مسعود رجوی-۲۷ دی ۱۴۰۳
نگفتم سیاهدانه است!
حکایت در باب پیروزینمایی«چندوجهی» خامنهای و سپاهش تحت عنوان فتح مبین
در وانفسای سرشکستگی و خوردن سر مار ولایت در جمیع جهات بر زمین
یکی باروت قاچاق میکرد. در دروازة شهر پاسبان او را گرفت و پرسید این چیست و به کجا میبری؟ گفت سیاهدانه است و به نانوایی میبرم! داروغه سر رسید و گفت باروت را زیر ریش دراز او بگیرند و آتش بزنند! دود و دم برخاست و ریش بسوخت! با این حال با صدای بلند گفت: نگفتم سیاهدانه است!
موتور ژئوپلیتیک که سالیان در مورد جنگ ضدمیهنی خمینی با شعار «فتح قدس از طریق کربلا» میگفتیم، با شدت و حدت به کار افتاده و دوران مماشات و استمالت رو به پایان است. سوریه و لبنان از دست رفته و زمین در عراق هم زیر پای ولایتفقیه میلرزد. رئیسجمهور رژیم هم «بهفرموده» دیپلماسی التماسی پیشه کرده تا شاید از آمریکا آب و برق بگیرد! با اینهمه خامنهای و سپاهش مدعی پیروزی و شکست «چندوجهی» و عقبنشینی «رژیم صهیونیستی» هستند! باید گفت : فکر نان کن که خربزه آب است!
بیتردید آتش آزادی خلق و میهن در راه است
شورشگران و خلق قهرمان ریش و ریشة ولایتفقیه و سپاهش را میسوزانند