توجه به حادثه و شهادت عزیزان؟

«من نماینده مجلس بودم در دور اول در فاصله ۳۲روز دو حادثه در انقلاب‌مان به‌وجود آمد من جلسات حزب جمهوری اسلامی را معمولاً شرکت می‌کردم اون شب بی‌توفیق بودم اون انفجار عظیم ۷تیر اتفاق افتاد و به فاصله یک ماه یعنی ۳۱روز - ۳۲روز بعد در ۸شهریور ما در راهروی مجلس نشسته بودیم که انفجار مهیبی را در ساختمان نخست‌وزیری همراه با شهادت شهید رجایی و باهنر و دیگران را شاهد بودیم این حوادث حوادث سختی بود ما در حوادث مختلف دچار سختی شدیم دچار غم شدیم دچار مصیبت شدیم»...

 

غیظ و درماندگی رژیم نسبت به شادمانی عمومی از هلاکت جلاد ۶۷

و اکانت‌های آلبانی نشین!

تلویزیون رژیم ۳۱اردیبهشت:

طبق معمول یکسری با شنیدن خبر گم شدن هلیکوپتر حامل رئیس‌جمهور کشورمان خوشحالی کردند خوشحال شدند ذوق کردند شروع کردند توئیتها و پست‌های شادی پخش کردن.

حالا می‌گویم بعضی از افرادی که اکانتهای فیک هستند یا حالا حقیقی هستند یا سرسپرده دشمنان و منافقین و اکانتهای آلبانی نشین و اینها هستند تکلیفشان معلوم است یکسری حرفهایی می‌زنند.

بعضی‌ها حالا چه دشمنانمان که خوشحالی کرده بودند آره دیگه الآن مثلا رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه‌شان از بین رفتند، دیگه جمهوری اسلامی دیگه پایه‌هایش سست شده و اینجوری شده و فلان یا براندازها خوشحالی می‌کنند ما در اوج بحرانهای دهه۶۰ که درگیر جنگ بودیم جنگ خارجی و جنگ داخلی با منافقین و ترورها و اینها چه اتفاقی افتاد؟ رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر کشور ترور شدند یا همان سالهای دهه۶۰ مجلس مثلا ۷۲ تا نماینده مجلس ترور شدند بعضی‌ها نترسند اولاً حالا اونها که خوشحالی می‌کنند کنف می‌شوند به کنار، اما خودمان مردم خودمان اینها نترسند که وای الآن چه اتفاقی می‌افتد؟ وای الآن کشور آینده‌اش چی می‌شود وای الآن چه‌کار کنیم؟

آخوند موحدی دادستان کل رژیم در واکنش به ابراز خشم و نفرت مردم نسبت به‌رئیسی جلاد در شبکه‌های اجتماعی، از دادستانهای سراسر کشور خواست با افرادی که این روزها با نشر اکاذیب و توهین در فضای مجازی امنیت روانی جامعه را مخدوش می‌کنند برخورد سریع، مؤثر و بازدارنده شود.

رژیم آخوندی در یک اقدام ضدمردمی به‌خاطر مرگ جلاد ۶۷ و همراهانش فعالیت‌های فرهنگی و هنری را در سراسر کشور به مدت یک هفته تعطیل کرد. رئیس اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد رژیم روز دوشنبه ۳۱اردیبهشت اعلام کرد: «تمامی فعالیت‌های فرهنگی و هنری سراسر کشور از امروز به مدت ۷روز تعطیل است».