دلیل این موضوع نیز تحریمهای یکجانبه آمریکا درباره منع فروش بنزین به ایران است. اخیراً نیز آمریکا از چهارشرکت بزرگ نفتی غرب یعنی توتال فرانسه، انی ایتالیا، شل (انگلیسی هلندی) و استات اویل نروژ نیز تعهد گرفت که به فروش فراوردههای نفتی خود به ایران پایان دهند.
سایت حکومتی عصر ایران در مورد پیامدهای استمرار این وضعیت در صنعت هوایی رژیم نوشت:
اقدام هواپیماهای ایران در پرواز به فرودگاه سوم برای سوخت گیری باعث شده که این پروازها برای شرکتهای هواپیمایی ایران پرهزینه شوند و ادامه چنین رویهای قطعاً بر بهای بلیط و افزایش استهلاک هواپیما و قطعات آن تاثیر منفی خواهد داشت.
از سوی دیگر هماکنون دو شرکت ایرانی ایران ایر (دولتی) و ماهان (خصوصی) به اروپای غربی پرواز دارند. هر دو شرکت برای در اختیار گرفتن امتیاز برقراری پرواز به فرودگاههای مهم اروپای غربی قطعاً تلاشهای بسیاری را انجام دادهاند. برقراری پرواز به یک فرودگاه تنها به پرواز و فرود یک هواپیما میان دو فرودگاه منتهی نمیشود بلکه در عقبه خود نیازمند هماهنگی ها، اخذ مجوزها و اقدامات لجستیکی بسیاری است.
همچنین پس از برقراری یک خط پروازی زمان زیادی لازم است تا ضمن جذب مسافر این خط، فعال، سوده و قابلیت ادامه حیات داشته باشد به ویژه در اروپای غربی که رقابتهای زیادی برای پرواز به سمت خاورمیانه و ایران وجود دارد.
حال به دلیل توقف سوخت رسانی پیش بینی میشود این خطوط پروازی با کاهش مسافر یا لغو کامل روبهرو شوند که در این صورت راه اندازی دوباره این خط های پروازی مستلزم از سرگیری تمامی اقدامات پیش نیاز راه اندازی خط هوایی و سودده کردن آن از نقطه صفر است.
در میان همسایگان ایران، سه شرکت مهم هوایی، در زمینه ارائه خدمات حملونقل مسافر نقشی فراملی دارند و برای جابجایی مردم دیگر کشورها نیز برنامهریزی و فعالیت میکنند. این سه، شرکتهای هواپیمایی قطر، امارات و ترکیه هستند.
این شرکتها هماکنون نیز از ایران به مقاصد اروپایی مسافران را منتقل میکنند که در صورت ادامه وضع موجود، شرایط رقابت شرکتهای ایرانی با همتایان خارجی خود سختتر خواهد شد. میتوان پیش بینی کرد که این سه شرکت بزرگ هواپیمایی که در زمینه ارائه خدمات در دنیا صاحب رتبه هستند از هماکنون برای مسافران اروپایی دو شرکت هواپیمایی ایرانی برنامه ریزی میکنند تا سهم آنان را از آن خود کنند.
در همین زمینه باید گفت دو عامل مهم به شرکتهای داخلی اجازه رقابت با شرکتهای خارجی برای پروازهای مقصد اروپا را میدهد. اول بهای بلیط است. معمولاً در بسیاری از مسیرها، بهای بلیط شرکتهای ایرانی برای مقاصد اروپایی در مقایسه با شرکتهایی خارجی حدود یکصد هزار تومان کمتر است.
همین عامل باعث تشویق مسافران به استفاده از شرکتهای ایرانی است.
عامل دوم زمان است. یعنی با استفاده از شرکتهای ایرانی، زمان پرواز به مقاصد اروپایی کمتر از استفاده از شرکتهای خارجی است زیرا سه شرکت خارجی فعال در این زمینه یعنی هواپیماییهای امارات، قطر و ترکیه مجبورند برای ترانزیت در فرودگاههای دبی، دوحه و استانبول توقف کنند.
عملا با توقف سوخت رسانی به هواپیماهای ایرانی و اجبار سفر به فرودگاه دیگر برای سوخت رسانی، هزینه های بیشتری به شرکتهای ایرانی تحمیل میشود که آنها نیز چارهای جز افزایش بها نخواهند داشت که در نتیجه فاصله قیمت بلیط شرکتهای ایرانی و خارجی کمتر میشود و مزیت نخست از بین میرود.
همچنین بهدلیل لزوم توقف در فرودگاه سوم برای سوخت رسانی، زمان مسافرتهای هوایی میان تهران و مقاصد اروپایی افزایش مییابد مثلاًپرواز تهران - لندن با توقف در وین از شش ساعت به 9ساعت افزایش مییابد با این وضعیت مزیت دوم هم کمرنگ میشود.
این عوامل به مرور زمان، ضمن کاهش مسافران این خط های پروازی میتواند سوددهی آنها را زیر سؤال ببرد و پس از مدتی احتمال تعطیلی این خط های پروازی نیز وارد است.
همچنین فرودگاهها برای پذیرش پرواز شرکتهای مختلف دارای ظرفیت معینی هستند و در این میان، فرودگاههای شهرهای مهم مانند هیثرو لندن، فرانکفورت، برلین، استکلهم، توکیو و پاریس این موضوع بیشتر قابل لمس است و داشتن خط پروازی به هر کدام از این فرودگاهها یک امتیاز مهم تلقی میشود که اگر از دست برود، کسب مجددش بسیار دشوار است.
اینکه ایران در فرودگاه مهمی مانند هیثرو لندن پرواز دارد نشانه اهمیت یک کشور و خط هوایی آن است.
حال در صورتی که شرکتهای ایرانی بهدلیل مشکلات پیش آمده اقدام به لغو پروازهای خود کنند و امتیاز خود را در فرودگاههای مهم اروپایی از دست دهند، قطعاً در آینده نخواهند توانست این امتیازها را دوباره به دست بیاورند و به سمت برقراری خط پروازی در فرودگاههای دست چندم اروپایی (از لحاظ تردد) خواهند رفت.
در حال حاضر در ایران، شرکتهای هوایی، بهدلیل سودده نبودن برخی پروازهای داخلی، ازسودهی پروازهای خارجی برای جبران ضرر پروازهای داخلی و برقراری توازن مالی در این زمینه استفاده میکنند.
در صورت کاهش یا توقف پروازهای شرکتهای ایرانی به اروپا، قطعاً روند فعالیتهای این شرکتها در داخل ایران نیز با مشکل مواجه خواهد شد و این توازن به هم خواهد خورد لذا میتوان پیشبینی کرد شرکتهای هواپیمایی داخلی برای جبران ضررهای ناشی از حذف پروازهای خارجی، درخواست افزایش بهای بلیط داخلی را ارائه کنند.
همچنین بخش مهمی از پروازهای خارجی شرکتهای ایرانی جزئی از خط های پروازی بزرگتری میان مسیرهای شرق و غرب عالم هستند و فرودگاه تهران نقش فرودگاه ترانزیتی را ایفا میکند. بهعنوان مثال پرواز تهران - بیرمنگام (انگلیس) خود جزئی از خط بزرگتر دهلی نو - تهران - بیرمنگام است که در صورت ایجاد مشکل در خط تهران - بیرمنگام، خط دهلی - تهران نیز با مشکل کمبود مسافر مواجه خواهد شد.
به عبارت دیگر، حذف پروازها به اروپا یا کمرنگ شدن این پروازها، تنها مسیر ایران - غرب را تحت الشعاع قرار نمیدهد بلکه بر پروازهای شرق نیز تأثیر میگذارد و حتی میتواند به بهای حذف برخی خطوط پروازی در مسیر ایران - شرق نیز شود.
بنابراین به طور خلاصه میتوان گفت که استمرار و گسترش معضل سوخت گیری هواپیماهای ایرانی، تنها به مساله بنزین محدود نمیشود و میتواند ”از دست دادن امتیاز پرواز به فرودگاههای مهم اروپایی“ ، ”واگذاری بازار به رقبای آسیایی“ ، ”تضعیف خطوط پرواز تزانزیتی آسیا-اروپا“ و ”افزایش قیمت بلیط پروازهای داخلی“ منجر شود.
عصر ایران در پایان هشدار می دهد که: «از این رو، بکارگیری تدابیری برای جلوگیری از این وضعیت که صنعت هوایی ایران را با ”زنجیرهای از مشکلات“ مواجه میسازد، بایستی جزو اولویتهای اصلی مسئولان مربوطه باشد».