بیست و پنجمین جلسه دادگاه قضاییه جلادان برای محاکمه غیابی مجاهدین
۳۶ سال پس از حکم خمینی به اعدام همه مجاهدین سر موضع
خفقان قاضی آخوندک در این جلسه بعد از تودهنیهای پیدرپی مجاهدین
و روی آوردن سیرک قضاییه جلادان به سناریوهای سفارشی لاجوردی به مزدوران نفوذی
در کتابهای دادستانی انقلاب اسلامی مرکز در سال ۱۳۶۲
پیسی سیرک قضاییه جلادان و خوردن کفگیر به ته دیگ
عاقبت معلوم شد که دست نظام پاک است و شکنجه کار مجاهدین است!
مجاهدین همین که می دیدند کسی ظاهر مذهبی دارد یا او را ترور میکردند
یا میربودند و شکنجه میکردند و سپس با آمپول سیانور میکشتند
بعد هم «زنده بهگور» میکردند!
خبرگزاری قضاییه جلادان:
وکیل شکات با معرفی کتاب و معرکهگیری در مورد عملیات مهندسی گفت
این کتاب توسط انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده
او همچنین با معرفی کتابی با عنوان شکنجه بیان کرد
این کتاب بر اساس اعترافات افرادی که دستگیر شدهاند تشریح کرده است
کاظمی وکیل شکات رژیم:
اعضای اصلی سازمان وقتی میخواستند افراد را شکنجه کنند خانههای خاصی را
مشخص و آنها را تجهیز میکردند!
برای مثال خانهیی را آماده کردند تا صدا از آن خارج نشود!
وکیل شکات:
اصدقی گفت بعد از ضربه ۱۲ اردیبهشت مطرح کردند
که هماکنون موجودیت سازمان زیر سؤال رفته است
و بهخاطر این تنها راه ما توسل به شکنجه است!
گفتند هماکنون شکنجه میکنیم
اما وقتی به حکومت رسیدیم دیگر شکنجه نمیکنیم!
فقط معلوم نیست چرا اصدقی را که شاهدی به این خوبی بوده لاجوردی اعدام میکند!
هدف مجاهدین از همان روز اول سرنگونی نظام بوده
و این امر بدین خاطر بود که سازمان با نظام و اسلام ضدیت داشت
خط شکنجه چیز جدایی از بقیه خطوط سازمان نبود
دنباله همان خطوط درگیریهای پس از ۳۰ تیر (!)
ترورها و آتش زدن منازل و کشتن افراد حزب الهی
و در نهایت همین جریان شکنجه بود
خبرگزاری قضاییه جلادان:
طاها طاهری گفت: در زمان کشته شدن برادرم در جبهه بودم
و با تماس لاجوردی برای شناسایی پیکر او از جبهه غرب به تهران آمدم
به زندان اوین رفتم متأسفانه شناسایی اجساد بسیار سخت بود
روز حادثه برادرم لباسش را به مادرم داده بود تا دکمه لباس را بدوزد
و ما از روی این دکمه او را شناسایی کردیم!
کاظمی وکیل شکات:
زمانی که از شکنجه آنها نتیجهیی گرفته نشد!
با تزریق آمپول سیانور به بدنشان و شلیک گلوله آنها را بهقتل میرسانند!
طاهری:
حمید روستا را ربوده و وی را شکنجه کرده و بهقتل رساندند
دلیل این کار هم این بوده که گمان میکردند
شاید این فرد در ضربه ۱۲ اردیبهشت نقش داشته است
البته مجاهدین سابقه این اقدامات را در کارنامه خود دارند
شهید صمدیه لباف و مجید یقینی
کسانی هستند که چون سازمان به این افراد مشکوک بود آنها را ترور کرد!
طاهری:
مجاهدین خلق بهعنوان متحد استراتژیک رژیم بعثی عراق در منطقه
و بهعنوان سرشاخه جاسوسی شوروی سابق
در قبل از انقلاب ۵ عملیات علیه آمریکاییها در سالهای ۵۴ و ۵۵ داشتند
در این ۵ عملیات، هیچکدام از کادر پرسنلی سفارتخانه آمریکایی نبودند!
قاضی آخوندک:
لطفاً در خصوص اتهامات و موضوع مربوطه صحبت بفرمایید!
وکیل شکات:
نشریه مجاهد در شماره ۱۲۹ مینویسد این سرپنجگان اختناق و خفقان
بهرغم اینکه کوشش میکنند شناخته نشوند
به هیچوجه از دید رزمندگان مجاهدین خلق مخفی نمانده
و جزای اعمال ننگین خود را دیر یا زود اما سخت و بیامان دریافت خواهند کرد
و من این نسخه را خدمت دادگاه ارائه خواهم کرد
آخوند ابله کارشناس با قمپزهای روشنفکری:
من بهعنوان یک کارشناس باید نگاه تحلیلی به این ماجرا داشته باشم
در اخلاق ماتریالیستی جان انسان و جان یک پشه با یکدیگر برابری میکنند
و میگوید اگر یک پشه تو را آزار میدهد او را بکش
و به همین ترتیب اگر انسانی هم تو را آزار داد او را از میان بردار
بر این اساس مجاهدین خلق اعلام میکنند
که شکنجه میکنیم تا به اهداف خود برسیم
این یک قرائت کلاسیک از نظریه ماکیاولیستی است!
کارشناس ابله نظام:
در دوم آذر ۵۸ یک هفته پس از تشکیل میلیشیا در نشریه شماره ۱۶ مجاهد میگویند
تضاد ما با مرتجعین یک تضاد تاریخی است
باز دوباره از کلمه مرتجعین استفاده کردند
در نشریه ۱۱۰ مجاهد نیز سخن از هماهنگی امپریالیسم و ارتجاع
برای از دور خارج کردن مجاهدین است پس نفرتی از حزبالله را
قبل از اینکه این شکنجهها و اتفاقات فجیع از سوی این گروهک رخ دهد میبینیم
کارشناس ابله نظام
یکی از مهمترین تاکتیکهای سازمان برای ایجاد نفرت مظلومنمایی بود
اینها با نشان دادن شکنجه شدن در زندانها
ولو با خودسوزی و خودزنی سعی در این اقدام داشتند
سخنگوی مجاهدین:
به نظر میرسد که بعد از فرو ریختن عمق استراتژیک ولایت در منطقه
و سرنگونی خاندان منفور اسد در سوریه و برملا شدن جنایات وحشیانه صیدنایا
و بعد از مفتضح شدن شهود وزارتی و جلادان حرفهیی
دژخیم گوشخوار اژهای چاره کار را در این جلسه دهنه زدن به آخوندک قاضی
و باز مصرف استفراغات لاجوردی و بازخوانی کتابهای دادستانی انقلاب اسلامی
و رهنمودهای شخص خمینی میداند که جاسوسی و دروغپردازی و شرب خمر
علیه مجاهدین را صریحاً واجب اعلام کرد
خمینی گفت: «وقتی اسلام در خطر است همه شما موظفید که با جاسوسی حفظ بکنید. جاسوسی، جاسوسی فاسد خوب نیست اما برای حفظ اسلام واجب است. دروغ گفتن هم واجب است. شرب خمر هم واجب است»
یک کسی از مجاهدین انقلاب اسلامی از آقای خمینی پرسیده بود که آخر دایره اختیارات ولیفقیه را شما به ما بگین، گفت به اندازه دایره اختیارات خداست. حتی نگفت پیغمبر! گفت خدا!
گوینده: خمینی در روز ۱۷ دی ۶۶ نامهیی به خامنهای نوشت در آن نامه حکومتش را اینگونه تعریف کرد: حکومت یکی از احکام اولی است و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حج است. آیا نمونه چنین حکومتی در هزاره اخیر وجود داشته است؟