در شهری که دزدان حکومت می کنند!

از میان وبلاگها: روز 1دی ساعت 12 ظهر تواتوبان بابایی بادوستم میرفتیم که یهو یه ماشین امداد خودرو شروع کرد به دست تکون دادن و اشاره به چرخ ماشین ... و بزن کنارو... با شک و تردید زدم کنار (البته در ماشین قفل بود)یکیشون اومد دم ماشین که شیشه رو بده پایین. یکمی شیشه رو دادم پایین .گفت تونفهمیدی چرخ ماشین داره در میاد؟
پیاده شو نگاه کن خیلی خطرناکه .دیدیم قضیه مشکوکه گفتیم مشکلی پیش نمیاد و سریع رفتیم .رفتیم جلوتر مطمئن شدیم که دنبالمون نمیاد از ماشین پیاده شدیم دیدیم بعله چرخ ماشین سالمه .

یه کم جلوتر چشممون خور دبه یه ماشینی که دخترخانومی پیاده شده بود و همین جناب مثلا امدادخودرو داشت همون اراجیف رو میگفت .دستم رو گذاشتم رو بوق وجلو اون ماشین نگه داشتم که دختره بفهمه نقشست. اونم که ترسیده بود زود سوار شدورفت .آقایان دزد هم سریع دویدن سوار ماشین شدن .
وقتی اومدیم پلاک ماشین رو یادداشت کنیم دیدیم پلاک نداره....


چون میدونستم زنگ زدن به 110بی فایدست به پلیس محلی همون حوالی گفتیم.1 ساعت بعد دوستم و همسرش گشتن همون حوالی تا ردی ازاونا پیدا کنن دیدن تو اتوبان صدر دوباره یه ماشین خانومی رو نگه داشتن و یکی ازاونا درحالیکه اون دختر توماشین بوده ماشین رو سوار شده و دور شده .وقتی دوستم وهمسرش به ماشین مثلا امدادخودرو که پشت اونا میرفته گفتن الان به پلیس زنگ میزنیم از ترس خلاف جهت اومده و پیچیده تو الهیه.


بعد ازاون هم مانگران اون خانوم بودیم که تو ماشین بود.با اینکه میدونستیم فایده نداره به 110و197زنگ زدیم ولی باتوجیه اینکه ماشین بدون پلاک قابل رد گیری نیست مگر اینکه خود پلیس تواتوبان ببینه و جلوشو بگیره اگر چشمش نیفته هم که هیچی .....
خداقل کاری که ازم برمیومد این بود که اینو بنویسم تا مخصوصا خانومهایی که تنها تو ماشین هستن مراقب باشن.