حالا چرا این فکر را میکند؟ اولاً، میگوید انسانهای منحرفی را من آمده باشم اصلاح کرده باشم، فکر دومش هم این بوده که خود سالم شدن اینها که هر کدام یک موقعیت محلی دارند، این باعث سؤال میشود که آخر چطور شده این تا دیروز این شکلی بوده، محالا امروز این شکلی شده. بعد، متوجه تعلیمات میشوند که خب، چه جور تعلیماتی بوده که اینها را به این صورت درآورده. بعد از اینکه متوجه تعلیمات شدند، قهراً میآیند آشنایی با تعلیمات پیدا میکنند، میفهمند این تعلیمات یک همچین اثر وضعی دارد. به این صورت، ما میتوانیم جوانان بیشتری را که نیروی فعال جامعه ما هستند، به کار بگیریم و از آنها استفاده بکنیم.
این بود، دوستانی که به دور مرحوم نواب جمع شده بودند، اکثر آنها مرحله اول از این جور افراد بودند، ولی، مراحل بعدی بچههایی بودند که نسبتاً متدین بودند.