دانشآموزان، دانشجویان، آموزگاران و استادان شریف!
در آغاز سال تحصیلی، مثل تمام سالهای دوران مقاومت، درس اول، درس آزادی است.
آزادی از جهل، اجبار و بندگی؛ و آزادی از بردگی جنسیتی و بردگی دینی. برای آزادی باید با استبداد جنگید. جنگ خدای آزادی با ناخدای استبداد و جنگ شورشگران آزادی با خلافت ارتجاعی ولایت فقیه.
سلام بر میلیونها دانشآموز و دانشجوی نسل نوجو، آزادیخواه و شورشی.
سلام بر جامعه فرهنگیان و استادان که هرگز به سلطه ارتجاعی و سرکوبگرانه آخوندها تن ندادهاند و سلام بر دلیران مدارس و دانشگاههای ایران که در زندانهای رژیم آخوندی مقاومت و ایستادگی میکنند.
قیام مردم ایران در ۱۴۰۱ نشان داد که با وجود ۴دهه خفقان و سرکوب، مدارس و دانشگاههای ایران همچنان سنگر آزادیاند. یکسال بعد از همان قیام، در تابستان گذشته بهدستور خامنهای بسیاری از استادان، دانشجویان، اخراج شدند.
در مدارس بیش از ۷۰ هزار معلم اخراج و ۲۰ هزار مدیر جابهجا یا اخراج شدهاند. از شروع کودتای ضد فرهنگی خمینی در سال ۱۳۵۹ رژیم بارها چنین اخراجهای گستردهیی را تکرار کرده اما در هدف خود برای ارتجاعیکردن محیط آموزش ایران و جلوگیری از جنبش و اعتراض در آن شکست خورده است.
باشد که در این سال تحصیلی، اعتراضها و اعتصابهای دانشآموزان، دانشجویان و معلمان بالا و بالاتر بگیرد و همه هموطنان معترض و بهجان آمده بهویژه کارگران و پرستاران، دست در دست آنان به پاخیزند.
هموطنان عزیز!
همه میدانند که هر ساله بودجه هنگفتی صرف جنگافروزیهای رژیم از جمله تولید موشک و پهپاد و گروههای نیابتی و برنامه ضدمیهنی تولید سلاح اتمی میشود.
اما همه آنها وقتی که به آموزشوپرورش و درمان و بیمه و خدمات عمومی و عمران کشور میرسند ادعا میکنند پولی در صندوقها باقی نمانده است.
در نتیجه کلاس درس کودکان ما در مناطق محروم چادر، کپر، اتاق مخروبه یا کانکس است، بخش زیادی از دانشآموزان مشکل تغذیه دارند، بیشتر معلمانشان زیر خط فقرند و هر سال دستکم یک میلیون دانشآموز بهخاطر فقر شدید خانوادههایشان ناچار به ترک تحصیل میشوند.
در دانشگاهها، تفتیشها، سرکوبها و آزارها از سوی نهادهای امنیتی بهخصوص حراست، و نمایندگیهای ولیفقیه و بسیج ضدمردمی دانشجویان را به زنجیر کشیده است.
سه میلیون و ۲۰۰ هزار دانشجو، دهها هزار استاد، میلیونها فارغالتحصیل ،۱۷ میلیون دانشآموزو حدود یک میلیون معلم و فرهنگی، راه و رسم و زندگی و جامعهیی را میخواهند که شباهتی با اوضاع تحت حاکمیت آخوندها ندارد.
همه آنها از تحمیل و اجبار به ستوه آمدهاند. از دانشآموزان و دانشجویان بهپاخاسته تا معلمان شریفی که بارها بهاعتصاب و تظاهرات دست زدهاند. آنها با هر چیزی که رنگی از رژیم حاکم دارد سر ستیز دارند. این یک نسل پرسشگر است که میخواهد چون و چرا کند. میخواهد خودش انتخابکننده باشد، میخواهد خودش برگزیند که چه زندگی و چه راه و رسمی در پیش بگیرد، چه رشته تحصیلی یا شغلی داشته باشد و برای چه هدفهایی تلاش کند.
اما مهمترین و والاترین انتخابش آزادی است.
با همین انتخاب است که دانشجویان و دانشآموزان ایران، در برابر استبداد و آزادیکشی ایستادهاند و همواره مایه وحشت خمینی و خامنهای بودهاند.
صف طولانی آنها در میان کاروان شهیدان آزادی و خلق گویای همین حقیقت است. حماسه ۵مهر سال ۶۰ که شعار مرگ بر خمینی را در جنبش آزادی ایران به ثبت رساند، مرهون فداکاری فراموش نشدنی همین نسل است.
آنها رسالت آزادی ایران را بر دوش گرفتهاند. پرچم ایران آزاد فردا را به اهتزاز درآوردهاند و از خودگذشتگی و مبارزه خونبارشان در صفوف مقاومت عادلانه مردم ایران به پیروزی خواهد رسید.
همچنانکه مسعود رجوی گفته است: «باید قبل از هرکس به دستها و تواناییهای بالقوه و بالفعل خود بنگریم». «حق و عدالت و آزادی را به رایگان بهکسی هدیه نمیکنند».
باید که با هفت کفش و کلاه و عصای آهنین و با عزم و اراده پولادین و با عبور از دریای رنج و خون به آن رسید و آنرا بهدست آورد».
بله با چنین راه و رسمی است که میگوییم، آزادی، تقدیر محتوم مردم ایران و پیشتازان آن و پیروزی حق مسلم آنان است.
ایران آزاد فردا به یک نظام آموزشی شناخته میشود که اساس آن آزادی، دموکراسی، برابری است. یک آموزش و پرورش پیشرفته که برای همه فرزندان ایران رایگان و الزامی است.
یک آموزش عالی معتبر مبتنی بر آزادی آکادمیک و یک نظام ورزشی فراگیر که امکان فعالیت آزادانه و برابر برای همه در عرصههای گوناگون ورزشی را فراهم میسازد.
یک نظام آموزشی که در آن:
ـ عموم هموطنان از ملیتهای گوناگون ایران هویت فرهنگی و دینی و زبانی خود را حفظ کنند و به زبان مادری خود سخن بگویند و آن را اشاعه دهند.
ـ دختران و پسران دانشجو و دانشآموز از هر ملیتی، با هر عقیدهیی و با هر موقعیت اجتماعی و مالی از فرصتهای برابر در آموزشوپرورش، آموزش عالی و اشتغال برخوردار باشند.
ـ معلمان و استادان از امکان تدریس و تحقیق آزادانه و بدون محدودیت برخوردار میشوند و از نظر اجتماعی و سیاسی شأن شایسته خود را باز مییابند.
ـ جوانان و نوجوانان راه و رسم زندگی دموکراتیک بهویژه ارزشهای برابریطلبانه میان زن و مرد را فرا میگیرند، احترام متقابل و بردباری و خویشتنداری نسبت به ادیان و عقاید سایرین را پیشاروی خود قرار میدهند، از خودگذشتگی برای منافع و مصالح جامعه را در پیش میگیرند و برای مشارکت سیاسی توانایی کسب میکنند.
بله، ما در پی نظم تازهیی هستیم، بر اساس آزادی و دموکراسی و برابری.
نیروی این تحول بزرگ، شما جوانان آگاه و آزاده ایرانید و همه شما را برای برپایی ایران آزاد و دموکراتیک فرا میخوانم.
سلام بر دانشآموزان و دانشجویان
سلام بر معلمان و استادان
سلام بر آزادی