روزنامه فرانسوی اومانیته ایران: مسیر مقاومت

 

روزنامه فرانسوی اومانیته

ایران: مسیر مقاومت

ژان پیر برار رئیس کمیته فرانسوی برای ایران دموکراتیک

نماینده افتخاری مجلس ملی

 

 

سرنگونی رژیم و کسب قدرت با بمبارانها

 نه استراتژی درستی است و نه منبع امید

 

اینها بیشتر رویاهای غیر واقعی کسانی بودند

که مانند پسر شاه تصور می‌کنند تاریخ می‌تواند تکرار شود

 

اما از آنجایی که پدرش در سال ۱۹۵۳

توسط کودتای سازمان‌یافته سیا  به‌قدرت بازگردانده شد

و پدربزرگش به‌خواست امپراتوری بریتانیا بر تخت سلطنت نشست

شاهزاده کوچک فقط مسیرهای تحمیل‌شده از بالا را می‌شناسد

هرگز مسیرهایی را که توسط یک ملت آزاد طی شده است نمی‌شناسد

 

در ۱۶ ژوئن

مریم رجوی پرزیدنت شورای ملی مقاومت ایران در پارلمان اروپا اعلام کرد:

«۲۱ سال پیش در همین مجلس اعلام کردم که راه‌حل نه مماشات است و نه جنگ

بلکه یک راه حل سوم وجود دارد: تغییر دموکراتیک توسط مردم ایران

و مقاومت سازمان‌یافته آنها»

 

شورای ملی مقاومت ایران در سال ۲۰۰۲

 برنامه هسته‌ای نظامی رژیم را فاش کرد

و پاسخ دموکراسی‌های غربی چه بود؟

آنها تصمیم گرفتند با جلادان وارد گفتگو شوند نه با افشاگران

 

نزدیک به ۳۰سال پیش مقاومت هشدار داده بود:

سیاست سازش و مماشات فقط رژیم آخوندی را

به ادامه سرکوب تشویق می‌کند و ناگزیر به جنگ منجر می‌شود

ولی ما بی‌آبرویی را انتخاب کردیم

با این باور که از جنگ اجتناب خواهیم کرد

 

مقاومت در یک برنامه ده ماده‌ای ریشه دوانده است

این برنامه بر اساس ارزش‌های جهانی تدوین شده

که بسیاری از مردم جان خود را برای آن فدا کرده‌اند:

آزادی، برابری، برادری

 

ایران: مسیر مقاومت

من در ۲۱ ژوئن، سالگرد یک نقطه عطف تاریخی، به برلین رفتم: قیام ۱۳۶۰، روزی که مقاومت علیه دیکتاتوری آخوندها در ایران به‌واقع آغاز شد. چندی پیش، ما فراخوان بنیانگذار مقاومت را در ۱۸ ژوئن ۱۹۴۰ که توسط ژنرال دوگل از لندن به همه مردم آزاد فرانسه ابلاغ شد گرامی داشتیم. دو تاریخ، دو ملت، دو مبارزه علیه استبداد. یکی علیه اشغال خارجی، دیگری علیه تاریک‌اندیشی مذهبی و مصادره وحشیانه حاکمیت مردمی. در ۲۰ ژوئن ۱۹۸۱ (۳۰خرداد۶۰)، پس از شکست همه راههای مسالمت‌آمیز بیان سیاسی، ۵۰۰۰۰۰ تظاهرکننده مسالمت‌آمیز به خیابان‌های تهران آمدند. آنها به‌دستور مستقیم خمینی با گلوله‌های پاسداران روبرو شدند. آن روز، مقاومت تصمیم گرفت عقب‌نشینی نکند و از آن زمان، هرگز سکوت نکرده است. چهل و سه سال مبارزه، فداکاری و استقامت.

در این مدت، بیش از ۱۰۰۰۰۰ مخالف اعدام شده‌اند. در سال۱۳۶۷، در عرض چند ماه، بیش از ۳۰۰۰۰ زندانی سیاسی، که اکثر آنها از اعضا یا هواداران سازمان مجاهدین بودند، بر اساس فتوایی از خمینی قتل عام شدند. این جنایات امروزه توسط بالاترین مقامات بین‌المللی به‌عنوان جنایت علیه بشریت طبقه‌بندی می‌شوند و برخی از کارشناسان آنها را نسل‌کشی می‌دانند. ایران (تحت حاکمیت) آخوندها تا به امروز، رکورد وحشتناک بیشترین تعداد اعدام‌ها به ازای جمعیت را در اختیار دارد. از اوت ۲۰۲۴، دست‌کم ۱۳۵۰ اعدام ثبت شده است.

و با این حال، امروز، امید وجود دارد. راه هنوز طولانی است، اما پیروزی هرگز نزدیک‌تر از این به نظر نمی‌رسید.استراتژی سرنگونی با بمبارانهای اخیر نه استراتژی درستی است و نه منبع امید. اینها بیشتر رویاهای غیر واقعی کسانی بودند که مانند پسر شاه تصور می‌کنند تاریخ می‌تواند تکرار شود. اما از آنجایی که پدرش در سال ۱۹۵۳ توسط کودتای سازمان‌یافته سیا به قدرت بازگردانده شد و پدربزرگش به خواست امپراتوری بریتانیا بر تخت سلطنت نشست، شاهزاده کوچک فقط مسیرهای تحمیل‌شده از بالا را می‌شناسد، هرگز مسیرهایی را که توسط یک ملت آزاد طی شده است، نمی‌شناسد. در ۱۶ژوئن، سه روز پس از شروع بمباران ایران توسط اسرائیل، مریم رجوی، پرزیدنت شورای ملی مقاومت ایران، در پارلمان اروپا اعلام کرد: «بیست و یک سال پیش، در همین مجلس، اعلام کردم که راه‌حل نه مماشات است و نه جنگ، بلکه یک راه حل سوم وجود دارد: تغییر دموکراتیک توسط مردم ایران و مقاومت سازمان‌یافته آنها». اما سال‌ها، مماشات غالب بود. در سال ۲۰۰۲، شورای ملی مقاومت ایران وجود برنامه هسته‌ای نظامی رژیم را فاش کرد؛ افشاگری بزرگی که قبلاً برای جهان ناشناخته بود و پاسخ دموکراسی‌های غربی چه بود؟ آنها تصمیم گرفتند با جلادان وارد گفتگو شوند... نه با افشاگران. بدتر از آن، آنها با قرار دادن... خود مقاومت در فهرست تروریستی، به خواسته رژیم تن دادند. سال‌ها نبرد حقوقی و سیاسی طول کشید تا دادگاهها تقصیر سیاستمداران را در فهرست سیاه قرار دادن نادرست جنبشی که در برابر استبداد مقاومت می‌کند، تشخیص دهند.

نزدیک به سی سال پیش، مقاومت هشدار داده بود: «سیاست سازش و مماشات فقط رژیم آخوندی را به ادامه سرکوب تشویق می‌کند و ناگزیر به جنگ منجر می‌شود».

اما ما بی‌آبرویی را انتخاب کردیم، با این باور که از جنگ اجتناب خواهیم کرد. همان‌طور که چرچیل گفت: «شما بین جنگ و بی‌آبرویی حق انتخاب داشتید. شما بی‌آبرویی را انتخاب کردید و جنگ نصیبتان خواهد شد».

و با این حال، مقاومت تضعیف نشده است. برعکس، در یک برنامه روشن، یک برنامه ده ماده‌ای، که توسط شورای ملی مقاومت حمایت می‌شود، ریشه دوانده است. این برنامه بر اساس ارزش‌های جهانی تدوین شده که بسیاری از مردم جان خود را برای آن فدا کرده‌اند: آزادی، برابری، برادری. برنامه‌ای که این موارد را اعلام می‌کند:

– آزادی بیان، تجمع، مطبوعات و احزاب سیاسی.

– جدایی دین از دولت، با آزادی عقیده برای همه.

 – برابری مطلق بین زنان و مردان.

– خودمختاری برای اقلیت‌های قومی و پایان‌دادن به ستم مضاعف بر آنها.

– حفاظت از محیط زیست.

– و یک ایران غیر هسته‌ای، عاری از همه سلاح‌های کشتار جمعی.

امروزه، این مبارزه توسط هزاران واحد مقاومت فعال در داخل ایران در حال انجام است. تنها در یک سال، بیش از ۳۰۰۰ عملیات علیه سرکوب انجام شده است. این مقاومت داخلی، این شبکه ریشه‌دار در جامعه ایران است که ضربه تعیین‌کننده را وارد خواهد کرد.

همانطور که یک انقلابی مشهور زمانی گفت: «انقلابیون واقعی کسانی هستند که چراغ آزادی را از میان تاریکی می‌بینند، زمانی که هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند آن‌را ببیند». امروز، آن چراغ قابل مشاهده است. برای همه ایرانیان می‌درخشد و به زودی، خود مردم ایران از آستانه آزادی تازه‌یافته عبور خواهند کرد.