ناگفته های جنگ از زبان رئیس سازمان برنامه و بودجه در کابینه موسوی و رفسنجانی

با تشدید بحران در دیکتاتوری آخوندی، مسعود روغنی زنجانی رئیس سازمان برنامه بودجه در کابینه موسوی و رفسنجانی بخشی از سیاستهای جنگ طلبانه و ضدمیهنی دیکتاتوری آخوندی را بر ملا کرد و تصریح کرد با وجود اینکه از سال 65 ماشین جنگی رژیم درگل مانده بود، اما خمینی بر ادامه جنگ و قربانی کردن دهها هزار و ویران کردن دهها شهر و صدها روستای کشور اصرار ورزید و کارگزاران رژیم هم با آن همراه و صدا می شدند.

این کارگزار و وزیر سابق کابینه های پیشین نظام آخوندی، که اظهاراتش در سایت کلمه متعلق به موسوی منتشر شده، گفت: «یکبار در اواخر سال شصت و شش بود که برای ارائه گزارش اقتصادی نزد مهندس موسوی رفتم .وضعیت اقتصادی به هیچ وجه رضایت بخش نبود و احساس خطر می کردم. ایشان هم شدیدا احساس خطر می کردند. یک مداد در دست ایشان بود و به مداد آنقدر فشار آورد تا شکست. به من گفت این مداد آستانه تحمل مشخصی دارد و فشار بیش از حد موجب شکستن آن می شود و شما باید بدانید آستانه تحمل نظام و لحظه فروپاشی نظام موقعی است که باید احساس خطر کرد. به نظر ایشان لحظه فروپاشی نظام موقعی است که باید احساس خطر کرد و به همین راحتی نباید شرایط را یأس آور نشان داد. پس از آن در سال ۶۷ شرایط اقتصادی را در نامه ای برای آقای موسوی نوشتم، خود آقای موسوی هم به بغرنج بودن شرایط پی برد».
روغنی زنجانی در بخش دیگری از مصاحبه خود فاش ساخت که پاسدار محسن رضایی برای ادامه جنگ خواستار بمب اتمی شده و افزود: «هنوز رسما پذیرش قطعنامه اعلام نشده بود. می خواستند ابتدا به صورت رسمی مسوولان کشور اعلام نظر کنند. یادم هست آقای رضایی گفتند ما برای ادامه جنگ به بمب اتم نیاز داریم. در واقع ما به روش خودمان و نظامی ها به روش خودشان به این نتیجه رسیدند که ادامه جنگ بی فایده است».
این وزیر و رئیس سابق برنامه بودجه دیکتاتوری آخوندی در بخش دیگری از مصاحبه خود در باره پشت پرده سیاست جنگ ضدمیهنی، به شعارهای دجالگرانه همه سران رژیم اشاره کرد و گفت: «معمولا مسئولان عالی رتبه کشور به صورت خصوصی در مورد ضرورت ادامه یا پایان جنگ صحبت می کردند...تقریبا اکثر آنها نسبت به ادامه جنگ انتقادهای جدی داشتند اما در جلسات رسمی هیات دولت وقتی صحبت از جنگ به میان می آمد ،همه به نحوی به ادامه جنگ رای می دادند و با شور و شوق متفق القول می شدند که باید جنگ را با شدت ادامه داد .آیه های قرآن و حدیث های معصومان و شعرهای حماسی را نیز چاشنی سخنان خود می کردند.یک اتاقی در پشت محل برگزاری هیات دولت بود که وزرا برای تماس با دفتر یا منزلشان و یا رفع خستگی و کشیدن سیگار و نوشیدن چای به آنجا می رفتند .معمولا وقتی خبر و یا گزارشی از وضعیت جنگ ارائه می شد وزرا نظرات واقعی شان را در آن اتاق به خوبی بیان می کردند و به صورت خودمانی مخالف ادامه جنگ بودند. اما وقتی ده متری از آن اتاق دور می شدند بر ضرورت تداوم جنگ سخن می گفتند. من واقعا نمی توانم قضاوت خودم را در این مورد بیان کنم. در حالی که شرایط و با موقعیتی که معاونان و وزرا داشتند باید به صورت شفاف به تجزیه و تحلیل مسائل و تصمیم گیری های نظام می پرداختیم که متاسفانه چنین نشد».
وی وضعیت مجلس ارتجاع را هم مشابه دولت موسوی دانست وگفت: «البته در مجلس هم همین طور بود، تمام نطق های پیش از دستور نمایندگان در دفاع از ادامه جنگ بود، اما وقتی با تک تک نمایندگان به صحبت می نشستی که با این همه حمله وضعیت مناطق جنگی امیدوار کننده نیست... آن نماینده هم ضرورت ادامه جنگ را به نقد می کشید و مخالفت می کرد».
به گفته این کارگزار رژیم وی طی نامه یی که در سال 65 برای موسوی نوشته بر ناتوانی رژیم برای ادامه جنگ تأکید کرده است و سپس استعفا داده، اما با استعفای وی موافقت نشده است و خمینی دجال بر ادامه جنگ تأکید کرده است، تا اینکه در سال 67 وقتی نظام آخوندی را در آستانه سرنگونی و فروپاشی دید، جام زهر را سرکشید.