وقتی به مصاحبه رهنورد با جرس رجوع می کنیم علت و دلیل اصلی این هجمه فقاهتی را بهتر می توان مشاهده کرد.
رهنورد در این مصاحبه مطالبی را مطرح کرده است که شایسته تعمق است. آنچه که بسیار قابل توجه است این است که رهنورد از"رشدمطالبات و خواسته های بر حق معترضان" سخن می گوید که "دیگر تنها به ابطال یک صندوق رأی و برگزاری یک انتخابات با شرایط مشابه رضایت نمی دهد" و ادامه می دهد "شدت سانسورها، سرکوب ها، دخالت آشکار در حریم خصوصی شهر وندان، دستگیری ها و کشتارهای بیرحمانه، روی دیگر حکومت را به مردم نشان داد که دیگر فراتر از ابطال انتخابات به یک حاکمیت پاک و برازنده می اندیشند".
وی در ادامه می گوید "اتفاقا خودشان با اقدامات سرکوبگرانه که بهتر است نامش را بگذاریم، تدابیر شعبان بی مخی، هویت اصلی شان را بار دیگر به افکار عمومی داخلی وجهانی معرفی کردند" و "همان گروههای نفوذی که حاکمیت ایران را اشغال کرده اند ثابت کردند با استفاده از هر ابزاری می خواهند در قدرت بمانند و به مردم خودشان ظلم کنند".
این بسیار مهم است که رهنورد به مبحث "خشونت حکومتی" به عنوان "ماهیت شعبان بی مخی" حکومت اشاره می کند. تاکنون در اردوگاه "اصلاح طلبان" این گفتمان نایاب بود و در عوض تا می توانستنند "قربتا الی ولی فقیه" به مجاهدین و مقاومت انقلابی آنان می تاختتند که شما با اعمال تند روانه و "خشونت آمیز" حکومت را به سرکوب خشونت بار واداشته اید و به این ترتیب، مجاهدین و مقاومت را علت، عامل و مسئول "خشونت" معرفی می کردند و جوانان مبارز میهن را از هرگونه اقدامی که باعث "رنجش خاطر ملوکانه" عظما بشود بر حذر می داشتند.
این بسیار واضح است که قیام نه شکست خورده و نه خاموش شده است. برعکس، اوجگیری دعوای گرگها در جناح غالب نشان از شکست هژمونی تعادل دهنده ولی فقیه در رأس حاکمیت است.
فاصله بسیار طولانی بین "بیانیه شماره ١٧" تا سخنان کنونی رهنورد است. به پیش کشیدن بحث اشغال حاکمیت و تلاش برای حفظ ان به هر قیمت، لاجرم به مشروع بودن مقاومت در مقابل این اشغال راه می برد. این نکته را کیهان فقاهتی گرفته و با ترس و رعشه که از عمق وجود احساس می کند، به آن واکنش نشان می دهد و با این تهاجم می خواهد موسوی را بار دیگر به "برائت از مجاهدین" وادارد.
اینکه آیا رهنورد یا موسوی، در مقابل تنوره کشیدن ولی فقیه دوباره عقب نشینی کند و بازهم به موضع گیری علیه مجاهدین و مقاومت بپردازد، موضوع فرعی است. مهم است این است که برچسب "خشونت طلبی" به مجاهدین ناچسب تر از آنست که برای ابراز ارادت به ولی فقیه کارآیی داشته باشد. به ویژه آنکه برچسب خشونت طلبی به مقاومت قهرمانانه مجاهدین خلق در مقابل اشغالگران و غاصبان حق حاکمیت با خواست "یک حکومت پاک و برازنده" جور نمی آید.