جامه ی مندرس مذاکره و تنور سرد مماشات

در مثل مناقشه نیست . آنگاه که دود و سر وصدا خوابید و نتیجه ی واقعی بسیار کمتر از انتظار باشد ، در مثل میگویند کوه موش زائید.
شکست فضاحت بار مذاکرات ژنو که بین رژیم و پیکر  شش سر مماشات بین المللی صورت گرفت ،  دور از انتظار نبود.  داستان این دوره از مغازلات شش سران با رژیم بعد از ماهها تبلیغ و شلوغکاری و تنورگرم کردن مطبوعات فرمایشی در دو سوی آتلانتیک ، در حدی بود که وعده راندوو دوباره بعد از سال نو هم نتوانست گرد خاکستری افتضاح را از صورت طرفین برچیند.
در خاتمه دو روز  مذاکره  شش سران  و رژیم ، طرفین نتوانستند حتی برای عکس یادگاری گرفتن هم که شده،  باهم در مقابل خیل عکاسان ظاهر شوند ، چه رسد به اینکه بیانیه مشترک داده و یا به رسم معمول در یک نشست خبری کوچولو با هم شرکت کنند و به نقاط توافق و افتراق اشاره کرده و جهت راه آینده را ترسیم کنند. خیر، بعد از ٢ روز کشتی گرفتن و هن هن کردن جمیعا همه به گوشه خود رفته و مشتاقان ناکام و مغبون!


علت هم ساده هست و هم ممتنع
شش سران آمده اند با منطق! " نه جنگ" رژیم ولایت فقیه را سر به راه ، رام و متمدن کنند . این دستگاه بنا بر هر تجربه ی سی سال گذشته هر گز تسلیم منطق و مذاکره و غیره نشده که هیچ، تنها در نقاطی پس رفته و عقب کشیده که استقامت و مقاومت جدیتری را تجربه کرده است. این رژیم از بحران زاده شده واز بحران ارتزاق میکند. با توجه به ماهیت بنیادی رژیم ولایت فقیهی تنها زبانی که ملایان میفهمند زبان قدرت است . نرمش و کرنش را ملایان فقط به ضعف ، تعبیر کرده وبه اشتهای جنگ طلبی شان اضافه میشود. 
صلح از تقابله جوئی با جاه طلبیهای رژیم حاصل میشود ونه از مماشات با آن. اما تنور مماشات با رژیم هم در واقع سرد شده است . هیچ خمیری و سرمایه ی را نان نمیکند که ته دل حضرات راگرم کند. فوت کردن مدام به این خاکستر به آتش گرمی نخواهد انجامید.
این مقاومت ایران است که از روز اول بر فقر مطلق نتایج این سیاست تاکید کرده بود و استاد این نگرش است که استقامت و تقابل را چاره میداند.
خانم مریم رجوی بارها تاکید کرده است که سیاست مماشات در واقع امر زمینه سازی جنگ است و نه چیز دیگری!
قبل از مذاکرات ژنو هم خانم رجوی شکست مطلق این مذاکرات را غیر قابل تردید دانست.
متاسفانه این بار کوه عقرب زائیده که بنا بر اقتضای طبیعت شریر خود اقدام خواهد کرد. ان وقت از شش سران باید پرسید که از در آستین پروراندن این جرثومه های جنایت چه نصیبشان شده است؟خونی که در ایران از تن و سر وچشم و دل مردم ایران جاریست را آیا بر دست خود میبیند؟ فریاد دانشجویان را شنیدید یا هنوز هم کری مصلحتی،  پیشه وری ناشریفتان است؟
  مردم و فرزندان مجاهد و مبارز این میهن در هر نقطه  از ایران
با الهام گرفتن از مبارزات قهرمانان اشرف قصد کوتاه امدن ندارند ، قصد رام کردن ملای سرکش را ندارند، قصدشان گل گرفتن کلیت تنور آخوندی است. و چنین باد! 


سینا دشتی