فیلم - پیام رئیس جمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی

در آستانه 16 آذر، فرخوان به جنبش و اعتراض علیه تهاجم رژیم آخوندی به معیشت مردم و اقشار فقیر با طرح سرکوبگرانه و سیاه حذف یارانه ها  

هموطنان عزیز،
نیروهای قیام‌آفرین، جوانان به‌پا خاستة ایران زمین،
به همة شما درود می‌فرستم و از اعتراضها، مقاومتها و همبستگی‌ شما در برابر اختناق ضدبشری حاکم و از ایستادگی‌تان در مقابل طرحهای ضدمردمی رژیم ولایت فقیه تقدیر می‌کنم.
دیکتاتوری آخوندها جنگ خود با جامعه ایران را گسترش داده است. یعنی علاوه بر سرکوب و اختناق ضدبشری، با طرح شوم حذف یارانه‌ها، معیشت مردم را هم مورد حمله قرار داده است.
این تصمیم مستقیماً مربوط به شرایط بحرانی رژیم به خصوص پس از قیامهای بزرگی است که هنوز از آن به خود می‌پیچد. به همین دلیل، در جبهة مقابل، یعنی در طرف مردم و مقاومت ایران نیز ضروری است که هدفهای رژیم و وظایف مبرم هر فرد در برابر آن روشن شود.
این طور که از اظهارات و منابع خود رژیم برمی‌آید، طرح به اصطلاح «هدفمند کردن یارانه‌ها» به طور خلاصه عبارت است از چهار الی 20 برابر کردن قیمت مهم‌ترین کالاها و خدمات مورد نیاز مردم، همراه با یک درآمد صد میلیارد دلاری که عمدة آن نصیب خامنه‌ای و احمدی نژاد می‌شود.
در مقابل، می‌بینید که این روز‌ها مقام‌های رژیم، جسته و گریخته، از 4 برابر شدن بهای هر لیتر بنزین صحبت می‌کنند و می‌گویند که نرخ گاز خانگی ده برابر و نرخ آب و برق هفت برابر خواهد شد.
روشن است که تأثیر فوری این طرح این است که یک فقر خانمانسوز را به اکثریت محروم و فقیر جامعه ایران تحمیل می‌کند.
کسانی که سالهای جنگ ضدمیهنی  خمینی را به خاطر دارند، می‌دانند که در آن دوره خمینی دجال و دولت تحت‌امرش درآمد نفت و عمدة دارایی ایران را صرف جنگ‌افروزیهای ضدمردمی خود می‌کردند. آنها اقتصاد کشور را به خدمت جنگ درآورده بودند. جنگی که آن را موهبت الهی می‌نامید‌ند.
حالا خامنه‌ای با حذف سوبسیدها و چند برابر کردن قیمتها، اقتصاد کشور را به خدمت جنگ با مردم ایران درآورده است. او نه فقط درآمد نفت بلکه بخش عظیمی از درآمد مردم کشور را برای جنگ بی‌رحمانه با خود آنها  و هم‌چنین برای تروریسم و جنگ افروزی در کشورهای منطقه صرف می‌کند.
با این حال، چنان که شاهدید، رژیم ولایت فقیه برای پوشاندن هدفهای خود به یک دروغ‌گویی چندش آور رو آورده و مدعی است که به خاطر عدالت است که  می‌خواهد از لقمة نان مردم را بزند.
اما واقعیت چیست؟ واقعیت این است که این یک چپاول نجومی از جیب  مردم ایران است. خامنه‌ای و گماشته‌اش، احمدی نژاد، برای به دست آوردن سالی صد میلیارد دلار از این محل کیسه دوخته‌اند. آنها می‌خواهند این مبلغ عظیم را پشتوانة مالی مقابله با قیامها و جنبش مردم ایران برای سرنگونی کنند. مقامهای رژیم حتی می‌گویند که درآمد حذف یارانه‌ها  شانه‌ به شانة بودجه کل کشور است.
بله، طرح یک غارت صد میلیارد دلاری در جریان است.
راستی که این رژیم، همان طور که در اعدام و شکنجه و سنگسار و دست و پا بریدن سرآمد همة دیکتاتوری‌های جهان است، در غارت جامعه تحت حاکمیت خودش هم نظیری در تمام جهان ندارد.
دو سال پیش گماشتة خامنه‌ای ادعا می‌کرد که از محل درآمد حذف یارانه‌ها، دولت هر ماه به حساب بانکی بیش از 53 میلیون نفر اعانة نقدی واریز خواهد کرد.
او وعده می‌داد که به حساب سرپرست هر خانواده  هر ماه بیش از 70 هزار تومان واریز خواهد شد تا اقتصاد خانواده‌ها آسیبی نبیند. اما وقتی قانون حذف یارانه‌ها را تصویب کردند، ماهیت ضدمردمی آن بیشتر روشن شد.
این قانون بارها بین دولت و مجلس ارتجاع دست به دست شد. تا این که خامنه‌ای مستقیماً دخالت کرد و آن را به سود دولت پاسدار احمدی نژاد فیصله داد. یعنی به او  این اختیار داده شده که ملزم به پرداخت اعانه به همة مردم نباشد و میزان اعانه‌ها را هم خودش تعیین کند.
در همین روزها، شروع به واریز مبلغ 40 هزار تومان به حساب مردم کرده‌اند. 40 هزار تومان برای یک ماه آن هم تحت این شرایط که:
 -اولاً همین مبلغ ناچیز به همه خانواده‌ها داده نمی‌شود،
 -ثانیاً از تک تک متقاضیان امضا و تعهد گرفته‌اند که برطبق آن دولت مجاز است که به همه حسابهایشان دسترسی داشته باشد تا به هر بهانه‌یی همین مبلغ را از حساب‌شان بیرون بکشد.

 

 

می‌بینید که کلاهبرداری بزرگی علیه تمام مردم ایران به نام عدالت صورت می‌گیرد.
آن هم چنان کلاهبرداری و خیانتی که پیشاپیش خسارت‌های کلان آن برای زندگی خانواده‌ها و اقتصاد کل کشور روشن است و حتی مقامهای رژیم با وقاحت به آن اذعان می‌کنند.
لازم است که برخی از این خسارتها را که رژیم علیه مردم و کشور ما تدارک دیده مرور کنیم.
قبل از هرچیز باید به جهش تورم اشاره کنم که مجلس رژیم آن را نزدیک به 60درصد و بانک مرکزی 37درصد پیش بینی کرده است.
این طرح هم‌چنین بسیاری از واحدهای تولیدی را از کار می‌اندازد و انبوهی از کارگران را به صف میلیونی بیکاران اضافه می‌کند.
-این طرح با چندین برابر کردن بهای گازوئیل و برق، کشاورزی نیمه جان کشور را کمرشکن می‌کند.
اگر تا پیش از چند برابر شدن قیمتها، رئیس مرکز آمار رژیم اذعان می‌کرد که جمعیت زیر خط فقر 40  میلیون نفر است حالا خامنه‌ای و احمدی‌نژاد درصدند که بخش دیگری از جمعیت بالای خط فقر را  به زندگی در فقر بکشانند و جمعیت فقیر را به گرسنگی محکوم کنند.
صاحبنظران پیش بینی کرده‌اند که «با اجرای این طرح طبقه متوسط در ایران از بین رفته و تبدیل به طبقه فقیر می‌شود».
یعنی با این طرح؛ صدها هزار کودک دیگر به کودکانی اضافه می‌شوند که همین روزها به جای نشستن روی نیمکتهای مدرسه، در خیابا‌نها یا کارگاه‌ها به کار مشغول‌اند.
بله این طرحی است برای افزایش قربانیان فساد و فحشا در رژیم آخوندی.
این طرحی است برای وخیم تر کردن زندگی هشت الی ده میلیون ساکنان حومه‌های شهرهای بزرگ که همین حالا هم از ابتدایی‌ترین وسائل زندگی محرومند.
 این طرحی است برای به ستوه آوردن دو الی سه میلیون زنی که سرپرست خانواده خود هستند در حالی که حتی همین امروز از عهدة تأمین غذای کودکان خود بر نمی‌آیند.
 با این طرح، آخوندهای حاکم شمار مردم بی‌نوا و محرومی را اضافه می‌کنند.که از روی ناچاری کلیه خود و حتی قرنیه چشم خود را می‌فروشند.
بله فروش قرنیه چشم در ازای 157 هزار تومان یعنی فقط  157 دلار.
 بهتر است گزارش خبرگزاری حکومتی ایسنا را دربارة یکی از این نمونه‌ها بخوانم.
« فاطمه، مادر مهدی، برای دریافت کمک به کمیته امداد می‌‌رود. ولی گویا جوانی او و همسرش محمد، بهانه‌یی است که دست رد بر سینه‌شان زده شود. هر چه اسباب و اثاثیه منزل داشته‌اند می‌فروشند. برای تأمین خرج درمان مهدی با شدت معلولیت 96 درصد. خانواده وی به کانون عدالت و مهرورزی نامه می‌نویسند. اما جوابی نمی‌گیرند. گویا در ترافیک نامه‌ها، نوبت به نامه آنها نرسیده است.
محمد کارش را از دست می‌دهد و به باربری روی می‌آورد. و کار سخت باعث می‌شود که کلیه‌اش خونریزی کند. دوباره به کمیته امداد و جواب رد و شک کردن به این خانواده و باز خونریزی کلیه و بیکاری پدر و انتظار برای به دست آوردن پول، تا خرج عمل جراحی فرزند خردسال تأمین شود. پدر تصمیم می‌گیرد قرنیه چشم خود را بفروشد تا دیگر رنج بدبختی پسرش را نبیند، تا به ناچیز‌ترین قیمت، چوب حراج بر اعضای بدن خود بزند».
محمد می‌گوید حاضرم بردگی کنم و تمام اعضای بدنم را بفروشم تا پسرم خوب شود». 
قابل توجه است که خبرگزاری رژیم در پایان می‌پرسد؟ «و باز این سئوال که آیا مهرورزی شعاری زیباست که تنها برای زینت از آن استفاده می‌شود؟».
بله، فروش قرنیه چشم برای درمان کودک بیمار، این است واقعیت پدیده منحوس«ولایت فقیه» که برای حفظ حکومت خود، زندگی مردم را به آتش کشیده است. تازه این هنوز قبل از چندین و چند برابر کردن قیمتهاست.
شکی نیست که خامنه‌ای و گماشتگان او می‌دانند که فرو بردن جامعه ایران در چنین فقر هولناکی چه عواقبی دارد. آنها می‌دانند که این تحول آتش خشم مردم را شعله ور می‌کنند و تمایل جوشان برای سرنگونی رژیم را تا اعماق جامعه رسوخ می‌دهد.
بنابراین لازم است ببینیم که این رژیم در چه تنگنایی گرفتار شده که چاره‌یی جز این ندارد.
حکومت ولایت فقیه رژیمی است که در همین یک سال گذشته، با 15 قیام بزرگ چنگ در چنگ شده.
رژیمی است در محاصره مردم ایران.
رژیمی است که رأس آن شقه شده و دیگر قادر نیست آن را ترمیم کند.
رژیمی است در یک شرایط بسیار شکننده که کم‌ترین توانی برای گشایش ، انعطاف و مانور در سیاستهای خود ندارد.
رژیمی است زیر فشار یک تحریم گسترده جهانی
این حکومت در یک وضع اضطراری و آشفته بسر می‌برد و همه تصمیمها و سیاستهای آن ناشی از همین وضع فوق‌العاده است.
حتماً به یاد دارید که سال گذشته در نمایش انتخابات، خامنه‌ای تلاش کرد جناح رقیب خود را حذف و جراحی کند. زیرا دیگر نمی‌توانست و نمی‌تواند رژیمش را مانند سابق اداره کند.
حالا حذف یارانه‌ها هم بخش اقتصادی همین جراحی است.
 این در امتداد همان سیاستی است که در سالهای اخیر اقتصاد ایران را به انحصار سپاه پاسداران درآورده است.
برای مقابله با جامعه‌یی که مترصد به زیر کشیدن رژیم است، خامنه‌ای نیاز به آن دارد که بسیجیهای جیره‌خوار، اعضای سپاه پاسداران، عوامل اطلاعاتی و شکنجه‌گران و مجریان احکام اعدام‌ را  تأمین مالی کند.
سه سال پیش در اجتماع بزرگ ایرانیان در پاریس خاطرنشان کردم که پایگاه اجتماعی رژیم آخوندی از 3 درصد بیشتر نیست. تحولات بعدی نشان داد که پشتوانه رژیم به این درصد ناچیز هم نمی‌رسد. حقیقت این است که این رژیم در جذب یک لایه اجتماعی وسیعاً شکست خورده است بنابراین تلاشهای خود را در این جهت متمرکز کرده‌ که با اتکا به یک اقلیت بسیار کوچک و البته به ضرب اعدام و شکنجه حکومت خود را حفظ کند.
هدف رژیم ولایت فقیه از حذف سوبسیدها هم‌چنین این است ک دارایی و ثروت ایران را تا جایی که می‌تواند به میلتاریسم تبهکاری واگذار کند که پاسدار احمدی نژاد شاخص آن است، یعنی به سپاه پاسداران.
به عبارت دیگر خامنه‌ای تلاش می‌کند نه فقط قدرت سیاسی، بلکه سرمایه دولتی را هم در دست باندهای گماشته خود متمرکز کند و از این راه جناح رقیب را از نظر اقتصادی هم خلع ید کند.
خوب است برخی نمونه‌ها را در این زمینه یادآوری کنم که یکی تلاش برای بیرون آوردن دانشگاه آزاد از چنگ رفسنجانی است و دیگری قبضه کردن شرکت نفتیران توسط باند احمدی نژاد.
از این نظر قانون حذف یارانه‌ها به خامنه‌ای و دولت دست‌نشانده‌اش قدرت یکه‌تازی بیشتری می‌دهد. زیرا این قانون، دست مجلس ارتجاع را از دخالت در بخش زیادی از  سیاست‌ها و عملکردهای دولت پاسدار احمدی نژاد کوتاه کرده است.
همان طور که اشاره کردم، این نیاز حیاتی رژیم است که خود را هر چه بیشتر منقبض کند. یعنی دایرة قدرت خود را تنگ‌تر کند. بنابراین نیاز دارد که حتی ارگانهای نظارتی تحت امر خود را هم از کار بیندازد. می‌بینید که سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی را به کلی منحل کرده و حالا دارد مجلس جنایت‌پیشه‌ها و مزدورهای خودش را هم خنثی و بلااثر می‌کند.
در عین حال، خامنه‌ای تلاش می‌کند میزان مصرف کالاهای اساسی به خصوص بنزین را پایین بیاورد و از این راه با آثار تحریمهای بین‌المللی مقابله کند. مضافاً که به علت ناتوانی و فقدان ظرفیت رژیمش برای هرگونه انعطاف و عقب‌نشینی در برنامه تولید بمب اتمی، تحریمهای جهانی روز به روز گسترده‌تر و مؤثرتر می‌شود.
همه این هدفها که در این جا اشاره کردم، در واقع جنبه‌های مختلف تلاش سرآسیمه‌یی است که رژیم ولایت فقیه برای حفظ خود به آن دست زده است.
این حقایق روشن می‌کند که چرا خامنه‌ای و رئیس جمهورش این همه برای حذف یارانه‌ها زمینه چینی کردند.
چرا رئیس باند مؤتلفه گفته است دین و دنیای ما به حذف یارانه‌ها وابسته است
چرا پاسدار احمدی نژاد این همه اصرار می‌کرد که تمام درآمد حذف یارانه‌ها را در اختیار و انحصار کامل خود داشته باشد.
و چرا  می‌گفت:« هستی‌ام را برای لایحه هدفمندکردن یارانه ها می‌دهم ».
هم‌میهنان گرامی،
غارت و ویرانگری برای حفظ ولایت فقیه، جوهر همه سیاستهای این رژیم است.
-صنعت نفت ایران را به زوال و نابودی کشانده و بخشهایی از آن را مثل غنائم جنگی بین باندهای ولایت فقیه تقسیم کرده است،
-صنایع کشور را به تیول پاسداران و بازجویان اوین درآورده است،
-بانکها را به صندوق کارگشایی آخوندهای حاکم و خانواده‌ها و همدستان آنها تبدیل کرده و هیچ پهنه‌یی از اقتصاد کشور نیست که از غارت و ویرانی در امان مانده باشد.
به عنوان مثال، به جریان واردات افسارگسیخته نگاه کنید که چگونه همه بازار و تولید و تجارت ایران را در هم کوبیده است.آن چنان که وقتی پوشاک، انواع مواد خوراکی و لوازم خانگی، بازارهای ایران را پر کرد، نوبت به  «جانماز، تسبیح، چادر، و مقنعه، و حتی « آیه‌الکرسی» و « سنگ قبر»  رسید‌ که از کشورهای مختلف به خصوص از چین روانه بازارهای ایران شده است.
در تاریخ ایران هیچ دولتی این همه درآمد کشور را خرج واردات نکرده و ثروت مردم ایران را به مماشات گران غربی باج نداده است. و هیچ دولتی تا این حد اقتصاد ایران را به خارج وابسته نکرده است.
چنانکه یک بار مسعود گفت «از عهد قاجاریه تا امروز هیچ حکومتی در ایران، بالفعل به‌اندازه حکومت آخوندی، مورد حمایت کشورهای غربی نبوده است».
در سیاست داخلی واردات سیل‌آسا نیز در خدمت تقویت سپاه پاسداران و متحدان پاسدار احمدی نژاد است که ضمن کسب درآمدهای نجومی اقتصاد ایران را به نابودی می‌کشد.
می‌خواهم این حقیقت را که در سه دهة گذشته خود را به اثبات رسانده یادآوری کنم که تحت حاکمیت فاشیسم ولایت فقیه، اقتصاد ایران سرنوشتی جز پریشانی و افول و اضمحلال ندارد.
زیرا این رژیمی است که فقط در سرکوب و صدور تروریزم و جنگ‌افروزی قادر است خود را حفظ کند.
آخر لازمة توسعة و پیشرفت، شرایطی است که در آن حداقل امنیت قضایی و همکاری عمومی در داخل ایران و یک روابط متعادل و عاری از تنش و ماجراجویی در سطح بین‌المللی وجود داشته باشد و این چیزی است که  موجودیت ولایت فقیه را نفی می‌کند.
باید تأکید کنم که این  غارتگریها‌  هیچ کدام از چشم مردم آگاه و به پا خاستة ایران دور نمانده است.
بنابراین امروز مردم ایران از دزدها و سارقان حاکم می‌پرسند
ـ 340 میلیارد دلار درآمد نفت پنج سال اخیر که بالاترین درآمد تاریخ ایران است، چه شد؟
ـ آن صد‌ و ده میلیارد دلاری که در دورة اول احمدی نژاد از حساب ذخیره ارزی برداشت شده، چه بر سرش آمد؟
ـ درآمد مجموعه عظیم بنیاد ضد مستضعفان چه می‌شود؟
ـ درآمد هنگفت قرارگاه ضدخاتم که بر بخش بزرگی از کل اقتصاد ایران استیلا پیدا کرده به چه مصرفی می‌رسد؟
ـ آن 18 میلیارد دلار بیت خامنه‌ای که در ترکیه پیدا شد، به کجا می‌رفت؟
ـ و سپرده‌های ولی فقیه که سال گذشته در بانک‌های انگلیس توقیف شد، چقدر بود و از کجا آمد؟
پاسخ این سئوال‌ها روشن است. اما مردم به جان آمده با طرح و تکرار آن اساس نظام ولایت فقیه را تخطئه می‌کنند و این حقیقت را خاطرنشان می‌کنند که فقر و مصیبتی که اکثر جامعه ایران در آن می‌سوزند ، فقط یک چاره دارد و آن برچیدن بساط نظام ولایت فقیه است
این چپاول و و اتلاف و ویرانگری سرسام‌آور فقط یک چاره دارد و آن از میان برداشتن دیکتاتوری حاکم است.
درست به همین دلیل،  یعنی وحشت از واکنش انفجاری جامعة است که رژیم سعی دارد طرح حذف سوبسیدها را چنان که می‌گویند با «چراغ خاموش» انجام دهد تا از یک قیام عمومی جلوگیری کند. بی‌جهت نیست که نیروهای خود را برای مقابله با این شرایط توجیه و آماده می‌کنند.
در هفته‌های اخیر گردانهای ضد عاشورا به خصوص در تهران به حالت آماده باش درآمده‌اند. در تهران از اجرای طرح امنیتی در «بیش از دو هزار نقطه» خبر می‌دهند و در برخی استانها قرارگاه عدالت به راه انداخته‌اند. عدالت  از نوع خامنه‌ای و احمدی‌نژاد البته مرکز شلاق و شکنجه و سرکوب هم لازم دارد.
کارشناسان رژیم می‌گویند که حذف یارانه‌ها مثل«یک چاشنی در کنار باروت رکود اقتصادی» است.
فرمانده نیروی انتظامی رژیم نسبت به « فتنه اقتصادی» هشدار می‌دهد و امام جمعه رژیم در تهران از یک جراحی صحبت می‌کند که «خونریزی در پیش دارد».
به موازات این تهدیدها، اختناق را در کل جامعه افزایش داده‌اند. کما این که به موازات آن مثل همیشه توطئه‌ها و فشارهای سرکوبگرانه علیه اشرف را بالا برده‌اند.آن هم با شیوه‌های رذیلانه‌یی مثل اردوکشی مزدوران سپاه قدس و وزارت اطلاعات در ورودی اشرف، یک جنگ روانی کثیف و یک محاصره طولانی که کشتار تدریجی بیماران مبتلا به سرطان بخشی از آن است. چرا به این کارهای جنون‌آسا دست می‌زند؟ 
جواب روشن است.
 زیرا اشرف را نقطه امید و کانون الهام بخش مبارزه زنان و جوانان ایران می‌‌داند.  زیرا در برابر مردم و مقاومت ایران به بن بست رسیده‌اند و مطابق معمول حمله به اشرف را لازمه سرکوب جامعه ایران می‌دانند.
هموطنان عزیز،
نجات اقتصاد درهم‌شکستة ایران و خاتمه دادن به این همه فقر و نابرابری و پرپرشدن استعداد و نیروی جوانان ایران،  یک راه حل و فقط یک راه حل دارد و آن برقراری حاکمیت مردم است.
ما در پی حاکمیت آزادی و دمکراسی هستیم تا در آن آحاد مردم ایران از فرصت‌های برابر برای مشارکت در اقتصاد کشور برخوردار شوند.
تنها در این صورت است که سرمایه‌ها و نیروی خلاقة مردم ایران وسیعاً میتواند در بازسازی و شکوفایی کشور شرکت کند.
جامعه ای که در آن تولیدگران و صاحبان حرفه‌های مختلف و صنعت و تولید کشور قویاً مورد حمایت قرار گیرند، جامعه‌یی که در آن کارگران و کشاورزان از حقوق حقة خود و از حمایت‌های یک نظام تأمین اجتماعی مطمئن برخوردار شوند
و جامعه‌یی که در آن  با ایجاد یک قضاییه سالم و عادلانه ناامنی و هرج و مرج از بین برود، رانت خواری و فساد و  چپاول محو شود، ثبات و اطمینان برای رشد اقتصادی کشور فراهم گردد و فقر و عقب‌ماندگی و پریشانی ریشه کن شود.
برای چنین چشم‌اندازی  باید با تمام قوا در برابر رژیم ولایت فقیه ایستاد.
از همة شما می‌خواهم که دست در دست یکدیگر، متحد و یکپارچه، فاجعه‌یی را که این رژیم علیه مردم ایران تدارک دیده، به چالش بزرگی برای خود رژیم تبدیل کنید.
از شما دانشجویان و دختران و پسران دلیری که قیامهای یک سال اخیر را خلق کردید، از شما می‌خواهم که اجازه ندهید که رژیم ولایت فقیه با برباد دادن حاصل خون و رنج اکثریت محروم جامعه ایران، خود را در قدرت نگه‌ دارد،
اجازه ندهید که اقتصاد ایران را برای مطامع سرکوبگرانه و جنگ‌افروزانه خود به نابودی کامل بکشاند.
به پاخیزید و خامنه‌ای و گماشتگان او را از این طرح شوم ضدملی پشیمان کنید.
«به قهرمانان ایستاده در اشرف بنگرید که بزرگترین حماسه پرشکوه پایداری را در یکصد سال اخیر در تاریخ ما رقم زده اند. می‌توانیم و باید که همین حماسه را در جای جای میهن بگستریم. هیچ‌کس در هیچ شرایط و در هیچ سن و سالی نیست که کاری از او برای آزادی میهن برنیاید. همه می‌توانند یار و غمخوار و مددکار باشند و به این بیندیشند که از آنها چه کاری و چه کمکی و چه خدمتی در این مسیر ساخته است» (نقل از پیام مسعود).
بی‌تردید نیروی همبستگی و اتحاد جوانان و زنان و همة اقشار ستمدیده و معترض مردم ایران این طرح ضدمردمی را به شکست می‌کشاند.
آخوندها جز دروغ و سرکوب چیزی در چنته ندارند.
حال آن که شما با هوشیاری و با برانگیختن مخالفتها و اعتراض عموم هموطنان‌ می‌توانید این طرح فاجعه بار را بر سر تمامیت رژیم آوار کنید.
جوانان و دانشجویان عزیز،
حالا در آستانة 16 آذر هستیم که در تاریخ جنبش آزادی ایران پیوسته هنگام  اوج‌گیری مبارزه و مقاومت دانشجویان و قشرآگاه و پیشتاز میهن است.
آخوندها مثل همیشه از 16 آذر وحشت دارند. تسلیم‌شدگان و مدافعان قانون اساسی ولایت فقیه، شما را از اعتراض و خیزش برحذر می‌دارند. اما آرمان آزادی و مسئولیتی که رهایی و نجات مردم‌تان بر دوش شما گذاشته، هر یک از شما را به شرکت فعال در جنبش و اعتراض فرا می‌خواند.
بله، آینده ایران و آزادی و آبادی میهن با دستهای شما شکل می‌‌گیرد.
تردیدی نیست که همت و ارادة شما قیام‌آفرینان و اشرف‌نشانان در سراسر ایران این چشم‌انداز امید بخش را محقق می‌کنند.
تردیدی نیست که نیروی آزادیخواهی ملت ایران بر سیاهی و تیرگی کنونی غلبه خواهد کرد و ایران را گلستان آزادی و عدالت خواهد نمود.
سلام بر مردم ایران
سلام بر اشرف پایدار
سلام بر آزادی