هافینگتون پست - پژواک صدای میلیونها ایرانی سرخورده و در اشتیاق آزادی

مرضیه مشهوترین خواننده ی زن ایرانی قرن بیستم، کسی که در اواخر دوران درخشان خود، پژواک صدای میلیونها ایرانی سرخورده و در اشتیاق آزادی از دیکتاتوری مذهبی بود، درگذشت. وی 86ساله بود.
رهبر خوانندگان زن مشهور ایرانی با صدایی فریبنده و جذاب که برای وی شهرتی فوق العاده و شنوندگانی بین المللی از جمله ملکه الیزابت دوم، شارل دوگل رئیس جمهور فرانسه، کونراد آدنائر، صدر اعظم آلمان و ریچارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا کسب کرده بود.

وی در دوران حرفهای 60سالهاش بیش از 1000 ترانه ضبط یا اجرا کرد.
اشرف السادات مرتضایی معروف به ”مرضیه ”در اولین روز بهار سال 1924 درخانوادهای پرشور و هنرمند بدنیا آمد و استعداد موسیقی تحسین انگیز خود را در اوایل جوانی آشکار کرد.
ازنوابغ موسیقی در زمان خود مانند ابولحسن صبا و اسماعیل مهرتاش آموزش گرفت، مهارت هنری این خواننده پراستعداد ابتدا در جهان اپرا ظهور کرد.
در سال 1942 در سن 18سالگی وی در داستان اپرای ”شیرین و فرهاد ”نقش زن پیشتاز را در داستانی که شاید به عنوان بهترین نسخه ی ایرانی رومئو و ژولیت توصیف شده بود بازی کرد.
  اجرایی که برای وی تمجیدی بیشمار و موقعیت  یک شخص نامدار را، به ارمغان آورد.  
آوازه ی وی تا قبل از انقلاب سال 1979 به سراسر ایران و جهان از جمله ترکیه، اطریش، آلمان، انگستان و آمریکا و سایر نقاط رفته بود.
در اواخردهه 1950  مرضیه اولین زن خواننده ای  بود که در برنامه بسیار  مردمی ”گلهای رنگارنگ ”ظاهر شد، برنامه موسیقی رادیویی که صحنه موسیقی ایران را برای همیشه دگرگون کرد.
اما با انقلاب سال 1979 رژیم زن ستیز بر سر کارآمد.
مرضیه مانند تمامی آواز خوانان زن ایرانی از اجرای برنامه عمومی ممنوع و مجبور به انزوایی دردناک شد. وی سپس توضیح داد که، ”در آنزمان بود که سه تار را انتخاب کردم ”.
مرضیه گفت، سه تار یک آلت موسیقی است که در سنن ملی ایرانیان، در صفات استعارهای مفهومی در ارتباط با  تنهایی دارد. او گفت ”بعد از 1979 (این ابزار) دوست من شد ”.
بعد از 15سال رنج آور مرضیه ایران را ترک کرد. در 1994 زمانی که در پاریس بود با فعالیت ایرانیان تبعیدی که برای تغییر دموکراتیک فعالیت میکردند و بهطور چشمگیری مربوط به اپوزیسیون اصلی سازمان مجاهدین خلق ایران (پی. ام. او. آی/ ام. ایی. کی) و ائتلاف گسترده آن   ان. سی. آی. آر   آشنا شد.
مرضیه مشخصاً تحت تاثیر مریم رجوی زنی کاریسماتیک که رهبری ان. سی. آی. آر  ncri را به عنوان رئیس جمهور منتخب آن رهبری میکرد قرار گرفت و تصمیم گرفت که به این ائتلاف بپیوندد.
تصمیم وی برای استفاده از شهرتش برای  جلب توجهات بین المللی بر روی نقض وحشتناک حقوق بشر در ایران، حکومت مذهبی حاکم را به خشم آورد.
رژیم به امید به انزوا کشاندن وی برای دورهای دیگر، دست به ترساندن اقوام وی که هنوز در ایران بودند زد و  حتی  دختر وی را زندانی نمود.  با این حال مرضیه از حمایت خود از آرمان دموکراسی دست نکشید.
مرضیه از سال 1994 تا 2006در کنسرتهایی که بلیط های آن پیش  فروش شده بود  در رویال آلبرت هال و ارلزکورت لندن، در المپیای پاریس و تئاتر پنتاجز در هالیوود و بابل در عراق برنامه اجرا کرد.
وی هم‌چنین کنسرتهایی در دورتموند، دوسلدورف، استکهلم، کپنهاگ، نروژ و بروکسل برگزار کرد.
آخرین آن اجرای مشترک به همران میریام مکابا miriam makaba در ”کنسرت آوای صلح ”بود که توسط ویلونیست افسانه ای یهودی منهین سازمانیافته بود.
به عنوان یک ایرانی وی احساس غرور میکرد از اینکه تعدادی از همرزمانش ”همه چیز خود را فدای آزادی مردم کرده بودند”.
وی مشخصاً تحت تاثیر فداکاری پی. ام. او. آی برای دموکراسی بود و در اواخر دهه 1990، وی حتی به عراق سفرکرد تا با هزاران تن از اعضایی که در آنجا زندگی میکردند ملاقات کند.
درحقیقت وی اولین کنسرت خود را بعد از 15سال سکوت درکمپ اشرف اجرا کرد . وی قبل از شروع جنگ در سال 2003 به پاریس بازگشت.
مرضیه یک بار بانگ بر زد که، اگراجرای موسیقی را به مانند یک مجسمه ساز تصور کنیم، ”سراینده آن قالب ریز آن و شاعر ماده آن را آماده  میکند و خواننده به آن حیات میدهد ”.
در آثار او نغمه های ملودیک با سازهای فارسی قالب آن را تشکیل میدادند،   در حالی که غزلیات زنده در مورد آزادی، صلح و انسانیت، مواد خام آن بودند.
صدای مسحور کننده ی مرضیه که آمیخته با غرور ارائه میشود حیاتی تازه در عواطف سرکوب شده و آرزوهای خلقی که تسلیم استبداد نمیشود، میدمد.
مرضیه در مورد مسیری صعب و خونین که تاکنون طی شده خواند، هزاران جان که در مسیر آزادی فدا شدند و بسیاری از آزاد اندیشانی که هنوز در پشت میله ها میباشند، اما او هم‌چنین برای آینده ای روشن، برای طلوع اجتنابناپذیر ققنوس مردم ایران که از خاکستر خود برمیخیزد میخواند.
وی از بسیاری جهات بیش از یک سمبل ملی بود که در مواقعی از لحظات تاریخی طلوع میکنند، دستاورد ارزشمند وی توانایی او در تجسم جوهره ی استقلال هنرمند ایرانی بود که با روح آزادخود، اثبات کرد که در برابر قرنها دیکتاتوری، شکست ناپذیر است.
به همین دلیل است که موسیقی وی میلیونها ایرانی را متاثرنموده و تا ابد با یک احساس ملی، فناناپذیر میشود.
دریک سخنرانی بعد از تصمیم خود به ترک تهران وی گفت، ”ما به مقاومت  تا روزی که  امید، زندگی ودموکراسی  به ایران بازگردد، ادامه میدهیم ”.
”ما امیدواریم تمام عاشقان دموکراسی به ما کمک کنند”.
وی سپس واقعیات دردناک در ایران را از خلال تجربه شخصیاش خلاصه نموده گفت، ”من یک قناری یا پرنده ی آوازه خوان بودم. آدمکشان حاکم بر ایران مرا برای 15سال از خواندن محروم کردند. ولیکن قناری برای خواندن زنده است ”.
بنابراین با اندوهی غیرقابل تصور مردم ایران دیدند که مرضیه عزیزشان به آسمان  بیکرانه پرواز کرد.  
هنوز در میلیونها چشمان اشکبار، قلبهای بیقرار و خاطرات سرشار  مرضیه زنده است و میخواند و  وعده آزادی ایران را میدهدکه یک روز خود،  سرود عشق و  صلح جهانی را سر دهد.
هافینگتون پست، 12اکتبر

marzieh، iran's musical icon، passes away 
posted: october 14، 2010
marzieh، iran's most celebrated 20th century female singer، who later in her distinguished career gave voice to millions of disenchanted iranians yearning to be free of clerical dictatorship، died on wednesday in paris. she was 86.
the renowned iranian diva's captivating voice and charisma had brought her extraordinary fame and an international audience that included queen elizabeth ii، french president charles de gaulle، german chancellor konrad adenauer، and us president richard nixon. she recorded or performed over 1، 000 songs in her 60-year career.
ashraf os-sadat morteza'i ، better known as "marzieh، " was born on the first day of spring in 1924 into a spirited family of artists، and revealed her remarkable musical gift at a very young age.
schooled by the musical geniuses of her time، such as abolhassan saba and esmail mehrtash، the multi-talented singer's artistic prowess initially spilled over into the world of opera. in 1942، at 18 years of age، marzieh played the leading female role in the opera "shirin and farhad، " a story perhaps best described as iran's version of romeo and juliet. the performance won her countless accolades and a celebrity status.
before the 1979 revolution، her career took her all over iran and the world، including turkey، austria، germany، britain، and the us، among other places.
in the late 1950s، marzieh became the first female vocalist to appear in the hugely popular "golhay-e rangarang" (colorful flowers)، a radio music program، which transformed iran's music scene forever.
but، with the revolution of 1979 came a misogynistic regime. marzieh، like all iranian female vocalists، was banned from public performances and forced into a painful seclusion.
"it was at that time that i picked up the setar، " she later explained. the setar، marzieh said، is an instrument that has، in iranian tradition، the metaphorical qualities associated with a sense of solitude. "after 1979، it became my friend، " she added.
fifteen aggravating years later، marzieh left iran. in 1994، while in paris، she was introduced to iranian exiles campaigning for democratic change، most notably to the main opposition people's mojahedin organization of iran (pmoi/mek) and the broader coalition of ncri. marzieh was particularly impressed with the charismatic woman that led the ncri as its president-elect، mrs. maryam rajavi ، and decided to join the coalition.
her decision to use her fame to shine international spotlight on appalling human rights abuses in iran inflamed the ruling theocracy. hoping to coerce her into another period of seclusion، the regime terrorized her relatives still in iran and even imprisoned her daughter. marzieh، however، refused to give up support for the cause of democracy in iran.
from 1994 until 2006، marzieh performed before sell-out audiences in royal albert hall and earl's court in london، the olympia in paris، the pantages theater in hollywood، and the babylon in iraq. she also held concerts in dortmund، dusseldorf، stockholm، copenhagen، norway and brussels. the latter was a joint performance with miriam makaba in a "voices of peace concert" organized the legendary violinist yehudi menuhin.
as an iranian، she felt proud that some of her compatriots had "sacrificed everything" to "free their people. " she was particularly impressed with the pmoi's dedication to democracy and in the late 1990s، even traveled to iraq to meet thousands of the its members living there. in fact، she performed her first concert after a 15-year silence in camp ashraf. she returned to france just before the war broke out in 2003.
if a musical performance was thought to be like a sculpture، marzieh once exclaimed، "the composer would build the mould، the poet would provide the material، and the singer would breathe life into it. "
in her signature songs، the melodic sounds of persian instruments offered the mould while vivid lyrics about freedom، peace and humanity gave the raw material. then، marzieh's mesmerizing voice، delivered with tempered pride، unbridled passion، and a contagious sense of purpose، breathed new life into the suppressed sentiments and aspirations of a nation refusing to surrender to tyranny.
marzieh sang about the arduous and blood-stained road already traveled، the thousands of lives lost on the way to freedom and the multitude of free minds still behind bars; but she also sang about a bright future، the inevitable rise of the iranian people's phoenix from the ashes.
she was، in many ways، much more than a national icon rising to the occasion at a particular historical moment; her crowning achievement was her ability to embody the quintessential independent iranian artist whose free spirit has proved to be unconquerable by centuries of recurring dictators. that is why her music touches so many millions of iranians and will forever be shielded from demise with an organic national sentiment.
in a speech after her decision to leave iran، she said، "we shall continue to resist، until the day of hope، life and democracy returns to iran. we expect all those who love democracy to help us. "
she then summed up the painful realities in iran through her personal experience، saying، "i was like a canary or a song bird. the butchers ruling over iran stopped me from singing for fifteen years. " but، "a canary lives to sing. "
and so، it is with unimaginable sorrow that the iranian people watch their beloved marzieh fly away into the eternal skies. yet، in their millions of tearful eyes، restless hearts and euphoric memories، the people of iran will continue to watch marzieh live on، sing and promise a free iran that will one day itself sing the anthem of love and world peace.