متن کامل بیانیه از این قرار است:
ملت ایران با یزید دوران بیعت نخواهند کرد
هموطنان!
با نزدیک شدن روزهای تاسوعا و عاشورا، ما نیز رمز فدا و ایستادگی را از آقایمان حسین (ع) باید بیاموزیم. همان که می گفت: زندگی چیزی نیست جز عقیده و آرمان و تلاش برای محقق شدن آن (زندگی عقیده و جهاد است)
حسین بنعلی (ع) و یارانش بهطور عمده بهخاطر آزادی و اختیار، که مشخصه اصلی صفات انسانی است جنگیدند. چرا که آنها جرقهیی بودند بردامان زمان، که تا ابدیت از آن حریق برمیخیزد و هرگونه ستمگری را میسوزاند و خاکستر میکند. ان لم یکن لکم دین و لاتخافون المعاد فکونوا احراراً فیدنیاکم.
در شرایطی که مردممان هر روز بیشتر از روز قبل به دست عفریت فقر به اسارت در می آیند، ظالمان دین فروش می خواهند با اعمال طرح استثمارگرانه ای به نام ”یارانه های هدفمند” آنان را هر چه بیشتر به اسارت و فقر کشیده و مقهور خویش سازند و حتی لقمه نان خالی سفره های فقرا را با حذف سوبسیدها به یغما ببرند. نظام ولایت با این سیاست میهن بر باد ده، روی دیکتاتورهای گذشته در طول تاریخ را نیز سفید کرده اند.
به طور مثال حتی عمرابن سعد در اواخر عمرش گفته بود: اگر در آغاز کار چنان بینا بودم که در پایان آن هستم، زیادی مال توانگران را میگرفتم و بهمستمندان میدادم، در حالی که در عصر ولایت فقیه، نان مردم فقیر هم به جیب سرمایه داران وابسته به سپاه و آقازاده ها ریخته می شود!
علی(ع) میگفت عایداتی را که بهخزانه میرسد قسمت کن، چندان که وقتی سال بهسرآید درهمی یا دیناری در خزانه نماند و همهٌ آن بهمستحقان داده شود. در حالی که دولت غاصب، همه اموال ملت ایران و پولهای حاصله از فروش نفت را برای سرکوبی ملت ایران و یا صدور تروریسم به کشورهای خلیج فارس هزینه می کند.
بهتر است حال که ماه محرم و عاشورای حسینی نزدیک شده مثالی از دوران حاکمیت ”ابن زیاد” (حاکم مستبد معاویه در بصره و کوفه) بیاوریم:
در دوران حاکمیت این حاکم ظالم و دین فروش، چندینهزار نفر در بصره و کوفه محکوم بهقتل شده یا به زندان افکنده شدند، در نتیجه ی این سرکوبی تا مدتی سکوتی سرد در بین مردم آن دیار حاکم شد و دولت وقت، سرکوبی مردمش را بهوقیحانهترین صورت ”امنیت” نام نهاده بود به همین دلیل دامنه ی اعدامها، و زندانی کردن مخالفین بسیار گسترده شده بود. ولی زندگی انسان هیچگاه خالی از تحول و تغییر نبوده و حکام ظالم هر کدام چند صباحی به ستمگری امورات را در دست می گیرند ولی ملتها در نقطه ای دست به طغیان زده و دولت یا حکام زورگو را به چالش کشیده اند.
امروز دیگر ملتهای تحت استثمار، منطق تاریخ را شناخته و بالنتیجه بهاعتبار وجود خود پی بردهاند، لیکن بدیهی است که در جهان انسانی، یعنی در چهارچوبهٌ اختیار، هیچ پیشرفتی بدون پرداخت هزینه و استفاده از اراده انسانی متصور نیست. یکانقلابی میگوید: «تاریخ بشریت تاریخ رشد به سوی قلمرو آزادی در حال حرکت است. از این نظر تاریخ بشریت پیوسته بردوش مردان و زنان وارسته حمل میشود و انسانی که توان پرداخت هزینه را دارد و از اراده ای که در وجودش هست استفاده می کند، نقش عمده را در تغییر تاریخ بهعهده خواهد داشت.
نمونه تاریخی آن در صحنه کربلا زنی انقلابی به نام زینب کبری است. او که در ظاهر به اسارت دژخیمان یزیدی در آمده بود، در مقابل یزید و در بیدادگاه او و ”دادستان های مزدور و جیره خوار” قد برافراشت و دربرابر آن ”ولایت مطلقه ی پلید به افشای ظالمان پرداخت. و اکنون نسلی از این زنان در عصر ما قد علم کرده و به عنوان پیشرو جنبش، پرچمدار نسلی مظلوم و تحت ستم شده اند. از جمله، مهدیه گلرو، نسرین ستوده و بهاره هدایت و صدها تن دیگر که در بیدادگاههای یزیدیان به دژخیم ”نـــــه” گفته و ایستادگی پیشه کردند ودربرابر ظالمان تن به ذلت ندادند.
در اینجا خوب است که جملات حسین(ع) این پیشوای آزادی را تکرار کنیم وقتی که به استثمار شدگان راه را می نمایاند و آنها را به ایستادگی در برابر ظالم دوران بر می انگیخت و می گفت:
”اینکه شما دارید زندگی نیست. بردگی است، فساد است و تباهی. و همه این نکبتها را دست ظلم به شما تحمیل کرده است. من میروم، تا آن دست را قطع کنم. میروم تا ظلم را نابود سازم. این است راه من و این است هدف من. آنهایی که با مناند بیایند و کسانی که سودای دیگری دارند رو به زندگی خود بازگردند”
حسین ادامه میدهد:
” میبینید که پیمانهای خدایی شکسته میشود و هراس نمیدارید. عهدها و حقوق از دست رفتهاند…
ناتوانها و کورها و لالها و زمینگیرها در شهرها بیسرپرست افتادهاند و حاکمان وقت بر ایشان هیچ ترحمی نمی کنند. و شما درخور مسئولیت و تواناییتان کاری نمیکنید و نسبت به آنکس هم که وظیفه خود را انجام میدهد اعتنایی ندارید و به مسامحه و سازشکاری و همکاری با ظالمان آرمیدهاید…
شما ستمگران را در مقام خود جای دادهاید و زمام امور خدا را در کف ایشان نهادهاید تا به خطا عمل کنند و در امیال خود را پیش بتازند…
شما ضعیفان و ناتوانان مردم را به حکام ظالم تسلیم کردید تا برخی را سرسپرده و مقهور خود کنند و برخی را بهخاطر لقمهنانی، بیچاره و درمانده نمایند. در این سرزمین، بهخواست خود حکم میرانند و راه رسوایی و پستی را برای هوای نفس خویش هموار میکنند. در برابر ملت و خدا، گستاخی و گردنکشی میکنند و زشتی و شرارت را رواج میدهند. در هر شهری، گویندهیی از جانب خود بر منبر دارند و این سرزمین، تماماً پایمال آنهاست و بر همهجای آن دست گشاده دارند. مردم، بردههای آنها و در اختیار ایشانند تا هر ظلمی را که میخواهند بر بر آنان روا دارند و آنها نتوانند دفاع کنند. دستهیی زورگو و جبار که نه خدا میشناسند و نه روز واپسین؛ و بر ضعیفان و ناتوانان، شدیداً فشار میآورند. پس ای عجب و چرا تعجب نکنم که زمین در تصرف مردی دغل و ستمکار است یا باجگیری نابکار یا حاکمی که بر مؤمنان هیچ ترحمی ندارد…”
و این چنین بود که امام حسین، زندگی را در عقیده و جهاد خلاصه کرد، زیستن با ظالمین را ذلت و بدبختی نامید و فدا و پرداخت هزینه را در راه این آرمان شورانگیز و سعادت آمیز خواند.
و اکنون پیام ره پویان این جنبش نیز این است :
شکستن بنبست سرکوب و اختناق با حداکثر فداکاری و پرداخت هزینه، حال شرایط هرچه میخواهد تیره و تار باشد.
پس با اتکا به نهضت ضد استثماری پیشوای آزادگان، ما نیز این مسیر را علیه نظام متجاوز ادامه خواهیم داد، شورانگیز برای سرنگون کردن نظامی یزیدی برای نیل به آزادی و حاکمیت مردم ایران.
پس پیام عاشورا، برخاستن علیه حکام یزیدی است تا صبح آزادی بر میهن اسیر بتابد.
با این امید که جوشش خون حسین و دیگر شهدای راه آزادی را، در زوایای ثانیهها و در حال و هوای کوچه ها و خیابانهای میهنمان بشنویم و به پیام مظلومان که از دیوار خانههای محرومان و گرسنگان، از روزنههای زندانها و از فراز چوبههای دار میآید، گوش سپاریم و به دنبال پرچم سرخی که در افقها نمایان است بپا خیزیم.
آری در ماه محرم، شعلههای خشم ملت ایران علیه ولایت یزیدی فروزان خواهد شد. این است شعار آغاز و پایان محرم .....
هرگز دل ما ز خصم دربیم نشد
در بیم ز صاحبان دیهیم نشد
ای جان به فدای آن که پیش دشمن
تسلیم نمود جان و تسلیم نشد
جمعی از دانشجویان و دانشگاهیان در دانشگاههای تهران