مسعود رجوی -۳۰ مرداد ۱۴۰۴
در سالگرد کودتای سیاه ۲۸ مرداد، جادوگر بار دیگر از کلاه شعبده، خرگوش بیرون کشیده و بچه شاه را طبق نظرسنجیاش در ۱۵ ماه پیش، در میان ملت ایران دارای «بیشترین میزان محبوبیت» معرفی کرده است!
در ابتدای سال ۱۴۰۱ نیز با همین ترفند ارتجاعی و استعماری در پوشش علمی و آکادمیک، از جعبهٔ مارگیری نظرسنجی این نتیجه بیرون آمد که اگر در ایران انتخاباتی آزاد برگزار شود ۳۹.۵درصد به بچهشاه و ۱۷.۴درصد به ابراهیم رئیسی جلاد قتلعام رأی میدهند. معنیاش این بود که ۵۷درصد مردم ایران در عقبماندگی مفرط شاهی و شیخی هستند!
اکنون طبق نظرسنجی خرداد ۱۴۰۳ «۲۰درصد ایرانیان حامی تداوم جمهوری اسلامیاند» و «حدود ۲۱درصد نیز از نظام پادشاهی حمایت میکنند»! علاوه بر این «حدود نیمی از جامعه (۴۳درصد) پذیرای حکمرانی اقتدارگرای فردی هستند»!
پیدا کنید «پرتقال فروش» را که چگونه تحت حاکمیت فاشیسم دینی در ایران و با این درجه از اختناق، به چنین نظرسنجی که دموکراسیهای غربی را تداعی میکند، دست یافته است! شاید هم آزادی بیان و نظرسنجی در ایران برقرار شده و ما بیخبرانیم!
در دیماه ۱۴۰۲ که بحثهای انتخابات مجلس رژیم بالا گرفته بود، یک کارشناس حکومتی در گفتگو با تلویزیون رژیم ناپرهیزی کرد و بر سرخترین نام یعنی مجاهدین در رابطه با رد یا تأیید صلاحیتها در شورای نگهبان ارتجاع انگشت گذاشت. او گفت: «من اگر که یکی از اقوام درجه ۴ من، یکی از عناصر سازمان منافقین از کنار خانهاش رد شده باشد، تأیید صلاحیت نمیشوم ببخشید خیلی شفاف (گفتم)...» (مهدی نیکخواه-۱۸ دی ۱۴۰۲).
در ۱۹ تیر ۱۴۰۳ نیز در بیدادگاه قضاییه جلادان برای محاکمه مجاهدین و ۱۰۴ تن اعضای مقاومت ایران بهخاطر «بغی و محاربه» که حکم آن اعدام است، آخوندک رئیس دادگاه، حتی به ایرانیان خارج کشور اعلام کرد: دادگاه «از دادستان محترم کل کشور میخواهد، از وزیر امور خارجه میخواهد از این پس چنانچه ایرانیانی در خارج از کشور به دعوت متهمین این پرونده در هر کجایی حاضر شوند بهمعنای هواداری از تشکیلات سازمان مجاهدین خلق قابل تعقیب در این دادگاه میباشند... هر نوع هواداری و حمایت از این متهمین از سوی این دادگاه بهمعنای مواجهه با جرم جدیدی بوده... لذا از این پس شرکت در میتینگ آنها در هر نقطهای در خارج از ایران... دادگاه مکلف به اقدام قانونی در برابر آن میباشد».
خوشا مقاومت ایران که از روز اول در سال ۱۳۶۰ یگانه معیار مشروعیت را مقاومت شناخت. در سال ۱۳۹۲ هم تکرار کردیم که «مقاومت تنها ملاک و شاخص و سرچشمهٔ مشروعیت در دوران استبداد و اختناق است. ارزش و اعتبار هر فرد یا جریان سیاسی در دوران اختناق با مقاومت و ایستادگی او در برابر فاشیسم دینی و در جنگ با آن سنجیده میشود».
مانند خرداد ۱۴۰۲ تکرار میکنیم: ماحصل تمام نمایشهای بچهشاه و حاجبان و جارچیان «دربار» مربوطه به جیب «شیخ» میریزد و بس. به اربابان کارفرما میگوییم:
مقاومت ایران بر پایه «نه شاه نه شیخ» بر جبهه خلق و آزادی و استقلال میهن به هر قیمت پا میفشارد