پس حتما سیاسی شدن او و پیوستنش به شورای ملی مقاومت وصدای رسای زنان مملکتش بودن در این سیاهترین دوران زن ستیز تاریخ ایران ماست که باعث می شود من او را«اولین مرضیه» بخوانم
ولی این جواب هم گویای صفت «اولین» نبود.
به این نتیجه رسیدم که او:
اولین زنی بود که سرود ملی را خواند. صدای دلنشین او بسیار زیبا بر روی این سرود نشست. مفتخر شدم که یک زن سرود ملی را اجرا کرده .
مرضیه اولین زن ایرانی بود که با شهامت اذان گفت. این دیگر خاص مملکت ما نبود بلکه در دنیای اسلام اولین باری بود که یک زن اذان می خواند. دیروز اذان با صدای بی نظیرش بر سر مزارش پخش شد.
اولین هنرمندی بود که به عنوان یک زن از اینکه خانم رجوی خطبه عقد را خودشان خواندند آنچنان تحت تاثیر قرار گرفته بود که همیشه به ان اشاره می کرد و بارها از ان سخن می گفت.
مرضیه اولین هنرمندی بود که در شهر شرف ماند. او«یک مجاهد هنرمند» نبود بلکه «یک هنرمند مجاهد» بود. او به خود مجاهدین پیوست و دست در دست مجاهدین از دنیا رفت و پرواز کرد.
او اولین بانوی آواز بود که با خواندن ترانه کاوه میهن تایید کرد که تیر آرش این بار در کمان یک زن است.
آنچنان که جانان نوه خانم مرضیه به آن اشاره کرد، او در هفتاد سالگی سیاسی شد نه در هفده سالگی. اینچنین بود که راه بیشتر از پنجاه سال را در یک شب پیمود. او ثابت کرد که جوهر انسانی پشت هنر باعث می شود که راه رسیدن به آرمان آزادی بر روی بالهای هنر تا چه حد کوتاه بشود
با توجه به تمام این نکات باید اشاره کنم که اگر زحمات رئیس جمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی نبود با اینکه این هنرها در وجود بانوی اواز ایران بود ولی ما هیچگاه به آنها پی نمیبردیم.
در کشورعزیز ما ایران تا به حال آزادی واقعی وجود نداشته. این اولین باری است که یک اپوزیسیون سازمان یافته به نام شورای ملی مقاومت برای آزادی ملت ایران فعالیت می کند که از احزاب مختلف تشکیل شده و برای دمکراسی، آزادی و حق حاکمیت ملی فعالیت می کند.
زمانی که در روز آزادی ایران عزیزمان در میدان آزادی سرود آزادی با صدای مرضیه پخش می شود و ما آن را با شوق و اشتیاق فراوان گوش می کنیم می توانیم واقعا بگوییم که «اولین مرضیه» برای «اولین ازادی» می خواند.