چالش شماره یک در سیاست خارجی برای دولت اوباما در سال 2011 چه خواهد بود؟ پاسخ شاید توسط نماینده الیانا رز لهتینن، جمهوریخواه از فلوریدا و رئیس آتی کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان ارائه شده باشد. او گفت که ایران چالش ”شماره یک، شماره دو و شماره سه“ است.
همانطور که افشاگریهای ویکیلیکس روشن ساخت، کل خاورمیانه، از اسراییل تا عربستان سعودی و کشورهای خلیج فارس، نسبت به سیاستها در قبال ایران شدیداً مضطرب هستند…
دولت باید به این موضوع پی ببرد که سیاست ”مسیر دوگانه“ تعامل دیپلوماتیک و تحریمهای آن در قبال ایران نه تنها با وضعیت همخوانی ندارد، بلکه مستقیماً غیرسازنده است.
تلاشهای دولت برای تعامل با رژیم ایران هم بی ثمر و هم از واقعیت تماماً به دور بوده است. کبوترهای وزارتخارجه بهدلیل این عقیده اشتباه که رژیم در تهران قوی و باثبات است، دائماً از این سیاست شکست خورده حمایت کردهاند، و آنها نتیجتاً استدلال کردهاند که تنها گزینه محتمل، رسیدن به یک توافق با رژیم ملاها و نادیده گرفتن مخالفان آن است. وقایع نشان دادهاند که کبوترها اشتباه میکنند…
واقعیتهای جدید به یک سیاست جدید در قبال ایران فرا میخوانند.
زمان اتخاذ تغییر داخلی رژیم بهعنوان سیاست آمریکا در قبال ایران فرا رسیده است. این یک فراخوان به مداخله نظامی آمریکا نیست؛ این یک فراخوان به ایستادن در کنار مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آنها برای ایجاد تغییر دموکراتیک است.
هفته گذشته، چندین شخصیت سیاسی و مقامات بلندپایه سابق از آمریکا، اتحادیه اروپا و کشورهای عربی، از جمله رودولف جولیانی، شهردار سابق شهر نیویورک؛ فرانسس تاونزند، مشاور امنیت کشور و ضدتروریسم رئیسجمهور جرج بوش؛ مایکل موکیزی، دادستان کل پیشین؛ و تام ریج، مشاور پیشین امنیت کشور در یک کنفرانس بینالمللی در پاریس از جامعه جهانی خواهان اتخاذ یک مشی جدید در قبال رژیم ایران و تهدیدهای ناشی از آن شدند.
آنها همگی دولت آمریکا را به خارج کردن سازمان مجاهدین خلق ایران، جنبش اصلی اپوزیسیون، از لیست سازمانهای تروریستی خارجی وزارتخارجه بهعنوان گام اول فراخواندند.
سازمان مجاهدین خلق ایران، که از سرنگونی دولت ایران و برقراری یک دولت دموکراتیک و سکولار حمایت میکند، از سال 1997 در لیست بوده است. در آن زمان، دولت کلینتون آن را در تلاش برای تضمین همکاری نزدیکتر با تهران در لیست قرار داد. نتایج این مشی روشن هستند.
آقای جولیانی این نامگذاری را ”ننگآور“ نامید و گفت، آمریکا باید مشتاقانه در طرف سازمان مجاهدین خلق ایران و اهداف آن عمل کند.
خانم تاونزند تکرار کرد، ”تنها گام بزرگی که دولت آمریکا میتواند بردارد تا به واقع روی رژیم ایران فشار بیاورد و تغییر را ممکن سازد خارج کردن سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست است. ما باید این کار را انجام بدهیم زیرا این لیستگذاری توسط اسناد علنی تأیید نشده، و هیچ یک از آن چه طبقهبندی شده نیز به آن مشروعیت نمیدهد. “ …
لغو برچسب تروریستی از حمایت قابل توجهی در کنگره برخوردار خواهد بود. یک گروه دوحزبی با بیش از 110 عضو همین اخیراً یک قطعنامه مجلس نمایندگان را معرفی کرد که به خارج کردن سازمان مجاهدین خلق ایران از لیست فرامیخواند.
قرار دادن سازمان مجاهدین خلق ایران در لیست سیاه نه تنها اپوزیسیون اصلی ایران را محدود کرده، بلکه قطعاً رژیم ملاها را به سرکوب شدیدتر مخالفانش، خصوصاً حامیان سازمان مجاهدین خلق ایران در داخل ایران تشویق نموده است. (علی صارمی، 63ساله، پس از 24سال زندان بهخاطر حمایت از سازمان مجاهدین خلق ایران در روز سهشنبه اعدام شد.) نمایندگان ملاها در عراق برای مشروع کردن تهدیدات علیه کمپ اشرف در عراق، جایی که 3400 (سه هزارو چهارصد) عضو این سازمان در آن زندگی میکنند از این برچسب استفاده مینمایند. در ژوئیه 2009، این کمپ توسط نیروهای عراقی به درخواست تهران مورد حمله قرار گرفت. یازده تن کشته شدند که همه آنها ”افراد حفاظت شده“ تحت کنوانیسون چهارم ژنو و غیرمسلح بودند، و 500تن مجروح گردیدند. از اینرو، این لیستگذاری جان این افراد را به خطر میاندازد.
همانطور که مریم رجوی، رئیسجمهور منتخب مقاومت ایران میگوید، ”راهحل صحیح برای مشکل ایران تغییر رژیم است، یک تغییر دموکراتیک توسط مردم و مقاومت ایران. این عامل تعیینکننده در معادله ایران است. بنابر این، هر سیاستی که مقاومت را سد کند مهمترین عامل برای تغییر در ایران را نادیده گرفته و از این رژیم حفاظت میکند. “
در زمانی که ایرانیها به تمامی امکانات موجود برای ایجاد تغییر نیاز دارند، این نامگذاری ناعادلانه پیاماشتباهی به ایرانیان جسوری میدهد که منظماً به خیابانها میروند و سؤال میکنند، ”اوباما، اوباما، با اونایی یا با ما؟“
زمان آن است که با یک پیام روشن پاسخ بدهیم: ”ما با شماییم. “