با درود به مصدق بزرگ و یاران پایدار شورا و مقاومت
و تهنیت به رئیسجمهور برگزیده برای دوران انتقال حاکمیت
در بیست و یکمین کهکشان پس از کودتای ارتجاعی استعماری
«نماد درخشان استقلال جنبش مقاومت»
مصدق گفت: «در مبارزهیی که در پیش گرفتهایم دو راه بیشتر وجود ندارد یا مقاومت و پایداری که پایان آن سعادت و استقلال واقعی و عظمت ملت ایران است، یا انقیاد و تسلیم که نتیجهاش ننگ و رسوایی ابدی و محرومیت از مزایای حکومت ملی و تحمل مفاسد و مظالم حکومت فردی و دیکتاتوری است».
پیشوای نهضت ملی برای تغییر «تقدیر شوم» به ملت ایران انتخاب «راه جهاد و مبارزه افتخار آمیز» را سفارش کرد. «جهاد عظیم ملی بر سر هست و نیست و مرگ و بقای یک مملکت» که امروز شورای ملی مقاومت ایران و یکایک شما پرچمداران آن هستید.
میگفت که «وزن اشخاص به قدر شدائدی است که در راه مردم تحمل میکنند».
مصدق بهعنوان نماینده اول مردم تهران، در مجلس چهاردهم که در اسفند ۱۳۲۲ به کار پرداخت، در اولین نطق خود اینچنین ”حاضر“ گفت: «من میخواهم در راه وطن بمیرم، من میخواهم در قبرستان شهدای آزادی دفن شوم، من تا آخر عمر برای دفاع از وطن حاضر میباشم».
او بر آن بود که «شرط اول هر اقدام، دانستن است سپس خواستن و بعد توانستن».
آنچه مصدق گفت تاریخچه و آئینه تمامقد مقاومت ماست: بزرگترین، طولانیترین، بغرنجترین و خونینترین مقاومت سازمانیافته تاریخ ایران با چراغ راهنمای نه شاه، نه شیخ
در اطلاعیهٔ اجلاس شورا (۱۷ تیر ۱۴۰۳) اعضای شورا چه خوب تأکید کردند «به موازات تشدید بحران سرنگونی، رژیم آخوندها پمپاژ اطلاعات دروغ و شیطانسازی علیه شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین را تشدید کرده است. رژیم به این وسیله میخواهد از استقبال فزایندهٔ جوانان از کانونهای شورشی جلوگیری کند، برای تروریسم زمینهسازی کند، با حمایت گسترده بینالمللی از مقاومت مقابله کند و به طرفهای خارجی القا کند که رژیم آلترناتیوی ندارد» این همهٔ حرف است: رژیم آلترناتیوی ندارد و اگر هم دارد «بدتر» است!
نتیجه اینکه باید با همین وضعیت سوخت و ساخت و تسلیم وضع موجود شد. اما پتکهای کوبندهٔ تحریم انتخابات رژیم طومار حسابهای ارتجاعی و استعماری را یکبار دیگر درهم پیچید. ”کهکشان“ امسال هم با بلندترین صدا و به گویاترین صورت در گستردهترین پهنهٔ جهانی با ۳۴ اکثریت مجالس قانونگذاری، ۵۱۰ شخصیت برجستهٔ سیاسی و بیانیهٔ ۱۳۷تن زمامداران پیشین جهان، هر آنکس را که میگفت برای رژیم آلترناتیوی نیست، خوار و نزار بر جای گذاشت. برای کسی که نخواهد خود را به خواب خرگوشی بزند، یا در پس درختان بهدنبال جنگل بگردد و یا در ”سانسور قرن“ شریک شود، همه چیز مثل روز روشن است. «پوک تپهٔ نالان» شیطانسازی «لرزید و پاگشاد و فرو ریخت» و کانونهای شورشی، آن «شوخ بوتههای پر از شوق» که «پیچید و با بهار» یک خلق اسیر، درآمیخت. هر چند که دشمن ضدبشر باز هم تا روز آخر از هر سو بر ما خواهد تاخت. اما چه باک که گر نکند، نیستش!
اکنون بگذارید ببینیم ضحاک عمامهدار با رئیسجمهور جدیدش، همان ”پشه لاغر“ و ”مردهریگ اصلاحاتی“ که در اطلاعیه اجلاس آمده بود، چه در چنته دارد؟ کسی که بهقول خودش سرسپرده و ذوب شده در ولایت خامنهای است. ما برآنیم که این در راستای قیام و نشانهٔ گسستن بند از بند نظام است.
پیش به سوی انقلاب و جمهوری دموکراتیک
مسعود رجوی
۳۰ تیر ۱۴۰۳