عبارتی که گاه بسیار استفاده میشود، به کسی نمی توان خرده گرفت که چرا؟
اما در اولین لحظه و در اولین نگاه نام اوست که نقش میبندد گویی که این عبارت عمق و معنای جدیدی یافته است که "مرضیه" اش می گویند
نامی که مثل نخ ابریشم قلبهای نسل بعد از نسل را به یکدیگر پیوند زده و از صفت به جنس تبدیل شده تا باز هم در سر هر کوه و کوی به دل رسوا در گرداب غم که بازیچه امواج است، امید بدهد.
تا بخواند به نام گل سرخ مظلومیت نسلی که در راه آزادی از عشق خلق مست و دل از دست داد.
او که مشکل پسند، ملکه ی هنر و فرهنگ میهن بود و هست و ما که تا تاریخ و زمان است دلمان پیش او بند است
او که در خاک اشرف در جمع صنم و قبله نمای طبیبان دل برا ی ایران زمین خواند.
او که به اذان آزادی و برابری همه را به عمل صلاح فراخواند
سنت شکن و آبروی هنر و هنرمند بود.
زنده یاد نام دیگر مرضیه است.
او همیشه برای زنان و مردان خواهد خواند
سینا دشتی