«فردا» اضافه می کند: مطهری معتقد است که تفاوت اساسی بین دولت اصلاحات و دولت احمدی نژاد وجود ندارد و دولت دهم یک اباحه گری را به صورت ایدئولوپک قبول دارد. بخشی از گفتوگوی مطهری با هفته نامه یالثارات در ادامه آمده است؛
س: ما در دوران اصلاحات جریان حاکم بر کشور را جریان انحرافی میدیدیم. چون نگاه و تلقیشان در مسائل انحرافی بود. اما در این دوره در خیلی از مباحث، حداقل در چهار سال اول دولت آقای احمدینژاد، استنباط ما این بود که مسیر این دولت، مسیر درستی است. هدفگذاریها انقلابی، ارزشی و دینی است که بعضا انحرافاتی هم داشت. طبیعی است که این موضعگیری، باید با آن موضعگیری دوران اصلاحات متفاوت باشد. شما این را قبول دارید؟ یکی از انتقاداتی که به شما وارد است این است که لحن انتقادات شما از دولت اصلاحات با انتقاد از دولت اصولگرای آقای احمدینژاد تفاوتی ندارد.
ج: مشکل در همین اصولگرا بودن یا نبودن این دولت است. اگر ما برخی حوزهها را در نظر بگیریم میبینیم که تفاوت زیادی بین این دولت و دولت اصلاحات نیست، بلکه در بعضی موارد انحراف در این دولت بیشتر است.
در همین حوزه فرهنگ معتقدم که تساهل و تسامح بیشتر از دورههای گذشته است. یا نگاهی که به روحانیت دارند، یا احساس خودکفایی در شناخت اسلام که مشاهده میشود نظر هیچکس را در این حوزه قبول ندارند. مراجع اعتراض میکنند، ائمه جمعه اعتراض میکنند، نمایندگان مجلس اعتراض میکنند، گاهی حتی خود رهبری یک مقصودی دارند و دولت هم میداند که مقصود رهبری چیست، با علم به این مطلب، باز میبینیم دولت کار خودش را انجام میدهد.
به نظر من ما نمیتوانیم بگوییم چون در مجموع این دولت بیشتر در خط انقلاب است، ما سکوت کنیم و چیزی نگوییم. من معتقدم اگر نقصی هست و انتقادی وارد است بهتر است که خود اصولگرایان زودتر از دیگران مطرح کنند؛ قبل از اینکه اصلاحطلبان بگویند و قبل از اینکه افراد غربزده بگویند.
مطهری در باره احمدی نژاد افزود: ایشان وقتی در دانشگاه علم و صنعت بود، یادم هست نسبت به اینگونه مسائل حساس بود. از کسانی بود که به بدحجابی عکسالعمل نشان میداد و گاهی درگیر هم میشد. این تیپی بود. با این عنوان شناخته میشد. جزء آدمهای حزباللهی که به این مسایل حساس است و عکسالعمل نشان میدهد محسوب می شد. ولی بعدا نفهمیدیم چه شد که ایشان افکارش عوض شد.
مثلا در همین مسئله عفاف و حجاب. چند روز بعد از صحبت آقای احمدینژاد در تلویزیون بود که ما گفتیم چه ضرورتی داشت که این سخنان در تلویزیون مطرح شود. اگر مشکلی وجود دارد، باید به صورت خصوصی به ناجا تذکر میدادند که غالبا هم به تذکرات توجه میکنند. حداکثر اینکه با رهبری صحبت شود و مسائل پشت پرده حل شود نه اینکه در تلویزیون اینطور اعلام شود که بعد نتوانیم جمعش کنیم. زیرا بعد از آن صحبتها کار خیلی سخت شد. این بدحجابها این طور دریافتند که حامی ای مثل رئیس جمهور دارند و احساس میکنند حکومت دو شقه است و در اجرای قانون عفاف و حجاب اختلاف نظر است. آقای مشایی اما دفاع میکرد و رفتار نیروی انتظامی را به رخ میکشید و حرفهای عجیب و غریبی میزد. میگفت یکی از اقوام آقای احمدینژاد را در خیابان دستگیر کردهاند و بعد آن خانم مامور که به این فرد تذکر میداده، خودش جوراب نداشته! آقای مشایی میگفت خود اینها مشکل دارند. ایشان میگفتند بالاخره وقتی شما یک عده خانم و آقای جوان را در ماشین ناجا مامور میکنی که از صبح تا عصر بروید برای این کار که موضوعش روابط جنسی است، مشکل آفرین می شود.
من گفتم آقای مشایی شما دارید قیاس به نفس میکنید. ثانیا موضوع کارشان عدم روابط جنسی و تقوا است نه روابط جنسی. موضوع کارشان یک امر اخلاقی است. ما گفتیم بالاخره شما وضعیت فعلی پوشش اسلامی را قبول دارید یا خیر؟ اگر این راه حل درست نیست راه حل شما چیست؟ ایشان میگفت الان دختر و پسر دست در دست هم در خیابان راه میروند. اما سه سال قبل عدهای فریاد میزدند که وا اسلاما. الان دیگر عادی شده و مردم هم کاری ندارند. اینها مسائل مهمی نیست و نباید سختگیری کنیم.
البته بحث، جای دیگری بود که به اینجا کشیده شد. بحث این بود که آقای هنرپیشه در یکی از سریالها دست روی شانه خانم گذاشته است. معتقدم بودیم که باید به صدا و سیما تذکر داده شود. مشایی میگفت چه اشکالی دارد، بالاخره در فیلم زنش بوده است.
به هر حال من در مجموع این طور میفهمیدم که ایشان نظرشان این است که همه چیز را به اختیار خود مردم بگذاریم و دولت در این زمینهها هیچ مسئولیتی ندارد، همان چیزی که در سخنان آقای احمدی نژاد هم مشاهده می شود. اما توجه ندارند که اگر بخواهد این گونه باشد، نهایت ندارد. فرض کنید اگر مطمئن باشیم در حد همان روسری برداشتن است، انسان شاید- قطع نظر از شرع- بگوید اجازه بدهیم. اما این طور نیست. این میرود تا نقطه نهایی، مثل اروپا میشود، شاید هم بدتر. چون ایرانیان استعداد خوبی در این زمینه دارند.
س: الان وضعیت اجرای قانون عفاف و حجاب در چه مرحلهای است؟
ج: الان کارهایی انجام شده است. وزارتخانهها براساس همان وظایف مطرح در قانون کارهایی را دارند انجام میدهند. برنامهریزیهای خوبی شده است. وزارت بازرگانی وظایفی دارد، ارشاد همین طور. حتی به سراغ آموزش و پرورش هم رفتهاند تا در کتابهای درسی تغییراتی ایجاد شود.اینها همه برنامههای بلندمدت است. خوب است. ولی ما در کمیسیون فرهنگی بحثمان این بود بالاخره اگر ما مصادیقی از این بدحجابیها را دیدیم، تکلیف چیست؟ من مثال زدم که اخیرا در فرودگاه امام، یک خانمی تا بالاتر از آرنج، دستش برهنه بود.اینجا تکلیف حکومت چیست؟ مردم که نمیتوانند دایم درگیر شوند و کتککاری کنند. بالاخره از نظر اسلام، امر به معروف و نهی از منکر در جایی که مستلزم اعمال زور است، برعهده دولت اسلامی است.
وظیفه مردم نیست. اینجا چه باید کرد؟ و اینکه شما میگویید اگر سازمان یافته باشد، برخورد میکنیم، درست نیست. چون تشخیص آن خیلی مشکل است. بالاخره الان مواجهیم و داریم میبینیم. اگر قرار باشد برویم تحقیق کنیم و ببینیم آیا سازمان یافته هست یا نیست و اگر سازمان یافته بود برخورد کنیم، این عملی نیست و در واقع یک راه فرار از اجرای قانون است.
س: چه جوابی دادند؟
ج: گفتند ما پیش بینیکردهایم ولی فعلا به ما گفتهاند باید نامحسوس باشد. حتی اگر خانم بدحجاب قرار بود بازداشت شود، این جلوی مردم نباید باشد. باید دنبال او برویم تا برسد به کوچه خلوتی یا خانهاش را پیدا کنیم. اینها حرفهایی است که عملی نیست؛ انگار که خجالت میکشیم نهی از منکر کنیم. در حالی که ما باید علنی بگوییم این کار وظیفه حکومت است و باید انجام شود. البته ما هم معتقد به خشونت نیستیم. ما که نمیگوییم اینها را بزنید. میگوییم با زبان خوش، به وسیله همان خانمها تذکراتی داده شود. تا اینها بفهمند که نظارتی هست. ما همین را میخواهیم. بفهمند که دولت به این موضوع حساس است، نه به عکس.
الان فهمیدهاند که دولت به این موضوع حساس نیست! مردم اگر بفهمند که دولت به این موضوع حساس است، 50 درصد مشکل حل می شود.
س: جدای از این تشکیک، بوی انحراف هم میآید؟
یک انحرافی که استمشام میشود این است که گاهی این طور فهمیده میشود که از نظر اینها مراجعه به اسلامشناسان، روحانیت و ولی فقیه در درجه دوم است. خیلی مهم نیست. بوی این مطلب میآید که انگار باید مستقیم از امام زمان(عج) دستور بگیریم.
اینهاست که خطرناک است و حساسیتبرانگیز. انگار که میخواهند ولایت فقیه را دور بزنند. مخصوصا اگر در حرفهایشان دقت کنید تعبیر ولایت فقیه به ندرت به کار میرود و بیشتر از واژه ولایت استفاده میشود و اگر اینها را کنار هم بگذاریم، آدم شک میکند که شاید منظور دیگری دارند.
... بعضی وقتها لازم است که اعلام برائت صورت بگیرد. و سکوت برای یک شخصیت سیاسی جایز نیست و البته این سکوت را بگذارید کنار آن عکسهای منتشر شده از عروسی فرزند میردامادی.