درگذشت علی اصغر بهروزیان یار و همراه دیرین مجاهدین در کانادا

 

با تأسف، از درگذشت علی اصغر بهروزیان یار و همراه دیرین مجاهدین در کانادا مطلع شدیم.  اوکه متولد تیرماه ۱۳۳۸ در اهوازبود، از همان سال‌های نخست جوانی عاشق آزادی بود؛ اهل کتاب، مطالعه، نوشتن و اندیشه. با ادبیات و متون مجاهدین آشنا شد و مسیر آگاهی و مبارزه را آگاهانه برگزید.در سن ۱۹ سالگی ترک وطن کرد و راهی هندوستان شد تا تحصیل کند و سپس به ایران بازگردد و در خدمت خلق قرار گیرد. اما هنگامی که با مجاهدین و مسیر رهایی‌بخش آنان آشنا شد، مبارزه برای آزادی خلق را انتخاب کرد و آگاهانه غربت را پذیرفت تا صدای مردم در زنجیر باشد.در هندوستان در رشته مهندسی برق و در کانادا دانشجوی رشته جامعه شناسی در دانشگاه یورک بود و سپس در شغل مددکار اجتماعی به بسیاری یاری رساند.

او در دوران اقامت خود در حیدرآباد هندوستان، در تمامی فعالیت‌ها به‌طور فعال شرکت داشت و لحظه‌ای از افشاگری علیه رژیم فاشیستی دست برنداشت. در تظاهرات، فعالیت‌های سیاسی و اشاعه مطالب مجاهدین، چه از طریق نشریات و چه با قلم خود، همواره پیشگام بود. علی بیش از ۱۵۰ مقاله در جهت روشنگری و افشاگری علیه رژیم نوشت. او نویسنده و مترجمی توانا بود و عشق عمیقی به سرود «رایت مسعود» داشت و پیوسته به آن گوش می‌داد.

همیشه در پی ترجمه داستان‌هایی بود که رنج، شکنجه و مبارزه مردم را به تصویر می‌کشید. علی بهروزیان به مرزبندی روشن میان انقلاب و ضدانقلاب عمیقاً معتقد و پایبند بود. او عاشق مجاهدین، راه و روش آنان، فداکاری و صداقت‌شان بود و خود نیز مجاهدگونه زیست؛ ایستادگی کرد و تا پایان بر عهد و پیمان خویش ماند. با وجود همه دردها و رنج‌ها، هرگز از مبارزه و مسئولیت انقلابی خود عقب ننشست. همیشه می‌گفت:«درود بر شرف کسانی که مرزبندی‌ها را حفظ کردند و بر عهد و پیمان خود وفادار ماندند.»

در دوران حضورش در هندوستان مسئولیت‌های بسیاری بر عهده گرفت و از تک‌تک آن‌ها سرافرازانه بیرون آمد. حتی وحشی‌گری فالانژها، قطع ارز و مشکلات شدید مالی، لحظه‌ای خللی در عزم و جزم او ایجاد نکرد.

در کانادا نیز، تا آخرین توان، به مبارزه ادامه داد. عاشق کانون‌های شورشی بود و همواره از رشادت‌های آنان سخن می‌گفت و باور داشت که سرنگونی این رژیم وحشی صددرصد به دست کانون‌های شورشی و خلق بپاخاسته رقم خواهد خورد.

قلبش برای زندانیان سیاسی می‌تپید؛ همواره پیگیر اخبارشان بود و درباره آنان مقاله می‌نوشت. حتی با وجود بیماری، در آکسیون‌ها و تظاهرات‌ها شرکت و سخنرانی می‌کرد. هرگز از عشق به آزادی، خلق و مجاهدین دست نکشید؛ همواره مصمم، پرتوان، با لبخندی بر لب و گامی استوار و خستگی‌ناپذیر در این مسیر گام برداشت.

راهش، نامش و یادش گرامی باد.